پرش به محتوا

فقه معاصر:پیش‌نویس فقه امداد و نجات مبانی و چالش‌ها (کتاب)

از دانشنامه فقه معاصر

علی محمدی

  • چکیده

کتاب «فقه امداد و نجات، مبانی و چالش‌ها»، اثر محمدرضا علیزاده مقدم، پژوهشی جامع درباره مبانی فقهی، چالش‌ها و احکام ضمان در حوزه امداد و نجات است. نویسنده در بخش نخست، با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، بر وجوب حفظ جان خود و دیگران تأکید کرده و تصریح می‌کند که نجات جان انسان چنان اهمیتی دارد که در برخی روایات، بر مناسک واجبی چون نماز و روزه مقدم شده است. در بخش دوم، کتاب به چالش‌های فقهی امداد و نجات پرداخته است، علیزاده مقدم جواز ترک نجات در موقعیت‌های پرخطر را با استناد به قاعده لا ضرر تأیید کرده و در اپیدمی‌ها، وظیفه نجاتگران مجهز را محرز می‌داند. همچنین، مداخله اضطراری مانند لمس نامحرم در شرایط ضروری را مجاز شمرده و نجات مسلمان و اهل ذمه را واجب، اما کافر حربی و مرتد را خارج از این حکم می‌داند. نویسنده بر لزوم اولویت‌بندی در نجات بر اساس شدت آسیب، احتمال نجات و ارزش افراد و ضرورت دخالت متخصصان تأکید دارد. بخش سوم کتاب به ابعاد حقوقی و احکام ضمان در عملیات امداد و نجات می‌پردازد. مولف، با استناد به قاعده احسان، نجاتگران نیکوکار را از ضمان خسارت مبرا می‌داند، مگر در صورت افراط یا تفریط. وی همچنین تصریح می‌کند که ترک نجات نفس محترمه، هرچند گناهی بزرگ است، اما موجب ضمان مالی نمی‌شود. در بحث انتشار تصاویر مصدومان نیز تأکید شده که در صورت عدم هتک حرمت و عدم منع قانونی، بلامانع است.



معرفی اجمالی

کتاب «فقه امداد و نجات، مبانی و چالش‌ها»، به نویسندگی محمدرضا علیزاده مقدم در 248 صفحه توسط انتشارات حوزه علمیه خراسان در سال 1401 شمسی به چاپ رسید. نویسنده در کتاب حاضر که برگرفته از رساله علمی سطح چهار وی می‌باشد، با رویکرد فقهی-اجتهادی مباحث امداد و نجات را در سه بخش کلی سامان داده است: ابتدا به تبیین مفاهیم بنیادین حوزه امداد و نجات می‌پردازد، سپس چالش‌های فقهی در موقعیت‌های مختلف امداد را بررسی می‌کند و در نهایت، ابعاد حقوقی و احکام ضمان در عملیات امداد و نجات را واکاوی می‌کند.

از نقاط قوت کتاب می‌توان به این موارد اشاره کرد: 1. پوشش جامع مسائل مستحدثه در حوزه امداد و نجات مانند اپیدمی‌ها، نجات غیرهمجنس، و انتشار تصاویر مصدومان 2. تحلیل تزاحمات عملیاتی و ارائه راهکارهای فقهی 3. استناد نظام‌مند به منابع دینی چون آیات، روایات و قواعد فقهی و ایجاد چارچوب محکم برای استنباط احکام.

نسبت به نقاط ضعف کتاب نیز می‌توان به این موارد اشاره کرد: 1. بررسی ناقص در برخی بخش‌ها مانند مسئله وجوب نجات دیگران 2. کم توجهی به مبانی حقوق بشری معاصر در تحلیل مسائلی مانند نجات غیرمسلمان 3. ابهام در بیان معیارهای دقیق و عینی در مواردی مانند شرایط اضطرار یا حدود مداخله غیر متخصصان.

ساختار و محتوای کتاب

کتاب «فقه امداد و نجات، مبانی و چالش‌ها» در سه بخش تنظیم شده است: در بخش اول «مفاهیم و مبانی امداد و نجات» مورد بررسی قرار گرفته است که شامل سه فصلِ: مفهوم‌شناسی (ص21)، اهمیت و پیشینه عملیات امداد و نجات (ص35) و وجوب امداد و نجات انسان‌ها (ص46) می‌باشد. بخش دوم کتاب با عنوان «چالش‌های تزاحم در امداد و نجات و راهکار‌های فقهی» تدوین شده است و شامل سه فصلِ: چالش نجات در موقعیت پرمخاطره (ص69)، چالش نجات و درمان در اپیدمی بیماری‌ها (ص87)، و چالش قلمروی مداخله در امداد و نجات (ص99) می‌باشد. نهایتا بخش سوم کتاب با عنوان «چالش‌های ضمان در عملیات امداد و نجات» در دو فصلِ: چالش ضمان خسارت‌های مالی و انسانی (ص151) و چالش ضمان موارد خاص (ص199) سامان داده شده است.


مفاهیم و مبانی امداد و نجات

در بخش نخست کتاب، نویسنده به تبیین مفاهیم و مبانی امداد و نجات پرداخته و مباحث مرتبط را در سه فصل سامان داده است: ۱. مفهوم‌شناسی ۲. اهمیت و پیشینه‌ی عملیات امداد ۳. وجوب امداد و نجات انسان‌ها. در فصل نخست، نویسنده با بررسی مفهوم واژگان کلیدی چون «امداد»، «نجات»، «انقاذ»، «مصدوم»، «مجروح»، «بیمار»، «حادثه»، «سانحه» و «مخاطره» و غیره، خواننده را با تعاریف دقیق این اصطلاحات آشنا می‌سازد (ص۲۱-۳۴).

اهمیت عملیات امداد و نجات و نهادهای رسمی آن

در فصل دوم، نویسنده تأکید می‌کند که حفظ و نجات جان خود و دیگران در تعابیر قرآن کریم، روایات معصومین (ع) و دیدگاه‌های فقهاء مورد تصریح ویژه قرار گرفته است. چنان‌که در روایت ابان بن تغلب از امام صادق (ع)، به نقل از حضرت مسیح (ع) آمده است: «کسی که زخم مجروحی را درمان نکند، در حالی که توان آن را دارد، شریک کسی است که آن فرد را زخمی کرده است» (ص37-38)

از نهادهای رسمی امداد و نجات که نویسنده به آن اشاره کرده، نهضت بین‌المللی صلیب سرخ و هلال احمر است؛ بزرگ‌ترین شبکه بشردوستانه جهان که با رعایت بی‌طرفی و بی‌غرضی، از قربانیان حوادث و مخاصمات مسلحانه حمایت و حفاظت می‌کند. این نهضت بر هفت اصل بنیادین استوار است: انسانیت، بی‌غرضی، بی‌طرفی، عدم وابستگی، خدمات داوطلبانه، یگانگی و جهان‌شمولی (ص41-43).

وجوب حفظ جان خود و دیگران

نویسنده در فصل سوم از بخش اول کتاب بیان می‌کند که وجوب حفظ جان خود، با تصریح آیات، روایات و اتفاق نظر فقیهان، بدون تردید پذیرفته شده است. چنان‌که آیه ۲۹ سوره نساء «وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» و آیه ۱۹۵ سوره بقره «وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» بر این ضرورت اشاره دارند. همچنین، روایات متعددی بر حرمت خودکشی دلالت دارد؛ از جمله، در روایت ابوولّاد حنّاط از امام صادق (ع) نقل شده است که «فردی که خودکشی کند، تا ابد در آتش دوزخ خواهد ماند» (ص46-47).

به نظر مولف کتاب، آیه ۳۲ سوره مائده «مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا» تنها بر عظمت گناه قتل و فضیلت نجات جان انسان‌ها تأکید دارد و در مقام بیان وجوب و احکام آن نیست (ص50-51). اما با توجه به سایر ادله، این مسئله مورد اتفاق فقیهان فریقین است که اگر کسی بتواند جان انسانی را از هلاکت نجات دهد ولی از انجام آن سر باز زند، مرتکب معصیت شده است (ص۵۵). همچنین، برخی روایات نشان می‌دهند که نجات جان دیگران بر مهم‌ترین مناسک واجب، همچون نماز و روزه، مقدم است که این امر دلالت بر وجوب فوری نجات افراد دارد (ص55-58).

چالش‌های تزاحم در امداد و نجات و راهکارهای فقهی

نویسنده در بخش دوم کتاب به بررسی احکام فقهی موقعیت‌های چالشی در امداد و نجات می‌پردازد؛ شرایطی که نجاتگران را میان اقدام و ترک عملیات مردد می‌سازد. از جمله این چالش‌ها، خطر جانی نجاتگر در موقعیت‌های پرمخاطره (ص۶۱) و تقابل دو تکلیف امدادی، مانند زمانی که تنها امکان نجات یکی از چند فرد در حال غرق شدن وجود دارد (ص64). این بخش شامل سه فصل است: ۱. چالش نجات در موقعیت‌های پرمخاطره ۲. چالش نجات و درمان در اپیدمی بیماری‌ها ۳. چالش قلمرو مداخله در امداد و نجات

چالش نجات در موقعیت پرمخاطره

علیزاده مقدم در فصل اول از بخش دوم کتاب می‌گوید بر اساس ادله احسان (ص۶۹) و فضیلت ایثار در آیه ۹ سوره حشر (ص۷۱)، نجاتگری در هر شرایطی، حتی موقعیت‌های پرخطر، امری پسندیده و مستحب است، اما این ادله به‌تنهایی وجوب آن را اثبات نمی‌کنند (ص۷۳). با این حال، از آنجا که نجات جان انسان بر مناسک واجب مقدم است و فقیهان بر حرمت ترک نجات مسلمان از هلاکت تصریح دارند، وجوب نجات در موارد کم‌خطر، قطعی و مسلم است (ص۷۶).

نویسنده یکی از دلایل ترک امداد و نجات در موقعیت‌های پرمخاطره را حدیث لا ضرر می‌داند؛ بر اساس این حدیث، نجاتگر ملزم نیست برای حفظ دیگری، خود را در معرض آسیب قرار دهد و بنابراین حرمت ترک نجات در چنین شرایطی منتفی است (ص۷۸).

در ادامه، علیزاده مقدم با استناد به احادیث مربوط به نهی از ضررهای جسمانی مانند وضو و روزه مضر یا مصرف خوراکی‌های مضر (صفحه ۷۹) و با الغای خصوصیت از این موارد نتیجه می‌گیرد که هر چیزی که آسیب قابل توجهی به انسان وارد کند، از سوی شارع منع شده است. از این رو، نجات و درمانگری در شرایط کم‌ضرر واجب است، مانند تحمل سرما در برف و یخبندان؛ اما در صورت خستگی شدید یا آسیب جدی، تکلیف وجوبی ندارد. همچنین، در خطرات جدی مانند بیماری‌های مسری مرگ‌آور، نجاتگران تنها در صورت داشتن تجهیزات محافظتی مکلف به نجات هستند (ص82-83). نویسنده با استناد به آیه تهلکه، حرمت به خطر انداختن جان را از دیگر دلایل ترک امداد و نجات در شرایط پرمخاطره می‌داند (ص۸۳).



چالش نجات و درمان در اپیدمی بیماری‌ها

نگارنده کتاب در فصل دوم به بررسی ادله مربوط به سرایت بیماری‌های واگیردار می‌پردازد. برخی روایات، مانند احادیثی که در آن تعبیر لا عدوی وجود دارد اصل سرایت را نفی می‌کنند (ص۸۷)، و در برخی دیگر، فرار از بیماری‌هایی مانند طاعون تقبیح شده است (ص۸۸).

اما نویسنده معتقد است که احادیث لا عدوی تنها درباره بیماری خاص جرب بوده و نفی کلی سرایت قابل استناد نیست (صفحه ۹۰). همچنین، روایات تقبیح فرار از طاعون، مختص رزمندگان مرزی است که نباید به بهانه شیوع بیماری از میدان جنگ خارج شوند، زیرا این کار سرزمین‌های اسلامی را در معرض خطر تسخیر قرار می‌دهد. در نهایت، نویسنده تصریح می‌کند که حفظ جان از خطرات منافاتی با تسلیم در برابر مقدرات الهی ندارد؛ بلکه شارع انسان را از قرار گرفتن در معرض هلاکت نهی کرده است (ص91-92).

نویسنده بر این باور است که نجاتگران در بیماری‌های واگیردار، مانند کرونا، با دانش و تخصص خود به راه‌های ایمن آگاه‌اند. چنانچه از تجهیزات محافظتی برخوردار باشند، موظف‌اند به درمان و پرستاری بپردازند، زیرا صرف احتمال ابتلا یا بیم هلاکت پایین مانع از انجام وظیفه نمی‌شود. اما اگر فاقد ابزار محافظتی مانند لباس مخصوص و ماسک باشند و در معرض خطر جدی قرار گیرند، تکلیف وجوبی ندارند. اگرچه طبق تعهد سازمانی به عنوان الزام ثانوی حتی الامکان مقررات مربوطه (ترک یا ادامه عملیات) را باید رعایت کنند (ص93-94).

چالش قلمروی مداخله در امداد و نجات

نویسنده در فصل سوم به بررسی دامنه مداخله نجاتگران در نجات و درمان می‌پردازد (ص99). یکی از چالش‌های مطرح شده نجات غیر همجنس است؛ مثل جایی که زنی در حال غرق شدن است و فرد محرمی برای نجاتش نیست، یا در مواردی که برای نجات یا معالجه یک زن نامحرم چاره‌ای جز نگاه کردن و لمس بدن او وجود ندارد. به نظر نویسنده با توجه به آیات و روایات متعدد در این زمینه چون آیه ۳ سوره مائده نجات جان زن از غرق شدن و یا مواردی چون لمس و نگاه کردن به نامحرم برای معالجه یا نجات از باب ضرورت مجاز است (ص99-102).

علیزاده مقدم در باب اینکه آیا در رهانیدن انسان‌ها از خطرات جانی فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان وجود دارد یا نه تصریح می‌کند، روایاتی که امداد رسانی و نجات را اختصاص به مسلمین و مومنین می‌دانند (من رد عن قوم من المسلمین …) چون از باب وصف یا لقب‌اند نمی‌توانند مورد استناد باشند زیرا در اصل مفهوم داشتن این گونه جملات اشکال وجود دارد. افزون بر این ممکن است چون معصوم در جامعه اسلامی حدیث می‌فرموده لفظ مسلم را به کار برده است (ص108-110).

نهایتا مولف کتاب نتیجه می‌گیرد با توجه به دلایل نقلی و غیرنقلی و کلمات فقیهان در کتب فقهی، قدر متیقن از وجوب حفظ نفس، شخص مسلمان است، اما حفظ نفس اشخاص غیر مسلمان مانند کافر ذمی و معاهد که احترام آن‌ها عارضی است ملحق به این حکم است. همچنین کافر حربی مرتد و کسانی که شرع حکم به قتل آن‌ها داده است از نفوس محرم الحفظ می‌باشند و مهدورالدم هستند. البته فقهای معاصر در جایی که نجات اقتضای شغل فرد باشد مانند نیروهای هلال احمر و آتش نشانی و اورژانس حکم به وجوب نجات کافر ذمی نموده‌اند (ص110).


لزوم اولویت گذاری برای نجات افراد

به باور نویسنده اگر نجاتگر برای نجات دو نفر بر سر دوراهی قرار بگیرد باید بر اساس شاخص‌های زیر اولویت‌گذاری کند: 1. خوف تلف و مراتب ضرر: طبق قاعده اضطرار و اصول تریاژ پزشکی، مصدومان باید بر اساس شدت آسیب در رتبه‌های قرمز، زرد، سبز و سیاه دسته‌بندی شوند و امدادرسانی به ترتیب انجام گیرد (ص111-۱۱۴) 2. احتمال نجات: اگر دو نفر در حال غرق شدن باشند، نجاتگر باید ابتدا فردی را که احتمال نجات بیشتری دارد، نجات دهد (ص۱۱۵) 3. ارزش افراد: طبق منابع فقهی، نجات معصوم بر افراد عادی و نجات عالم بر فاسق مقدم است. همچنین نجات مسلمان بر کافر و خویشاوند بر غریبه ترجیح دارد (ص117-125) 4. سن جنس و نوع: مطابق بنای عقلا، سالمندان، زنان و کودکان که آسیب‌پذیرترند، اولویت بیشتری در نجات دارند (ص۱۲۶).

چالش مداخله متخصص و غیرمتخصص

علیزاده مقدم نویسنده کتاب معتقد است، در مخاطرات طبیعی و انسان‌ساخت، تنها افراد ماهر و متخصص مجاز به دخالت‌اند و افراد عادی و آموزش‌ندیده چنین حقی ندارند (ص ۱۲۷). استدلال این امر بر آیه ۵۵ سوره یوسف استوار است «قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ»؛ جایی که دو واژه «حفیظ» و «علیم» بیانگر این نکته‌اند که به طور کلی هر کسی که شایستگی علمی و نیروی بدنی و تخصص و به طور کلی هرگونه ویژگی که آن مسئولیت خاص به آن نیاز دارد را نداشته باشد، نباید آن مسئولیت را پذیرفته و مداخله کند (ص128-130).

افزون بر این، روایات مربوط به نکوهش فعالیت بدون علم، ضمان طبیب غیرمتخصص، کیفر طبیب جاهل و سیره عقلا در لزوم رجوع به افراد خبره، دیگر ادله‌ای هستند که همگی تأیید می‌کنند در شرایط بحرانی، تنها متخصصان و افراد ماهر باید مسئولیت نجات جان افراد را بر عهده بگیرند (ص131-134).

شرط اذن مصدوم در مداخله نجاتگران

نویسنده معتقد است با توجه به دلیل حرمت تصرف بدون اذن که عقلای عالم و دین اسلام نیز این قاعده را تصویب کرده‌اند کسی حق تصرف در جان دیگری را ندارد مگر با اذن او (ص143). همچنین مطابق قاعده سلطنت، همان‌طور که انسان مسلط بر اموال خویش است به طریق اولی بر نفس و جسم خود هم مسلط خواهد بود و لذا هیچکس حق تصرف در جسم او را ندارد، مگر این‌که به نیابت و رضایت از او و با قرار گرفتن در جایگاه او بتواند اقدام کند (ص145-146).

اما در برخی موارد اضطراری اذن مصدوم یا بیمار استثنا شده است، مثل جایی که شخصی اقدام به خودکشی کرده است و حاضر به نجات خود نیست و یا شخصی در یک اقدام اعتراض‌آمیز اعتصاب غذا کرده است و یا این‌که شخصی در منطقه بمب گذاری شده یا مسیر سیل قرار گرفته و مکان را تخلیه نمی‌کند؛ همچنین در فوریت‌های امدادی و پزشکی مثل بیهوش بودن و در دسترس نبودن ولی بیمار و یا اختلالات تنفسی شدید، خفگی‌ها و غیره که مجال برای اخذ رضایت وجود ندارد می‌توان بدون کسب اجازه اقدام کرد (ص146-147).

چالش‌های ضمان در عملیات امداد و نجات

در بخش سوم کتاب، نویسنده با نگاهی فقهی به مفهوم ضمان در عملیات امداد و نجات، ابعاد حقوقی و شرعی آن را بررسی کرده است. او شرایطی را تحلیل می‌کند که امدادگران ممکن است در قبال خسارت‌های وارد شده مسئول شناخته شوند و با تکیه بر اصول فقهی، حدود و جوانب این مسئولیت را تبیین می‌کند. این بخش در دو فصل تنظیم شده است: ۱. چالش ضمان خسارت‌های مالی و انسانی ۲. چالش ضمان موارد خاص (ص۱۵۰).


چالش ضمان خسارت‌های مالی و انسانی

نویسنده معتقد است با توجه به قاعده اتلاف «من اتلف مال الغیر بلا اذن فهو له ضامن»، امدادرسانان و نجاتگران نسبت به خسارت‌های مالی که در حین عملیات امداد و نجات وارد می‌کنند ضامن هستند، مثل جایی که نجاتگر برای نجات شخص مجبور می‌شود دیوار خانه او را خراب کند، یا این‌که در ماشین او را برش بزند (ص153-159).

اما با توجه به مسقطات ضمان قهری و به طور ویژه حاکم بودن قاعده احسان که عمده‌ترین مدرک آن آیه 91 سوره توبه «مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ» می‌باشد، نجاتگران از جبران خسارت‌هایی که در حین عملیات امداد و نجات و به منظور خدمت و نیکوکاری به دیگران وارد ساخته‌اند مبرا هستند؛ چنانچه عقل و بنای عقلاء نیز مواخذه شخصی را که عمل او با قصد نیکوکاری منجر به زیان دیگری شده است را قبیح می‌داند و آیه ۶۰ سوره الرحمن «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ»، به همین نظر عقلا اشاره دارد (ص160-163). البته چنانچه اقدام نجاتگران از مصادیق تعدی و تفریط یا از باب اقدام غیر متخصص به شمار آید ضامن خسارات وارده هستند و باید آن را جبران نمایند (ص169).

مولف کتاب بر این باور است که در موارد خسارت‌های انسانی مانند شکستن دنده‌های بیمار حین احیای قلبی یا لزوم قطع عضوی از بدن برای نجات (ص۱۸۴)، مسئولیت نجاتگر یا طبیب به رعایت اصول امداد و نجات بستگی دارد. اگر فرد در کار خود افراط یا تفریط کند یا قوانین و اصول امداد را رعایت نکند، طبق اصل اولیه ضمان در نفوس و قاعده اتلاف، ضامن خواهد بود، و عنوان محسن بر فرد مقصر صدق نمی‌کند (ص187-192)



ضمان تارک نجات نفس محترمه

به نظر نویسنده کتاب اتلاف یا بالمباشره است یا بالتسبیب و در ترک نجات هر دو منتفی است. لذا نمی‌توان حکم به ضمان تارک نجات نمود، بنابراین حفظ نکردن شخصی از آفات و بلایا از قبیل نجات ندادن غریق و خاموش نکردن حریق جز اسباب ضمان نیست؛ اگرچه گناه بزرگی بر آن مترتب می‌شود (ص198).

چالش ضمان موارد خاص

نویسنده در فصل دوم از بخش سوم کتاب به ضمان موارد خاص می‌پردازد که از جمله آن ضمان اقدام غیرمتخصص است، لذا چنانچه امدادگر و یا طبیبی غیر ماهر و کم اطلاع نسبت به دانش امدادگری و پزشکی، مریض یا مصدومی را معالجه کند و او بمیرد با توجه به روایات و عدم اذن بیمار به غیر متخصص او ضامن خواهد بود (ص199-204).

مورد خاص دیگر که نویسنده به آن اشاره می‌کند زمانی است که حادثه‌ای اتفاق می‌افتد و به جهت عدم آموزش عمومی و عدم توسعه و انتشار اطلاعات فنون امداد و نجات و کمک‌های اولیه از طرف حکومت کسی کشته شود؛ در این حالت حکومت موظف است دیه آن شخص را از بیت‌المال پرداخت کند. علیزاده مقدم معتقد است این مطلب از تنقیح مناط روایاتی که می‌گویند «خون انسان مسلمان باطل نمی‌شود» استنباط می‌شود (ص204-205). ضمان شکست عملیات نجات مورد دیگری است که در این فصل به آن اشاره می‌شود (ص206).



انتشار تصاویر مصدومان و مجروحان

مولف کتاب بیان می‌کند که برخی معتقدند انتشار تصاویر مصدومان ضروری است. مهم‌ترین دلیل این دیدگاه، تأثیر مشاهده آسیب‌دیدگان در ترغیب مسلمانان و غیرمسلمانان به یاری‌رسانی و مساعدت است. افزون بر این، ضرورت شناسایی مجروحان و مصدومان نیز از جمله مواردی است که لزوم انتشار این تصاویر را توجیه می‌کند (ص210-213).

در مقابل، گروهی بر این باورند که انتشار تصاویر مصدومان، ناقض کرامت انسانی است و نشر بدون رضایت، ممنوع می‌باشد. آن‌ها معتقدند انتشار این تصاویر موجب ارعاب و اذیت بینندگان می‌شود (ص213-216). اما نویسنده معتقد است اکثر ادله نهی از انتشار تصاویر، مربوط به موارد غیر علنی می‌باشد، بنابراین در صورتی که هتک حرمت محسوب نشود و شخص مصدوم و قوانین نیز از انتشار آن منع نکرده باشند با رعایت کیفیت انتشار چون عدم برهنه بودن، نشر تصاویر بلامانع است (ص217).