بررسی فقهی فیلم‌سازی و بازیگری (کتاب)

بررسی فقهی فیلم‌سازی و بازیگری، کتاب مصطفی محمدی، اثری در فقه هنر است. محمدی نگاه مستقیم و غیرمستقیم به نامحرم را در مناط حکم یکسان دانسته، حرمت نگاه با ریبه و قصد لذت را در نگاه به عکس و فیلم جاری می‌داند. او تشبه به جنس مخالف را حرام نمی‌داند، و تشبه به معصومان را تنها در صورت قصد توهین ممنوع می‌شمارد. همچنین او تشبه به کفار را در کارهای اختصاصی به آنها حرام می‌داند.

بررسی فقهی فیلم‌سازی و بازیگری
اطلاعات کتاب
نویسندهمصطفی محمدی
موضوعفقه هنر
سبکاستدلالی
زبانفارسی
تعداد جلد۱
تعداد صفحات۲۳۲
ترجمه به دیگر زبان‌هافارسی
اطلاعات نشر
ناشرانتشارات حوزه علمیه خراسان
محل نشرمشهد
تاریخ نشر۱۳۹۹ش
نوبت چاپاول
  • چکیده

در حوزه روابط بازیگران، محمدی روایات مربوط به گفت‌وگوی عادی زنان و مردان را مربوط به حوزه اخلاق می‌داند. او حرمت تماس بدنی زنان و مردان را حرمت قطعی برشمرده است. وی در پایان طنز و شادی را ضمن عناصر هنر (سوژه، محتوا، قالب و هنرمند) بررسی می‌کند و به این مناسبت توضیحاتی درباره مسئله موسیقی، غنا و رقص ارائه می‌دهد.

معرفی اجمالی و انتقادی

بررسی فقهی فیلم‌سازی و بازیگری، کتابی در حوزه فقه هنر، تألیف مصطفی محمدی است. انتشارات حوزه علمیه خراسان این اثر را در سال ۱۳۹۹ش در ۲۳۲ صفحه منتشر کرده است.

ساختار کتاب

کتاب با فهرست مطالب و مقدمه‌ای از ناشر و نویسنده آغاز و با پیشنهادها و فهرست منابع پایان می‌یابد. مباحث اصلی کتاب در دو بخش سامان یافته است. نویسنده در بخش نخست، پس از بیان کلیات مسئله (ص۲۲-۲۶)، سه حکم مربوط به فیلم‌سازان و عوامل تولید فیلم (نگاه‌ به نامحرم، گریم و ساخت فیلم خلاف شرع) را در سه فصل بررسی می‌کند. در بخش دوم نیز چهار حکم اختصاصی بازیگران (تشبه به ائمه یا جنس مخالف یا کفار، بازی در کارکترهای طنز، روابط بازیگران زن و مرد، و مسئله تماس بدنی) در چهار فصل بررسی شده است. نویسنده در پایان هر بحث، فتوای فقیهان را در همان مسئله ذکر می‌کند.

ساختار نامنسجم

کتاب ویراستاری ادبی نشده است؛ رعایت‌نشدن دستور زبان فارسی معیار، خوانش جملات و در مواردی فهم برخی عبارت‌ها را دشوار کرده است. نویسنده در بررسی احکام و بیان ادله و بررسی آنها، در بیشتر موارد رویکرد فقه معاصری ندارد و به مباحث ذکر شده در فقه قدیم بسنده کرده است. کتاب فاقد ساختار مناسب و منسجم است؛ مثلاً مسائل مربوط به موسیقی و غنا ذیل احکام طنز بررسی شده است.

جریان احکام نگاه غیرمستقیم در فیلم

مصطفی محمدی احکام نگاه را در دو صورتِ نگاه مستقیم و غیرمستقیم بررسی کرده است. او در بررسی حکم نگاه مستقیم به آیه ۳۱ سوره نور استدلال کرده، روایات مرتبط با آن را بیان می‌کند و نتیجه می‌گیرد که نگاه مستقیم و بدون ریبه به تمام بدن زن به غیر از وجه و کفّین، و نیز نگاه مستقیم و با ریبه به وجه و کفین حرام است (ص۲۸-۴۳).

نویسنده نگاه به فیلم و عکس را از مصادیق نگاه غیرمستقیم برشمرده، احکام آن را ذیل احکام نگاه غیرمستقیم بررسی کرده است. به باور او، اطلاق ادلۀ حرمت نگاهِ به قصد ریبه، شامل نگاه غیرمستقیم نیز می‌شود (ص۵۵). همچنین او فیلم را نوعی توصیف‌گری زنان برشمرده و با استناد به روایت جابر جعفی، هرگونه توصیف‌گری زنان را حرام تلقی کرده است (ص۵۷). وی در ادامه با اشاره به روایات حرمت نگاه به زنان، حکمت آن را جلوگیری از تهییج شهوت و ممانعت از ارضای نامشروع جنسی می‌‌داند و ادعا می‌کند که نگاه‌کردن به تصویر زن با نگاه به خود او، در این حکمت هیچ فرقی ندارند (ص۵۹). در پایان مباحث مربوط به احکام نگاه، واژگان تلذّذ، ریبه و خوف با استناد به روایات و عبارت فقیهان توضیح داده شده است (ص۶۴-۷۱).

نگارنده در فصل دوم از بخش نخست، حکم شرعی گریم را توضیح داده است. او برای این منظور، حکم وصل‌کردن موی انسان یا غیرانسان به موی زنان را بررسی می‌کند. محمدی با بررسی روایات مختلف در این‌باره نتیجه می‌گیرد که اگر موی وصل‌شده جزئی از موی زنان شده باشد، حکم موی آن زن را دارد و در غیر این صورت اشکالی متوجه آن نیست. او آرایش‌کردن صورت زنان را نیز حرام می‌داند، اما معتقد است، استفاده از ماسک و کلاه‌گیس که در آیات و روایات حکم آن بیان نشده، اشکالی ندارد (ص۷۳-۹۴).

برداشته‌نشدن حکم حرمت به ظن ضرورت‌داشتن فیلم‌سازی

مؤلف در فصل سوم، احتمال برداشته‌شدن حرمت را در برخی فرض‌های فیلم‌سازی مطرح کرده است. او درباره فیلم‌سازی در موضوع زنان بدکاره، با مطرح‌کردن این احتمال که نشان‌دادن حالت واقعی آنها (مانند پوشش غیرشرعی آنان) ممکن است ضرورت داشته باشد، ادله مربوط به ضرورت و اضطرار را بررسی می‌کند. وی نتیجه گرفته که جریان اضطرار در چنین موردی صحیح نیست (ص۹۶-۱۰۵).

تشبه به جنس مخالف، معصومان و کفار

در فصل اول از بخش دوم، مؤلف سه مسئلۀ، تشبه به جنس مخالف، تشبه به معصومان و تشبه به کفار را بررسی کرده است.

عدم حرمت تشبه به جنس مخالف

نویسنده پس از بررسی روایات مربوط به تشبه به جنس مخالف (ص۱۱۲-۱۱۸) و ادله حرمت لباس شهرت (مانند روایات و حرمت رفتار خلاف شأن) (ص۱۱۹-۱۲۴) چنین نتیجه می‌گیرد که تشبه به جنس مخالف به خودی خود اشکال ندارد و نهایت حکمی که می‌توان از ادله استفاده کرد، کراهت است (ص۱۲۶).

جواز تشبه به معصومان

او برای تبیین حکم تشبه به معصومان، دلیل جواز آن، یعنی برائت، و دلیل حرمت آن، یعنی هتک حرمت و دروغ‌نگاری را بررسی کرده است (ص۱۲۷-۱۳۱). او به این نتیجه می‌رسد که تشبه به معصومان تنها در فرض قصد توهین، حرمت دارد، هرچند برای حفظ قداست آنان بهتر است چهره نمایش داده نشود (ص۱۳۲).

حرمت تشبه به کفار در ویژگی‌های اختصاصی آنان

محمدی مسئله تشبه به کفار را تنها در امور غیرعبادی توضیح داده است. او با بررسی آیه ۱۴۹ سوره آل‌عمران و برخی روایات مسئله، تشبه به کفار را در پوشش، آرایش و آداب آنان که از ویژگی‌ها و مظاهر آنان به‌شمار آید، حرام می‌داند، و در غیر این صورت آن را مکروه می‌شمارد. او تذکر می‌دهد که بازی در نقش دشمنان اهل‌بیت(ع)، برای نشان‌دادن ظلمی که بر ایشان انجام‌گرفته، اجر و ثواب دارد (ص۱۳۷-۱۳۹).

مطلوب‌بودن طنز

محمدی در بررسی مسائل مربوط به طنز، مسئله شادی را ذیل واژه‌های قرآنیِ استهزاء و تَنابُز (ص۱۴۶-۱۵۲) و روایات (ص۱۵۳-۱۵۴) بررسی کرده است. او با کلی‌گویی در مقام نتیجه‌، اصل خنده را مطلوب و خنده همراه با گناه را حرام می‌داند (ص۱۵۴). وی در ادامه عناصری را که ممکن است در حکم طنز دخالت داشته باشد (سوژه، محتوا، قالب و هنرمند) بررسی می‌کند، به همین مناسبت وی مسئله موسیقی، غنا و رقص را نیز به صورت مختصر توضیح داده است (ص۱۶۲-۱۸۲).

عدم حرمت گفت‌و‌گوی عادی زنان و مردان

نگارنده در فصل‌های پایانیِ بخش دوم، مسئله ارتباط زنان و مردان در بازیگری را ذیل سه عنوان مطرح کرده است: گفت‌وگوی زنان و مردان، ابراز احساسات آنان، و تماس بدنی ایشان؛ عنوان اول و دوم در یک فصل و عنوان سوم در فصلی مستقل بررسی می‌شود.

محمدی برای تبیین حکم گفت‌وگوی زنان، به خطبه حضرت زینب(س) و گفتگوی حضرت زهرا(س) با سلمان فارسی (ادله جواز) و نیز روایات منع از سخن‌گفتن با زنان و عورت‌بودن صدای آنان (ادله حرمت) می‌پردازد (ص۱۸۴-۱۹۳). او با استناد به عدم فتوای فقها بر حرمت گفت‌وگوی مردان با زنان، روایات مسئله را بر توصیه اخلاقی حمل می‌کند (ص۱۹۵). با این حال، وی با استناد به آیه ۳۲ سوره احزاب و برخی روایات معتقد است، این گفت‌و‌گو نباید به شوخی‌کردن‌ها و مطالب ناپسند بیانجامد (ص۲۰۰).

نویسنده در ادامه با استناد به روایات متعددی که بر حرمت تماس بدنی زنان و مردان دلالت دارند، و نیز با استناد به اجماع و اولویت حرمت تماس بدنی نسبت به حرمت نظر، حرام‌بودن تماس بدنی زنان و مردان نامحرم را نتیجه گرفته، آن را حکمی قطعی برمی‌شمارد. به گفته او این حرمت اطلاق دارد و شامل تماس با غیرمسلمان و تماس بدون قصد ریبه می‌شود (ص۲۰۳-۲۱۱).