فقه معاصر:پیشنویس توهین به ادیان بر اساس فقه و اسناد بینالملل (کتاب)
مهدی محمدی
- چکیده
نویسندگان کتاب «توهین به ادیان بر اساس فقه و اسناد بینالملل» توهین را به معنای استخفاف و کوچک شمردن استعمال کردهاند. قرآن نسبت به توهین به ادیان موضع حکیمانه دارد، چنانچه از آیه «و لاتسبّوا» چنین استفاده میشود که توهین و ناسزا، حتی به چیزی که استحقاق احترام را ندارد، مورد مذمت است؛ چون بدگویی سبب تحریک احساسات و عداوت خواهد شد. محمد مهدی کریمینیا و هادی افشانی ملاک توهین در افعال مشترک را قصد و اراده میدانند، اما افعالی عرفی را که در مقام اهانت به کار میرود، بدون قصد نیز توهین میدانند. البته روشن است که آزادی بیان نمیتواند، دلیلی بر توهین به دیگران گردد. به باور نویسندگان لعن با توهین تفاوت دارد، زیرا لعن از جنس دشنام و توهین نیست، بلکه یک نوع نفرین و دعا برای دور شدن از رحمت خداوند است. به گزارش ایشان از دیدگاه فقهای شیعه توهین به ادیان چه دین اسلام و چه ادیان آسمانی دیگر جرم تلقی میگردد، بر اساس همین ضابطه هر آنچه که مربوط به مقدسات سایر ادیان الهی نیز باشد جرم است.
معرفی اجمالی
کتاب حاضر با عنوان «توهین به ادیان بر اساس فقه و اسناد بینالملل» حاصل پژوهش مشترک دکتر محمد مهدی کریمینیا و هادی افشانی است، که در سال ۱۳۹۵ و به زبان فارسی، توسط انتشارات مجد به چاپ رسیده است.
ساختار و محتوای کتاب
این کتاب در سه بخش تنظیم شده است. در بخش نخست به مفاهیم وکلیات واژه توهین پرداخته شده است (ص۱۵)؛ در بخش دوم بحث توهین به ادیان در نظام حقوقی اسلام و سایر ادیان و مذاهب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است (ص۴۵) و سپس بخش سوّم به بررسی توهین به ادیان در اسناد مطرح بین المللی و حقوق بشر اختصاص یافته است (ص۸۹).
مفاهیم و کلیات
به باور نویسندگان توهین از ریشه «وهن» به معنای ضعیف ساختن، خوارکردن و پست نمودن است و معمولا برای استخفاف و کوچک شمردن استعمال میشود، توهین مترادف اهانت است و به مجموعه اعتقادات، بینشها و مقرراتی که از این عقاید زاییده میشود و بر زندگی انسان حاکم است دین میگویند (ص۱۵ و ۲۵).
توهین به ادیان، در شکل توهین به مقدسات موجود در آنها، اعمّ از انکار و یا بدنام کردن خدا، بیحرمتی کردن و توهین به پیامبران در زمان حیات و ممات آنها در تاریخ بشریت سابقه طولانی داشته است. در فقه اسلام تاکید شده است که هر کسی به خدا، قرآن و پیامبر اسلام توهین و اهانت کند، حکم او مرگ است و بر این اساس امامخمینی سلمان رشدی را که این مقدسات را به سخریه گرفته بود، حکم به اعدام وی دادند که این فتوا تا به امروز به قوت خود باقی است (ص۳۰ و ۳۴).
توهین به ادیان از نظر اسلام
به گزارش این پژوهش اندیشمندان اسلامی اذعان دارند که دین با شمشیر و سرنیزه پیشرفت نمیکند، بلکه با اقامه برهان و استدلال به پیش میرود و هدایت جامعه را رقم میزند. یکی از مسائل مورد توجه همه انسانها، صلح جهانی و احترام به ادیان الهی است که در فقه اسلامی نیز مورد توجه قرار گرفته است، بهگونهای که اهانت و توهین به مقدسات ادیان الهی را جایز نمیشمارند (ص۴۵).
البته در متون فقهی و حقوقی به ندرت تعریف جامعی از مقدسات ادیان ارائه گردیده و بیشتر به مصادیق آن پرداخته شده است؛ اما در عین حال گفته شده است که منظور از مقدسات در درجهاول خدا و پس از آن مکانها، چیزها و اشخاصی هستند که از لحاظ موازین دینی مقدس و قابل احترام محسوب میشوند (ص۴۵).
با توجه با بیانات مختلف پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) دین اسلام عدم توهین به ادیان دیگر را در قالب قاعدهای زرین درآورده و بیان میکند: «هر آنچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم روا دار و هر آنچه را برای خود نمیپسندی، برای دیگران هم روا مدار» این قاعده به طور فطری و ذاتی در طبیعت انسان و نظام درونی بشر وجود دارد (ص۴۶).
توهین به ادیان از نظر قرآن
پژوهشگران عقیده دارد قرآن نسبت به توهین به ادیان موضع حکیمانه و منصافانهای اتخاد کرده است، چنانچه با دقت در آیه «و لاتسبّوا الّذین یَدعون مِن دون الله» چنین استفاده میشود که فحش و ناسزا، حتی به چیزی که استحقاق احترام و تکریم را ندارد، مورد نهی و مذموم شمرده شده است (ص۴۹).
در تبیین این آیه در کتب تفسیری آمده است، از جمله مصادیق توهین، بدگویی و ناسزاگفتن و سخن زشت بهکار بردن است که موجب محدود بودن، شده و آزادی مقام و علوّ مرتبه طرف مقابل را از بین میبرد و مراد در اینجا دشنام گویی به کسانی است که غیر خدا را پرستش میکنند؛ توهین و ناسزاگویی در اینجا سبب محدود و محصور شدن آنها شده و موجب میشود که آنها نتوانند با آزادی، فکر کنند و در اثر این محدویت، قهرا به خدا و رسول و دین حق بدگویی خواهند نمود (ص۴۹).
بدیهی است که این بدگوییهای مشرکین از تحریک احساسات آنها که سبب تشدید عداوت و دشمنی در میان آنها شده است، سرچشمه میگیرد. در صورتیکه مسلمین دارند که پیوسته کوشش کنند که به نرمی و تفهیم و گفتار مستدل، افکار مخالفین و قلوب آنها را به حقایق دین اسلام نزدیک و متمایل کنند که تالیف قلوب مخالفین، یکی از موضوعات مهم و لازم برای اسلام به شمار آمده است (ص۴۹).
از نگاه قرآن توهین و اهانت یکی از گناهان بزرگ دینی است که دارای اهمیت ویژه است، در فقه اسلامی نیز ادلهای بر جرمانگاری توهین وجود دارد که حاکی از توجه شارع به این جرم میباشد، در ذیل به برخی از این ادله پرداخته میشود (ص۵۱).
فلسفه جرمانگاری توهین به ادیان
نویسندگان میگویند بر اساس آیه۷۰ سوره اسراء، خداوند به انسان علاوهبر کرامت، فضلیت نیز بخشیده است. کرامت ناظر به شرافت ذاتی شیء است که ویژه او است و مقایسه با غیر در آن لحاظ نمی شود، بر خلاف تفضیل که مقایسه با غیر، رکن آن است. بنابراین مقصود از فضیلت انسان نسبت به بسیاری از مخلوقات، این است که هر چیزی که به آنها داده شده، بیشترش به انسان عطا شده است. بر اساس همین برتری آدمی بر دیگر موجودات، حرمت توهین به دین و مقدسات وی بیشتر مهم و جلوه مینماید (ص۵۶).
در بیان فلسفه جرم انگاری توهین، علاوهبر توجه به کرامت و فضیلت انسان، میتوان به مصون ماندن او از هر گونه آسیب روحی و معنوی در اثر توهین و اهانت و ناسزا اشاره کرد که زیربنای جرم انگاری توهین قرار گرفته است (ص۵۷).
ملاک و معیار توهین
با استناد بر یافتههای نگارندگان میزان و ملاک توهین در افعال مشترک که قابلیت اهانت بودن و یا نبودن را دارد، قصد و اراده است، مانند دراز کردن پا به سمت قرآن، چنین افعالی اگر به قصد اهانت انجام گیرد، توهین شمرده میشود؛ ولی افعالی که بر حسب عرف و عادت در مقام اهانت به کار میرود، مانند زیرپا قرار دادن قرآن، بدون قصد نیز توهین محقق میشود (ص۵۷).
اما معیار و متعلق توهین، انسان و باورهای مقدس دینی او است، چرا که انسان از کرامت ذاتی برخوردار است، از این جهت هر انسانی دارای احترام و صاحب کرامت است که نباید آن احترام و شرافت او نادیده گرفته شود (ص۵۷).
این را نیز باید گفت که آزادی بیان، تا جایی محترم است که بواسطه توهین به حریم انسان خدشهای وارد نشود، اساسا اهانت به مقدسات دینی آزادی بیان به حساب نمیآید. بنابراین اگر شخصی با قصد و اراده قبلی به انسان دیندار و یا به یکی از مقدسات دینی او توهین کند، شامل محکومیت شدید از سوی دین میباشد، هر چند آن شخص کافر و مشرک باشد. نکته تحریم این اهانت میتواند، تحریکآمیزی و کینهسازی این توهین باشد؛ چرا که هر مخالف عقیدتی دارای مجموعهای از عناصر عقیدتی است که به آن عشق ورزیده و آن را مقدس میشمارد (ص۵۸ و ۵۹).
البته باید توجه داشت که لعن با سبّ و توهین تفاوت جدّی دارد، زیرا لعن از جنس دشنام و توهین نیست، بلکه یک نوع نفرین است و به معنی بیزاری جستن از اعمال زشت یک فرد است و دعا برای دور شدن او از رحمت خداوند است. پس لعن به خودیخود از نظر شرعی، مانند دشنام و توهین به صورت مطلق قبیح نمیباشد، زیرا لعن نوعی دعا است که دعا نیز قبحی ندارد. گفتنی است که دین لعن را در برخی شرایط تجویز نموده است، ولی بههیچ عنوان توهین و دشنام دادن را نهتنها تجویز نکرده، بلکه حکم به حرمت آن نیز داده است (ص۵۹).
در جامعه اسلامی کسی که به او و مقدساتش اهانت شده است، هم حق دفاع از خود و هم تکلیف دفاع از خورد را دارد؛ چرا که تظلّم و ظلمپذیری مورد مذمت قرار گرفته است. روشن است که یکی از مصادیق دفاع کردن، دفاع از حیثیت و شخصیت و مقدسات دینی و در یک کلمه، حیات معنوی است که در مقابل هر توهینکنندهای باید عکسالعمل نشان داد، تا هم جلوگیری از تکرار عمل شود و هم در جهت حفظ ارزشهای دینی قدم برداشت (ص۶۲ و ۶۳).
نظر فقهای شیعه درباره توهین به ادیان
به باور مولّفین از دیدگاه فقهای شیعه توهین به ادیان چه دین اسلام و چه ادیان آسمانی دیگر جرم تلقی میگردد، در یک ضابطه کلی میتوان گفت، هر آنچه که از دیدگاه اسلام در شمار مسائل ضروری و قطعی قرار گیرد، توهین به آن جرم است، مانند مورد اهانت و استهزاء قراردادن خدا، پیامبر، ائمه معصومین، حضرت زهرا، قرآن، کعبه و سائر شعائر و مقدسات ضروری اسلام، اگرچه از نظر میزان مجازات باهم تفاوت دارند (ص۶۳ و ۶۴).
بر اساس این ضابطه هر آنچه که مربوط به مقدسات سایر ادیان الهی نیز باشد، ولی از جمله مقدسات ضروری دین اسلام به شمار آید، داخل در قلمرو جرم توهین به مقدسات خواهد بود؛ مانند لزوم احترام به پیامبران الهی و یا تورات و انجیل واقعی که تحریف نشده است؛ برخی از فقها در این مسئله ادعای اجماع نمودهاند. در قانون مجازات اسلامی نیز در ماده ۵۱۳ تعزیرات به تبعیت از حقوق اسلام، توهین به هر یک از پیامبران الهی ممنوع و جرم اعلام شده است (ص۶۴ و ۶۸).
سایر مذاهب اسلامی و توهین به ادیان
به گزارش نویسندگان تمام مذاهب اسلامی برای توهینکننده به پیامبر اسلام، ائمهمعصومین و حضرت زهراء، یکی از شدیدترین مجازاتهای مقرر در حقوق اسلام یعنی مجازات قتل را پیشبینی کردهاند. مالکیه بر این عقیده است که توهین به خداوند یا پیامبر و یا دیگر پیامبران الهی مستوجب قتل است؛ فقهای حنبلی نیز بر این عقیدهاند که اهانت به خداوند، نبیاسلام و دیگر پیامبران الهی و حتی اهانت به کتب آسمانی ادیان دیگر مستوجب کفراست (ص۸۳ و ۸۴).
پیشنهادات
نویسندگان پیشنهاد میکنند برای مقابله با توهین به ادیان، گروهها و مذاهب اسلامی دارای موضع واحد بوده و انسجام خود را حفظ نمایند؛ نیز نسبت به زدودن و پاکسازی جامعه از خرافات، لازم است که جدیت نشان داده شود؛ همچنین در این میان گفتگوی مسالمت آمیز بین ادیان و مذاهب ضرورتی انکارناپذیر به نظر مینماید (ص۱۵۴).