فقه و حریم خصوصی (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «{{نویسنده |نویسنده = ابراهیم صالحی حاجی‌آبادی |نویسنده۲ = |نویسنده۳ = |گردآوری = |ویراستار۱ = |ویراستار۲ = |ویراستار۳ = }} {{جعبه اطلاعات کتاب | عنوان = فقه و حریم خصوصی (کتاب) | تصویر = کتاب فقه و حریم خصوصی.jpg | اندازه تصویر = | توضیح_تصویر = | نام‌های...» ایجاد کرد
 
Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۶۴: خط ۶۴:
احمدی بحث از حرمت حریم مال را نیز مورد توجه قرار داده و با تمسک به شماری از آیات و روایات، ضمن گوشزد کردن خطرات فقر و بیان اهمیت مال، در نهایت به این باور می رسد که اموال اشخاص نیز دارای حرمت شرعی هستند و نمی‌توان اموال مردم را مورد هتک حرمت قرار داد. از همین روی و با تمسک به روایاتی معتقد است اگر کسی برای حفظ و در دفاع از اموال خود کشته شود، شهید محسوب می شود و این وظیفه حاکمان است که برای رفاه مردم تلاش کند و از نابود شدن اموال و سرمایه های آنها که قوام اقتصادی یک جامعه به آنها بستگی دارد، باید دفاع کند (ص۱۰۲-۱۰۸).
احمدی بحث از حرمت حریم مال را نیز مورد توجه قرار داده و با تمسک به شماری از آیات و روایات، ضمن گوشزد کردن خطرات فقر و بیان اهمیت مال، در نهایت به این باور می رسد که اموال اشخاص نیز دارای حرمت شرعی هستند و نمی‌توان اموال مردم را مورد هتک حرمت قرار داد. از همین روی و با تمسک به روایاتی معتقد است اگر کسی برای حفظ و در دفاع از اموال خود کشته شود، شهید محسوب می شود و این وظیفه حاکمان است که برای رفاه مردم تلاش کند و از نابود شدن اموال و سرمایه های آنها که قوام اقتصادی یک جامعه به آنها بستگی دارد، باید دفاع کند (ص۱۰۲-۱۰۸).


نویسنده در ادامه ضمن طرح و توضیح مفاهیم محارب، بغات و [[افساد فی الارض]]، [[جاسوس]]، روسپی‌گری و قول زور بر این باور است کسی که به حریم خصوصی دیگران وارد شود مرتکب جرم شده و نصوص و روایات مختص به مسلمانان نیست، بلکه به‌طور کلی گویای آن است که جان و مال و عرض تمام شهروندان فارغ از دین و مذهب دارای حرمت است و باید مورد احترام قرار گیرد و این یک قاعده عام فقهی است که ممکن است در برخی شرایط خاص زمان و مکانی تخصیص بخورد (ص۱۰۸-۱۱۸).
نویسنده در ادامه ضمن طرح و توضیح مفاهیم محارب، بغات و [[افساد فی الارض]]، [[جاسوس]]، روسپی‌گری و قول زور بر این باور است کسی که به حریم خصوصی دیگران وارد شود مرتکب جرم شده و نصوص و روایات مختص به مسلمانان نیست، بلکه به‌طور کلی گویای آن است که جان و مال و عرض تمام شهروندان فارغ از دین و مذهب دارای حرمت است و این یک قاعده عام فقهی است که ممکن است در برخی شرایط خاص زمان و مکانی تخصیص بخورد (ص۱۰۸-۱۱۸).


در بحث [[امر به معروف و نهی از منکر]] نویسنده با تمسک به روایات و شماری از آیات معتقد است: نمی توان به عنوان نهی از منکر به حریم خصوصی کسی وارد شد تا مشخص شود وی در حریم خصوصی خود چه کار خیر یا شری را انجام می دهد. در نگاه نویسنده حریم خصوصی حد و مرز خاصی ندارد، بلکه هر چیزی را که شخص آن را از دیگران مخفی نگاه می دارد جزء حریم خصوصی محسوب می‌شود (ص۱۱۹-۱۲۵). نویسنده برای اثبات و تبیین این قاعده به ۶۸ حدیث تمسک جسته است (ص۷۵-۱۲۲).  
در بحث [[امر به معروف و نهی از منکر]] نویسنده با تمسک به روایات و شماری از آیات معتقد است: نمی‌توان به عنوان نهی از منکر به حریم خصوصی کسی وارد شد تا مشخص شود وی در حریم خصوصی خود چه کار خیر یا شری را انجام می دهد. در نگاه نویسنده حریم خصوصی حد و مرز خاصی ندارد، بلکه هر چیزی را که شخص آن را از دیگران مخفی نگاه می دارد جزء حریم خصوصی محسوب می‌شود (ص۱۱۹-۱۲۵). نویسنده برای اثبات و تبیین این قاعده به ۶۸ حدیث تمسک جسته است (ص۷۵-۱۲۲).  


== قاعده اغناء و اطعام ==
== قاعده اغناء و اطعام ==
احمدی با تمسک به برخی آیات بر این باور است، فقر و گرسنگی حاصل شده برای بشر، هیچ ارتباطی به کمبود منابع غذایی ندارد که خداوند روزی همه را مهیا و آماده کرده است، بلکه از جمله علل فقر عبارتند از: توجه نداشتن به تولید مواد غذایی، سوء مدیریت، استثمار و استفاده نکردن از تکنولوژی‌های روز دنیا. نویسنده ضمن بیان آنکه فقر، خطرناک ترین عامل انحطاط جامعه است، به بیان برخی راه کارها ازجمله اغناء و اطعام برای نجات جامعه از فقر می‌پردازد (ص۱۲۹-۱۳۱).
احمدی با تمسک به برخی آیات بر این باور است، فقر و گرسنگی حاصل شده برای بشر، هیچ ارتباطی به کمبود منابع غذایی ندارد که خداوند روزی همه را مهیا و آماده کرده است، بلکه از جمله علل فقر عبارتند از: توجه نداشتن به تولید مواد غذایی، سوء مدیریت، استثمار و استفاده نکردن از تکنولوژی‌های روز دنیا. نویسنده ضمن بیان آنکه فقر، خطرناک ترین عامل انحطاط جامعه است، به بیان برخی راه کارها ازجمله اغناء و اطعام برای نجات جامعه از فقر می‌پردازد (ص۱۲۹-۱۳۱).


نویسنده با تمسک به شماری از نصوص دینی از قرآن و روایت، اطعام مردم را راهکار موقت برای رهایی از فقر می‌داند و در این رابطه ۶ روایت را مورد تمسک قرار داده و می گوید که قصد دارد قاعده اطعام و اغناء را به‌صورت قاعده‌ای در فقه ساماندهی کند؛ از همین روی موضوع اطعام از منظر قرآن، اهل‌بیت و روایات را مورد بررسی قرار داده است (ص۱۳۱-۱۳۵).
نویسنده با تمسک به شماری از نصوص دینی از قرآن و روایت، اطعام مردم را راهکار موقت برای رهایی از فقر می‌داند و در این رابطه ۶ روایت را مورد تمسک قرار داده و می گوید که قصد دارد قاعده اطعام و اغناء را به‌صورت قاعده‌ای در فقه ساماندهی کند؛ از همین روی موضوع اطعام از منظر قرآن، اهل‌بیت و روایات را مورد بررسی قرار داده است (ص۱۳۱-۱۳۵). احمدی ذیل قاعده زندگی بخشیدن(اغناء)، موضوعاتی چون نقش محوری مال در زندگی، ترغیب بر افزودن سرمایه، ترغیب بر اغناء فقیر، ترغیب به کار و تلاش را با تمسک به روایات و برخی آیات مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. (ص۱۳۶-۱۴۷).
 
احمدی ذیل قاعده زندگی بخشیدن(اغناء)، موضوعاتی چون نقش محوری مال در زندگی، ترغیب بر افزودن سرمایه، ترغیب بر اغناء فقیر، ترغیب به کار و تلاش را با تمسک به روایات و برخی آیات مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. در نگاه نویسنده در حوزه اقتصاد اصول مهمی وجود دارد که باید بدان‌ها پایبند بود و نویسنده به پنج اصل اساسی اشاره می کند و وظیفه حاکمان است که ریشه فقر را از جامعه بکنند (ص۱۳۶-۱۴۷).
 
 
[[رده:مقالات کتاب‌شناسی]]
[[رده:مقالات کتاب‌شناسی]]