فقه معاصر:پیشنویس مسئله حجاب: تفاوت میان نسخهها
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) اصلاح ارقام |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
کتاب «مساله حجاب» شهید مرتضی مطهری در سال ۱۴۰۱ شمسی در نوبت چاپ ۱۳۴ام توسط انتشارات صدرا منشتر گردید، استاد مطهری فقیه، متفکر، فیلسوف، اسلامشناس شیعه و از رهبران فکری انقلاب اسلامی ایران بود که تا کنون بیش از ۷۰ اثر من جمله کتاب حاضر از ایشان انتشار یافته است. | کتاب «مساله حجاب» شهید مرتضی مطهری در سال ۱۴۰۱ شمسی در نوبت چاپ ۱۳۴ام توسط انتشارات صدرا منشتر گردید، استاد مطهری فقیه، متفکر، فیلسوف، اسلامشناس شیعه و از رهبران فکری انقلاب اسلامی ایران بود که تا کنون بیش از ۷۰ اثر من جمله کتاب حاضر از ایشان انتشار یافته است. | ||
===ساختار و محتوای کتاب=== | ===ساختار و محتوای کتاب=== | ||
اثر حاضر در پنج بخش تنظیم شده است: در بخش اول تاریخچه حجاب بیان میشود (ص ۱۹)، در بخش دوم علت پیدا شدن حجاب مورد بحث قرار میگیرد (ص ۳۱)، در بخش سوم فلسفه پوشش در اسلام (ص ۷۱)، و در بخش چهارم ایرادها و اشکالها (ص ۹۱)، و نهایتا در بخش پنجم حجاب اسلامی مورد بررسی و تبیین قرار میگیرد (ص ۱۱۵). | اثر حاضر در پنج بخش تنظیم شده است: در بخش اول تاریخچه حجاب بیان میشود (ص ۱۹)، در بخش دوم علت پیدا شدن حجاب مورد بحث قرار میگیرد (ص ۳۱)، در بخش سوم فلسفه پوشش در اسلام (ص ۷۱)، و در بخش چهارم ایرادها و اشکالها (ص ۹۱)، و نهایتا در بخش پنجم حجاب اسلامی مورد بررسی و تبیین قرار میگیرد (ص ۱۱۵). | ||
خط ۲۴: | خط ۲۱: | ||
==ریاضت و رهبانیت== | ==ریاضت و رهبانیت== | ||
به باور مولف کتاب ریاضت و رهبانیت نمیتواند علت حجاب اسلامی باشد چراکه اسلام با این فکر سخت مبارزه کرده است و همواره به نظافت و تمتع و بهره بردن از نعمتهای خدا تشویق کرده است (ص۳۷). مطابق آیه ۳۲ سوره اعراف، قرآن کریم آفرینش وسائل تجمل را از الطاف خدا نسبت به بندگانش قلمداد کرده است و تحریم زینتهای دنیا را بر خود، سخت مورد انتقاد قرار داده است (ص ۳۹). اسلام التذاذ و کامجوئی زن و شوهر از یکدیگر را نه تنها تقبیح نکرده است، بلکه ثوابهائی هم برای آن قائل شده است و آنچه مورد منع شدید اسلام است التذاذات جنسی در غیر از محدوده ازدواج قانونی است (ص۴۰). | به باور مولف کتاب ریاضت و رهبانیت نمیتواند علت حجاب اسلامی باشد چراکه اسلام با این فکر سخت مبارزه کرده است و همواره به نظافت و تمتع و بهره بردن از نعمتهای خدا تشویق کرده است (ص۳۷). مطابق آیه ۳۲ سوره اعراف، قرآن کریم آفرینش وسائل تجمل را از الطاف خدا نسبت به بندگانش قلمداد کرده است و تحریم زینتهای دنیا را بر خود، سخت مورد انتقاد قرار داده است (ص ۳۹). اسلام التذاذ و کامجوئی زن و شوهر از یکدیگر را نه تنها تقبیح نکرده است، بلکه ثوابهائی هم برای آن قائل شده است و آنچه مورد منع شدید اسلام است التذاذات جنسی در غیر از محدوده ازدواج قانونی است (ص۴۰). | ||
==عدم امنیت== | ==عدم امنیت== | ||
یکی دیگر از علل ذکر شده برای حجاب عدم امنیت است، در زمانهای قدیم همانطور که در مورد ثروت امنیت نبود، راجع به زن هم امنیت وجود نداشت. هرکس زن زیبائی داشت ناچار بود او را از نظر زورمندان مخفی نگهدارد، زیرا اگر آنها اطلاع پیدا میکردند او دیگر مالک زن خود نبود (ص ۴۲). شهید مطهری در نقد این علت میگوید: وجود ناامنیها در ازمنه گذشته و تأثیر آنها در مخفی کردن زنان را نمیتوان منکر شد، و مسلما حجابهای افراطی و عقائد افراطی درباره پوشیدن زن معلول همین نوع جریانهای تاریخی است. اما علت دستور پوشش در اسلام عدم امنیت نبوده است، یا لااقل علت منحصر و اساسی، عدم امنیت نبوده است، زیرا این امر نه در آثار اسلامی به عنوان علت پوشش معرفی شده است و نه چنین چیزی با تاریخ تطبیق میکند، مخصوصا اینکه در میان اعراب جاهلیت پوشش نبود و در عین حال امنیت فردی به واسطه زندگی خاص قبیلهای و بدوی، بسیار بیشتر نسبت به جاهای دیگر مانند ایران وجود داشت (ص ۴۴-۴۵). | یکی دیگر از علل ذکر شده برای حجاب عدم امنیت است، در زمانهای قدیم همانطور که در مورد ثروت امنیت نبود، راجع به زن هم امنیت وجود نداشت. هرکس زن زیبائی داشت ناچار بود او را از نظر زورمندان مخفی نگهدارد، زیرا اگر آنها اطلاع پیدا میکردند او دیگر مالک زن خود نبود (ص ۴۲). شهید مطهری در نقد این علت میگوید: وجود ناامنیها در ازمنه گذشته و تأثیر آنها در مخفی کردن زنان را نمیتوان منکر شد، و مسلما حجابهای افراطی و عقائد افراطی درباره پوشیدن زن معلول همین نوع جریانهای تاریخی است. اما علت دستور پوشش در اسلام عدم امنیت نبوده است، یا لااقل علت منحصر و اساسی، عدم امنیت نبوده است، زیرا این امر نه در آثار اسلامی به عنوان علت پوشش معرفی شده است و نه چنین چیزی با تاریخ تطبیق میکند، مخصوصا اینکه در میان اعراب جاهلیت پوشش نبود و در عین حال امنیت فردی به واسطه زندگی خاص قبیلهای و بدوی، بسیار بیشتر نسبت به جاهای دیگر مانند ایران وجود داشت (ص ۴۴-۴۵). | ||
==استثمار زن== | ==استثمار زن== | ||
در ادامه نوسینده میافزاید که عدهای برای پوشش زن ریشۀ اقتصادی قائل شده و گفتهاند حریم و پوشش یادگار عهد مالکیت و تسلط مرد است، مردان به خاطر اینکه از وجود زنان بهره اقتصادی ببرند و آنها را مانند بردگان استثمار کنند، ایشان را در خانهها نگه میداشتند و برای اینکه فکر زن را قانع کنند که خود به خود از خانه بیرون نرود و بیرون رفتن را کار بدی بداند، فکر حجاب و خانه نشینی را خلق کردند (ص ۴۷). ما این جهت را که در گذشته مرد به زن به چشم یک ابزار مینگریست و از او بهرهکشی اقتصادی میکرد را به صورت یک اصل کلی حاکم بر همه اجتماعات گذشته قبول نداریم، در عین حال انکار نمیکنیم که مرد در گذشته هم به زن ظلم کرده و هم به فرزند، و از هر دوی اینها بهرهکشی اقتصادی کرده است، همچنانکه به خود نیز ستم کرده است (ص ۵۱). | در ادامه نوسینده میافزاید که عدهای برای پوشش زن ریشۀ اقتصادی قائل شده و گفتهاند حریم و پوشش یادگار عهد مالکیت و تسلط مرد است، مردان به خاطر اینکه از وجود زنان بهره اقتصادی ببرند و آنها را مانند بردگان استثمار کنند، ایشان را در خانهها نگه میداشتند و برای اینکه فکر زن را قانع کنند که خود به خود از خانه بیرون نرود و بیرون رفتن را کار بدی بداند، فکر حجاب و خانه نشینی را خلق کردند (ص ۴۷). ما این جهت را که در گذشته مرد به زن به چشم یک ابزار مینگریست و از او بهرهکشی اقتصادی میکرد را به صورت یک اصل کلی حاکم بر همه اجتماعات گذشته قبول نداریم، در عین حال انکار نمیکنیم که مرد در گذشته هم به زن ظلم کرده و هم به فرزند، و از هر دوی اینها بهرهکشی اقتصادی کرده است، همچنانکه به خود نیز ستم کرده است (ص ۵۱). | ||
خط ۷۵: | خط ۶۷: | ||
به باور مولف کتاب در اینکه پوشانیدن غیر وجه و کفین بر زن واجب است، از نظر فقه اسلام هیچ گونه تردیدی وجود ندارد، نه از نظر قرآن و حديث، و نه از نظر فتاوی، در اين باره اختلاف و تشكيكی وجود ندارد، آنچه مورد بحث است پوشش چهره و دستها تا مچ است (ص ۱۶۵). مساله پوشش بر حسب اینکه پوشاندن وجه و کفین واجب باشد یا نباشد دو فلسفه کاملا متفاوت پیدا میکند. اگر پوشش وجه و کفین را لازم بدانیم در حقیقت طرفدار فلسفه پردهنشینی زن و ممنوعیت او از هر نوع کاری جز در محیط خاص خانه و یا محیطهای صددرصد اختصاصی زنان هستیم (ص ۱۶۸). | به باور مولف کتاب در اینکه پوشانیدن غیر وجه و کفین بر زن واجب است، از نظر فقه اسلام هیچ گونه تردیدی وجود ندارد، نه از نظر قرآن و حديث، و نه از نظر فتاوی، در اين باره اختلاف و تشكيكی وجود ندارد، آنچه مورد بحث است پوشش چهره و دستها تا مچ است (ص ۱۶۵). مساله پوشش بر حسب اینکه پوشاندن وجه و کفین واجب باشد یا نباشد دو فلسفه کاملا متفاوت پیدا میکند. اگر پوشش وجه و کفین را لازم بدانیم در حقیقت طرفدار فلسفه پردهنشینی زن و ممنوعیت او از هر نوع کاری جز در محیط خاص خانه و یا محیطهای صددرصد اختصاصی زنان هستیم (ص ۱۶۸). | ||
اما چنانچه پوشیدن گردی چهره و پوشیدن دستها تا مچ را واجب ندانیم آنهم به شرط اینکه خالی از هر نوع آرایش جالب توجه و محرک و مهیج باشد، آنوقت مسأله صورت دیگری پیدا میکند و طرفدار فلسفه دیگری هستیم، و آن فلسفه اینست که لزومی ندارد زن الزاما به درون خانه رانده شود و پردهنشین باشد بلکه صرفا باید این فلسفه رعایت گردد که هر نوع لذت جنسی اختصاص داشته باشد به محیط خانواده، و کانون اجتماع باید پاک و منزه باشد و هیچگونه کامجوئی، خواه بصری و خواه لمسی و خواه سمعی نباید در خارج از کادر همسری صورت بگیرد، بنابراین زن میتواند هر نوع کار از کارهای اجتماعی را عهدهدار شود (ص ۱۶۸-۱۶۹). | |||
خلاصه اینکه وجه و کفین مرز محبوسیت و عدم محبوسیت زن است و ایرادهایی که مخالفین پوشش میگیرند در صورتی است که حجاب وجه و کفین را لازم بدانیم ولی اگر پوشاندن وجه و کفین را واجب ندانیم، در پوشش سایر قسمتهای بدن هیچگونه اشکالتراشی نمیتوان کرد، بلکه اشکال به طرف مخالف وارد است (ص ۱۷۰). | خلاصه اینکه وجه و کفین مرز محبوسیت و عدم محبوسیت زن است و ایرادهایی که مخالفین پوشش میگیرند در صورتی است که حجاب وجه و کفین را لازم بدانیم ولی اگر پوشاندن وجه و کفین را واجب ندانیم، در پوشش سایر قسمتهای بدن هیچگونه اشکالتراشی نمیتوان کرد، بلکه اشکال به طرف مخالف وارد است (ص ۱۷۰). | ||
===ادله موافق با عدم وجوب پوشش وجه و کفین=== | ===ادله موافق با عدم وجوب پوشش وجه و کفین=== | ||
در آیه ۳۱ سوره نور، میتوان به دو عبارت مهم توجه کرد. نخست، جمله «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» که بسیاری از مفسران و روایات، زینتهای مستثنا شده را شامل خضاب، سرمه، انگشتر، دستبند و نظایر آن دانستهاند؛ زینتهایی که بهطور معمول در چهره و دستها تا مچ قرار دارند. دوم، جمله «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ» است در مورد این عبارت باید گفت: آیه دلالت دارد که پوشاندن گریبان لازم است و چون در مقام بیان حد است اگر پوشاندن چهره لازم بود باید بیان میکرد (ص ۱۷۲-۱۷۳). | در آیه ۳۱ سوره نور، میتوان به دو عبارت مهم توجه کرد. نخست، جمله «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» که بسیاری از مفسران و روایات، زینتهای مستثنا شده را شامل خضاب، سرمه، انگشتر، دستبند و نظایر آن دانستهاند؛ زینتهایی که بهطور معمول در چهره و دستها تا مچ قرار دارند. دوم، جمله «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ» است در مورد این عبارت باید گفت: آیه دلالت دارد که پوشاندن گریبان لازم است و چون در مقام بیان حد است اگر پوشاندن چهره لازم بود باید بیان میکرد (ص ۱۷۲-۱۷۳). |