فقه معاصر:پیشنویس عزاداریهای نا متعارف (کتاب)
عزاداریهای نامتعارف (قمهزنی): تبیین فقهی، کیفری و جرمشناسی مهدی محمدی چکیده به عقیده نویسنده کتاب «عزاداریهای نامتعارف (قمهزنی): تبیین فقهی، کیفری و جرمشناسی» عزاداریهای نامتعارف اَشکال مختلفی دارد. شکل نوین آن قمهزنی، قفلزنی، غلطیدن روی خرده شیشه، قلاده به گردن آویختن و بدن خود را در معرض سمّاسبان قراردادن است و شکل کهن آن مالیدن گل به سر و صورت، راهرفتن بر روی ذغالگداخته و بر روی تیغ است. بر اساس یافتههای محمد محمدی موافقان عمل قمهزنی و سایر عزاداریهای نامتعارف میگویند، امام صادق مصیبت امام حسین را از سایر مصیبتها متمایز کرده و حکم حرمت ایراد لطمه را در آن استثناء نموده است. همچنین طرفداران قمهزنی به فتوای میرزاینایینی استناد کرده و به جواز آن معتقدند. البته مرحومنایینی مطلق عمل قمهزنی را جایز ندانسته و در این حکم به جهت وهن مذهب نپرداختهاند. به باور نویسنده در مقابل عدّه کثیری از فقها با قمهزنی و رفتارهای مشابه، به دلیل وجود ضرر و بدعت بودن آن مخالفت کردهاند. همچنان آنها با استناد به آیه ۱۰۴، بقره، قمهزنی و سایر رفتارهای مشابه را با توجه به موج شیعههراسی و تخریب چهره مذهب، موجب وهن و سستشدن دین و مذهب دانسته و حرام میدانند. حکم حاکم نیز یکی از دلایل مهمّ مخالفان عزاداریهای نامتعارف است که اطاعت از این حکم بر همه مراجع و مردم واجب است.
معرفی اجمالی
کتاب «عزاداریهای نامتعارف (قمهزنی): تبیین فقهی، کیفری و جرمشناسی» با پژوهش محمد محمدی که دانشآموخته حقوق کیفری و جرمشناسی دانشگاه تهران و از قضات دادگستری میباشد، در سال ۱۳۹۷ و به زبان فارسی از سوی انتشارات جنگل جاودانه منتشر شده است.
ساختار و محتوای کتاب
نویسنده پژوهش خود را در دو بخش تنظیم نموده است. در بخش اول مفاهیم و مبانی فقهی عزاداریهای نامتعارف مورد بررسی قرار گرفته است (ص۳)؛ بخش دوم نیز به تبیین کیفری و جرمشناختی عزاداریهای نامتعارف اختصاص یافته است (ص۷۱).
مفاهیم
به نظر نویسنده شعائرحسینی به آن دسته از آداب، رسوم و اعمالی گفته میشود که به مناسبت شهادت امام حسین (ع) انجام میشود و هدف از انجام اینگونه اعمال عزاداری و ابراز حزن و اندوه برای آن امام مظلوم است. شعائرحسینی اَشکال و انواع مختلفی دارد و گریهکردن، سیاهپوشیدن، روضهخوانی، شبیهخوانی، سینهزنی و زنجیرزنی از آن جمله است (ص۷).
بهطور کلّی برای این که بتوان عمل و شیوه خاصی که از شیوههای نوین و یا سنتی عزاداری میباشد، را در زمره شعائرحسینی قرار داد. دوشرط لازم است، نخست این که عرفا نشانه و نماد عزای امام حسین باشد و عرف مردم این رفتارها را عزاداری بدانند و دوم این که این رفتارها مشروع و حلال باشند. با در نظر گرفتن این دوشرط میتوان گفت، ابداع شعائر جدید به عنوان شعائرحسینی امری نیکو و پسندیده میباشد (ص۸).
با توجه به تعریف و محدوده شعائرحسینی اینجا پرششی پیش میآید که آیا قمهزنی و رفتارهای مشابه آن در بین شعائرحسینی جایگاهی دارند؟ پاسخ این است که اول باید دانسته شود که قمهزنی و امثال آن در عزاداریها جایز است یا خیر (ص۱۱)؟
برخی از صاحب نظران معتقدند که قمهزنی اصلا عزاداری محسوب نمیشود تا چه رسد، به این که آن را در زمره شعائرحسینی بدانیم؛ در واقع گفته شده است، عرف معیار تشخیص عزاداری میباشد و عرف هیچگاه عمل قمهزنی را عزاداری نمیداند و به درستی هیچ کس در سوگ عزیزان خود این چنین عزاداری نمیکند (ص۱۱).
در نقد سخن این دسته از افراد باید گفت، ملاک عرفی بودن یک رفتار، جامعه و مردمی هستند که در آن جامعه زندگی میکنند؛ نه این که افراد جامعه دیگری نسبت به رفتار آنان اظهار نظر کنند. مردم وقتی در یک زمان و مکان خاص، مانند روز عاشورا و در حسینهای عدهای از افراد را میبینند که کفن بر تن کرده و گریهکنان قمه بر سر میزنند، بدون تردید اولین چیزی که متبادر به ذهن آنها است، همان عزاداری نمودن آن مردم است (ص۱۱ و۱۲).
اما اگر گفته شود این عمل قمهزنی متداول و معمول نمیباشد، سخن قابل قبولی است و گزافه نیست، اگر بگوییم این عمل نزد عموم مردم مقبولیت لازم و کافی را ندارد. اما سخن گفتن در جایز بودن یا نبودن این موضوع، بررسی دقیقی لازم دارد که به آن پرداخته میشود (ص۱۲).
عزاداریهای نامتعارف نوین
قمهزنی
به عقیده نگارنده رایجترین شیوهی عزاداری نامتعارف، قمهزنی میباشد؛ این شیوهی عزاداری امروزه در میان برخی از شیعیان رواج یافته است. به این صورت که صبح روز عاشورا یا در برخی از ایام خاصّ دیگر با پوشیدن لباس سفید مانند کفن، به صورت دستهجمعی در حسنیهها یا خانوادگی در خانههای خود، با ضربه زدن توسط «قمه» بر سر خود، باعث ایجاد جراحت و خونریزی میشوند. قمهزنان در شب قبل از روز عاشورا، قمه خود را تیز کرده و در مراسمی به نام «مشق قمه» شرکت میکنند و فردای آن شب قبل از طلوع آفتاب، قمه بهدست گرد هم میآیند، تا با ذکر «حیدر حیدر» مراسم قمه زنی را شروع کنند (ص۱۳).
نکتهای که قابل توجه است، این که معمولا در هیئتهای قمهزنی چند نفر که استاد قمهزنی میباشند، حاضر هستند و قمه را از دست افراد گرفته و دو- سه ضربه با قسمت تیزی قمه بر سر افراد عزادار وارد میکنند و پس از آن، قمه را در دست خود افراد میدهند، تا با طرف پهنای قمه، بر روی زخم و جراحت خود بزنند، تا این که خونهای سرشان پخش شود؛ البته برخی از قمهزنان این کار را به اساتید قمهزن محوّل نمیکنند (ص۱۳).
قمهزنان اعتقاد دارند در روز عاشورا زمین کربلا از خون جوانان بنیهاشم رنگین گشته و مصیبت بزرگی بر اهلبیت (ع) وارد شده است؛ از این رو آنان برای ابراز همدردی و مواسات با شهیدان کربلا، خون خود را در این روز با قمهزدن جاری میکنند، تا بگویند اگر در کربلا بودند، جان خود را نثار میکردند. در میان قمهزنان افرادی دیده میشوند که جهت مواسات و همدردی با کودک شش ماهه امام حسین، قمه را بر سر اطفال و کودکان خود نیز میزنند (ص۱۴).
قفلزنی بر اساس یافتههای مولّف یکی دیگر از انواع عزاداریهای نامتعارف قفلزنی میباشد؛ در این شیوه عزاداران قسمتی از بدن خود را سوراخ کرده و از لابلای این سوراخها، خنجر و وسایل فلزی دیگری را عبور میدهند و در جلوی دستهعزاداری خود را برهنه و عریان در معرض دید عموم میگذارند. این افراد ابتداء اندامی را که میخواهند سوراخ کنند و قفل بزنند، بیحسّ و کرخت میکنند، تا کمتر درد آن را احساس کنند (ص۱۵).
زنجیرهای تیغ دار
زنجیرزنی یکی از سنّتهای عزاداری در ایران است و در پاکستان و هند نیز این شیوه عزاداری رواج دارد. اما عدّهای از عزاداران این سنت را به این صورت تغییر دادهاند که تیغهای فلزی بر روی این زنجیرها نصب میکنند و در حالی که بدنشان عریان میباشد، اقدام به زنجیرزنی بر پشت خود میکنند و در اثر برخورد تیغ به بدنشان خون از پشت آنها جاری میشود (ص۱۵ و ۱۶).
غلطیدن روی خرده شیشه
یکی دیگر از شیوههای نوین عزاداریهای نامتعارف، غلطیدن روی خرده شیشه میباشد؛ در این نوع از عزاداریها در یک مکان خردهشیشههایی را میریزنند و جهت عزاداری روی زمین میخوابند و روی شیشهها غلط میخورند، تا اینکه شیشهها بر روی بدنشان جراحات و بریدگیهایی ایجاد کنند و خون از بدنشان جاری شود و به این شکل ابراز مواسات با امام حسین داشته باشند (ص۱۶).
از شیوههای دیگر عزاداریهای نامتعارف نوین، قراردادن شمعروشن بر روی بدن عریان است که با قصد همدردی با اسراء کربلا صورت میگیرد. همچنین قلاده به گردن آویختن و تقلید صدای سگ و خود را «کلبالحسین» خواندن و نیز بدن خود را در معرض سمّاسبان قرار دادن با نیت مواسات با شهدای کربلا از جمله آن شیوهها است (ص۱۷).
عزاداریهای نامتعارف سنّتی
با استناد به گزارش نویسنده برخی از عزاداریهای نامتعارفی که امروزه در گوشه و کنار شاهد آنها هستیم، سابقه نسبتا طولانی دارند و ساخته و ابداع شده عصر حاضر نیستند (ص۱۸).
مالیدن گل به سر و صورت
یکی از شیوههای عزاداری سنتی که از قدیمالایام وجود داشته، مالیدن گل به سر و صورت و پریشان کردن چهره به نشانه حزن و اندوه میباشد. در واقع عزاداران با این عمل میخواهند بگویند که بخاطر این مصیبت بزرگ اندوهگین شدهاند و نهایت اندوه و ماتم خود را با این حرکت بیان میکنند (ص۱۸).
راه رفتن بر روی تیغ و خار
از آنجا که بعد از واقعه عاشورا زنان و کودکان حرم به اسارت رفتند و کودکان امام حسین در راه شام با پایبرهنه بر روی خارها راه رفتند، بنابراین عزاداران جهت مواسات و همدردی با این کودکان و اسراء، بر روی تیغها و خارها راه میروند تا خود را در موقعیت آنان قرار دهند (ص۱۹).
راه رفتن بر روی آتش
گروهی از افراد در تکیهها و هیئتهای عزاداری گردهم میآیند و کسانی که خود را عاشق امام حسین میدانند، در حالت سینهزنان و فریادکشان بر روی ذغالهای گداخته راه میروند. این نوع عزاداری در قدیم در بعضی از شهرهای ایران و کربلاء تا حدودی متداول بوده است و البته در هند سابقه طولانی دارد (ص۲۰).
عوامل عزداریهای نامتعارف
برخی از محقّقان و مورّخان بر این عقیده اند که مبدع و آغازگر اینگونه اعمال نامتعارف از جمله قمهزنی، حکومت صفویه بوده است. در مقابل عدهای از آنان معتقدند که برخی از اَشکال نامتعارف عزاداریها در دورهقاجاریه ابداع شده و گسترش یافته است. اما گروه دیگری از محققان بر این باورند که اینگونه عزاداریها وارداتی از کشورهایغرب بوده است. باید در نظر داشت که کشورهایغربی زمینه را برای اینگونه عزاداریها فراهم کرده و مغرضانه بهدنبال ترویج این رفتارها، با هدف تضعیف مذهب و خرافی جلوه دادن دین بودهاند (ص۲۳-۲۶).
مبانی فقهی عزاداریهای نامتعارف
پژوهشگر بیان میکند متعارف یا غیرمتعارف بودن یک رفتار تعیینکننده شرعی و غیرشرعی بودن آن رفتار نمیباشد. چه بسا یک رفتار نادر ممکن است مشروع باشد، ولی رفتار عدهّ کثیری مشروع نباشد. بنابراین مشروع یا نامشروع بودن عزاداریهای نامتعارف نیازمند بررسی فقهی است (ص۲۷).
ادلّه موافقان عزاداریهای نامتعارف
با استناد به پژوهش حاضر موافقان و حامیان عمل قمهزنی و تیغزنی و سایر عزاداریهای نامتعارف که در طول آن عزاداران لطمه و آسیب به بدن خود وارد میکنند، برای توجیه و مشروع جلوه دادن عمل خود، به روایات و فتاوای برخی از فقها و حتی به داستانهای تاریخی استناد میکنند (ص۲۷).
روایات
خالد بن سدیر میگوید از مام صادق شنیدم که فرمودند: «لطمه و زدن دست بر صورت کفارهای جز استغفار و توبه ندارد، البته دختران فاطمه در سوگ امام حسین گریبانهای خود را پاره کردند و بر صورت خود سیلی زدند، لیکن جا دارد که در مثل چنین مصیبتی سیلی به صورت زده شود و گریبانها پاره گردد» (ص۲۸).
موافقان و طرفداران قمهزنی و سایر عزاداریهای غیرمتعارفی که عزاداران در آن اقدام به ایراد لطمه و صدمه به خود میکنند، به این فراز حدیث «و علی مثله تلطم الخدود و تشقّ الجیوب» استناد میکنند و اظهار میدارند که امام صادق در این روایت به صراحت عزا و مصیبت امام حسین را از سایر مصیبتها متمایز کرده و حکم حرمت ایراد لطمه و ضربه به سر و صورت در عزای امام حسین را مستثنی نموده است (ص۲۹).
اشکال:
کلمه «لطمه» به معنای ضربه زدن با کف دست و سیلی زدن میباشد، نه وارد کردن خراش به صورت؛ بنابراین نمیتوان از این روایت جواز قمهزنی و سایر رفتارهای نامتعارف را از آن استخراج نمود. بعلاوه در صورت اثبات لطمهزنی توسط زنان فاطمی و همچنین اثبات این که امام سجاد ناظر این اعمال بودند و در برابر آنها سکوت نمودند، بازهم نمیتوان حکم جواز آن را مشمول دیگران دانست. چون ممکن است این حکم فقط اختصاص به زنان فاطمی داشته باشد که در آن شرایط حضور داشتند و دارای رابطه خویشاوندی با آن حضرت بودند (ص۲۹ و ۳۰).
روایت دیگری که در این زمینه مورد استناد میباشد، روایت وارد شده از امام رضا است «همانا روز حسین مژههای ما را از شدت گریستن مجروح ساخت و اشکهای ما را جاری نمود و عزیز ما را در سرزمین گرفتاری مبتلا کرد و ما را تا روز مرگ میراث دار گرفتاری و بلا نمود، پس بر مثل حسین گریهکنندگان باید گریه کنند» (ص۳۱).
برخی از طرفداران عمل قمهزنی و سایر رفتارهای نامتعارف در عزاداریها برای مشروع خواندن رفتارهای خود به این روایت استناد کرده و میگویند، عزاداری برای سالار شهیدان از چنان اهمیتی برخوردار است که امام رضا در ماتم ایشان به نحوی گریستند که مژههای آن حضرت مجروح شدند و روشن است که این نحوه گریستن، مصداق بارز صدمه و آسیب زدن به جسم خود میباشد (ص۳۱).
اشکال:
اهمیت عزاداری امام حسین بر کسی پوشیده نیست، اما سخن معصوم در اینباره بیانگر شدت حزن و ماتم میباشد و بعید است که منظور امام مجروح شدن واقعی مژههای چشمانشان باشد. چنانچه بپذیریم که امام رضا به این شکل گریسته و مژههایشان آسیب دیده است، باز هم از امام معصوم هیچ رفتار و فعلی جز گریهکردن صادر نشده است و چه بسا مداوم و شدید گریهکردن منجر به آسیب چشم بشود که این امر اتفاقی و موردی میباشد و هیچ ربطی به لطمه و صدمه وارد کردن به بدن ندارد. به این ترتیب این روایت نیز از اثبات جواز رفتارهای نامتعارف در عزاداریها از قبیل قمهزنی و تیغزنی ناتوان است (ص۳۲).
فتاوای فقها
از نظر نویسنده یکی از فتاوایی که طرفداران قمهزنی فراوان به آن استناد میکنند، فتوای میرزاینایینی میباشد که گفته است «هیچ اشکالی نیست در جایز بودن سینه زدن یا با دست به صورت زدن، بلکه اقوی جواز زنجیر زدن است، بر شانه و پشت به حدّی که به بیرون آمدن کم خون منجر گردد؛ اما بیرون آمدن خون از پیشانی در اثر شمشیر و قمهزدن در صورتی که از ضرر آن محفوظ باشد جایز است؛ لکن احوط و سزاوار است، کسانی که عارف به زدنشمشیر و قمه نیستند خودداری کنند، خصوصا جوانانی که دلهایشان پر از محبت امام حسین است و از عشق آن حضرت بیاختیار میگردند و در موقع قمهزدن توجه ندارند که ممکن است، پس از آن زیان ببیند» (ص۳۴ و ۳۵).
اشکال:
طرفداران لطمهزنی و قمهزنی همواره در تلاش هستند، تا با تمسّک به این سخن میرزاینایینی به تجویز بیقیدوشرط لطمهزنی و قمهزنی بپردازنند، اما بررسی دقیق این فتوا نکات مهمی را که مورد غفلت واقع گردیده آشکار میسازد (ص۳۵).
اولا مرحومنایینی در این فتوا به وضوح نوشتهاند « در صورتی که از ضرر آن محفوظ باشد جایز است» پس ایشان مطلق عمل قمهزنی را اجازه ندادهاند، هر چند از نظر ایشان آسیب جزئی ضرر محسوب نمیشود. نکته بعد اینکه در اینجا مبنای حکم، فقط اضرار است و جهت وهن مذهب بودن این عمل قابل بررسی میباشد و مطلب مهم دیگر این است که از عمر این فتوا حدود یک قرن میگذرد و اکنون کسی مقلّد مرحومنایینی نیست (ص۳۵ و ۳۶).
در مورد جریان سر به محمل کوبیدن حضرت زینب هم که مورد استناد طرفداران قمهزنی قرار گرفته است، باید گفت اولا این روایت مرسله است که اعتبار ماخذ آن بر اهل فنّ پوشیده نیست و ثانیا صدور این عمل از حضرت زینب که اسوه صبر و استقامت میباشد نوعی تعارض است و در نهایت این که در لهوف نقل شده است که اصلا شتران محمل و هودج نداشتهاند (ص۳۹ و ۴۰).
ادلّه مخالفین رفتارهای نامتعارف در عزاداریها
با تکیه بر بیان این تحقیق برخی از بزرگان عرصه فقاهت با بعضی از شیوههای عزاداری مخالف میباشند و رای به عدم جواز شرعی آن دادهاند؛ این گروه معتقدند ما نمیتوانیم، با هدف عزاداری به هر شیوه و وسیله متوسل شویم (ص۴۶).
ضرر جسمانی
یکی از دلایل مخالفت عدّه کثیری از فقها با قمهزنی و رفتارهای مشابه، ایراد ضرر به بدن و در پیداشتن تبعات آن بر روی بدن میباشد و این ضرر از نظر کارشناسان پزشکی امری ثابت شده است و از طرفی خداوند انسان را از ضرر رساندن به خود و دیگران منع کرده است؛ البته مقصود از ضرر قابل اعتنابودن آن است، چنانچه سید ابولقاسم خویی در رابطه با جواز یا عدم جواز قمهزنی و رفتارهای مشابه فتوا دادهاند «در صورتیکه موجب ضرر معتدّبه باشد جایز نیست» (ص۴۶-۵۰).
بدعت
بدعت نیز از جمله مستنداتی است که مخالفین قمهزنی و سایر رفتارهای نامتعارف در عزاداری به آن متمسّک شدهاند. با در نظر گرفتن معنای لغوی بدعت بدون تردید قمهزنی و تیغزنی بدعت میباشد، چرا که این رفتارها از امور اختراعی میباشند که هیچ سابقهای در عصر ائمه نداشته است؛ شهید مطهری در رابطه با نوظهور بودن قمهزنی میگوید «قمه زنی از قفقاز به ایران سرایت کرده است». اما اگر معنای اصطلاحی بدعت در نظر گرفته شود، چون عزاداران به قمهزنی صرفا به عنوان یک وسیله عزاداری مینگرند و صرف این نگاه، نسبت دادن به شریعت محسوب نمیشود، قضاوت در بدعت بودن آن محل تامّل است (ص۵۲-۵۴).
وهن مذهب
عدّه کثیری از فقها با استناد به آیه ۱۰۴، بقره، اعمالی را که موجب وهن و سستشدن دین میگردد را حرام میدانند. از نظر عقل و منطق نیز گفتار و رفتاری که موهن و منجر به لطمه زدن به دین و مذهب باشد، باید از آن اجتناب نمود (ص۵۵).
در عصر حاضر جریانهای سیاسی با راهانداختن موج اسلامهراسی و شیعههراسی سعی در تخریب چهره دین و مذهب دارند؛ یکی از طرق شیعههراسی برجسته کردن و وارونه نشان دادن انواع عزاداریها خصوصا قمهزنی میباشد، آنها با توسل به این شیوه عزاداری، مذهب شیعه را اهل خشونت، توحش و خرافیگر معرفی میکنند. از این رو اکثر فقهایی که فتوا به حرمت اینگونه عزاداریها نمودهاند، مبنای فتوای خود را «وهن مذهب» قرار دادهاند؛ چنانچه این مهم در فتاوای امام خمینی، سیستانی، بهجت و صافی به چشم میخورد (ص ۵۸ و ۵۹).
حکم حاکم شرع
به باور نویسنده مهمترین دلیل مخالفان انجام برخی از شیوههای عزاداریهای نامتعارف، حکم حاکم شرع است. حکم حکومتی حاکم یکی از مفاهیم فقه سیاسی شیعه میباشد، البته در فقه اهل سنت هم اصطلاح «احکام سلطانیه» رایج است. حکم حکومتی امری نوظهور نمیباشد، بلکه در صدر اسلام نیز مانند جریان مسجد ضرار و قطع درختان یهود بنینظیر و گرفتن زکات از اسبها سابقه داشته است (ص۶۰-۶۲).
مخالفان عزاداریهای نامتعارف از قبیل قمهزنی معتقدند که به دلیل رواج اینگونه عزاداریها و سوءاستفاده بیگانگان از این رفتارها و موهن جلوه دادن چهره دین اسلام و مذهب تشیّع، رهبر انقلاب عدم جواز اینگونه رفتارها را در قالب حکم چنین اعلام کردند: «هر کاری که برای انسان ضرر داشته یا باعث وهن دین و مذهب گردد حرام است و مومنین باید از آن اجتناب کنند. قمهزنی نیز در حال حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب میشود، بنابراین در هیچ حالتی (حتی در خفاء) جایز نیست». برخی از فقها مانند آیه الله اراکی به حکم بودن نظر ایشان، اذعان کرده و بیان داشتهاند که اطاعت از این حکم بر همه مراجع و مردم واجب است (ص۶۴-۶۶).