اقتصاد سیاسی (کتاب): تفاوت میان نسخهها
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) صفحهای تازه حاوی «{{نویسنده |نویسنده =مهدی خسروی سرشکی |نویسنده۲ = |نویسنده۳ = |گردآوری = |ویراستار۱ = |ویراستار۲ = |ویراستار۳ = }} {{جعبه اطلاعات کتاب | عنوان = فقه سیاسی: اقتصاد سیاسی | تصویر = اقتصاد سیاسی عمید زنجانی.jpg | اندازه تصویر = | توضیح_تصویر = | نامهای دیگر =...» ایجاد کرد |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|ویراستار۳ = | |ویراستار۳ = | ||
}} | }} | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| عنوان = فقه سیاسی: اقتصاد سیاسی | | عنوان = فقه سیاسی: اقتصاد سیاسی | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
| مشخصات نشر = <!-- مشخصات نشر در زبان فارسی --> | | مشخصات نشر = <!-- مشخصات نشر در زبان فارسی --> | ||
|نسخه الکترونیکی= | |نسخه الکترونیکی= | ||
|جلدهای دیگر = [[حقوق اساسى و مبانى قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران (کتاب)|جلد ۱]] • [[نظام سیاسی و رهبری در اسلام (کتاب)|جلد ۲]] • [[حقوق بینالملل اسلام (کتاب)|جلد ۳]] • [[اقتصاد سیاسی (کتاب)|جلد ۴]] • [[حقوق و قواعد مخاصمات در حوزه جهاد اسلامى و حقوق بینالملل اسلام (کتاب)|جلد ۵]] • [[اصول و مقررات حاكم بر مخاصمات مسلحانه (کتاب)|جلد ۶]] • [[مبانی حقوق عمومی در اسلام (کتاب)|جلد ۷]] • [[فقه و سیاست (کتاب)|جلد ۸]] • [[قواعد فقه سیاسی: مصلحت (کتاب)|جلد ۹]] • [[اندیشه سیاسی در جهان اسلام معاصر (کتاب)|جلد ۱۰]] | |||
}} | }} | ||
* '''چکیده''' | |||
'''اقتصاد سیاسی'''، عنوان و موضوع جلد چهارم از [[مجموعه ده جلدی «فقه سیاسی»]]، اثر [[عباسعلی عمید زنجانی]] است. وی از وابستگی اقتصاد اسلامی به نظام سیاسی آن (امامت) سخن میگوید و مباحث کلان اقتصاد سیاسی اسلام را در همین چارچوب و با نگاه فقه اسلامی (شیعه و اهل سنت) شرح میدهد و به تناسب به مباحث حقوقی و قانون اساسی جمهوری اسلامی میپردازد: فقر و فقر زدایی، جمعیت و اقتصاد، یارانههای دولتی، درآمد سرانه و رفاه عمومی، منابع و اموال دولتی، اقتصاد آزاد و دولتی، توسعه اقتصادی و تجارت خارجی. | '''اقتصاد سیاسی'''، عنوان و موضوع جلد چهارم از [[مجموعه ده جلدی «فقه سیاسی»]]، اثر [[عباسعلی عمید زنجانی]] است. وی از وابستگی اقتصاد اسلامی به نظام سیاسی آن (امامت) سخن میگوید و مباحث کلان اقتصاد سیاسی اسلام را در همین چارچوب و با نگاه فقه اسلامی (شیعه و اهل سنت) شرح میدهد و به تناسب به مباحث حقوقی و قانون اساسی جمهوری اسلامی میپردازد: فقر و فقر زدایی، جمعیت و اقتصاد، یارانههای دولتی، درآمد سرانه و رفاه عمومی، منابع و اموال دولتی، اقتصاد آزاد و دولتی، توسعه اقتصادی و تجارت خارجی. | ||
خط ۴۹: | خط ۵۳: | ||
==ساختار کتاب== | ==ساختار کتاب== | ||
اقتصاد سیاسی عنوان چهارمین جلد از مجموعه ده جلدی فقه سیاسی نگاشته عباسعلی عمید زنجانی است. چاپ اول کتاب در سال ۱۳۸۳ش توسط انتشارات امیرکبیر در تهران منتشر شده است. | |||
کتاب اقتصاد سیاسی | کتاب اقتصاد سیاسی سیزده فصل دارد و پس از مباحث کلی و طرح مسائل (در فصل اول و حدود یک چهارم حجم کتاب)، موضوعات کلان اقتصادی از نگاه نظام سیاسی اسلام را بحث میکند: فقرزدایی (در چهار فصل)، جمعیت و اقتصاد، یارانهها، درآمد سرانه و رفاه عمومی، تخصیص منابع و اموال دولتی، اقتصاد مستقل و وابسته، اقتصاد آزاد و دولتی، توسعه اقتصادی، و تجارت خارجی. | ||
=== نویسنده === | |||
عمید زنجانی (۱۳۱۶ - ۱۳۹۰ش) نویسنده کتاب، مجتهد، حقوقدان، استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم سیاسی بود. او در حوزههای علمیه قم و نجف نزد اساتیدی مانند [[سید حسین بروجردی]]، [[سید روحالله موسوی خمینی|سید روحالله خمینی]]، [[سید ابوالقاسم خویی]] و [[سید محسن حکیم]] تحصیل کرده بود. مجموعه ده جلدی فقه سیاسی از آثار مشهور او در فقه سیاسی است که بارها تجدید چاپ شده است. او تجریه حضور در عرصههای سیاسی با نمایندگی مجلس شورای اسلامی و نمایندگی مجلس خبرگان را نیز در کارنامه دارد. | |||
==برتری و فراگیری عنصر سیاست بر اقتصاد در نظام ولایت== | ==برتری و فراگیری عنصر سیاست بر اقتصاد در نظام ولایت== | ||
خط ۵۷: | خط ۶۴: | ||
==معنای اقتصاد سیاسی از نگاه فقه سیاسی== | ==معنای اقتصاد سیاسی از نگاه فقه سیاسی== | ||
منظور از اقتصاد سیاسی در حوزه فقه سیاسی، سياستهاى كلى دولت اسلامى با هدفهای اسلامى در زمينه توزيع عادلانه ثروت است تا به جاى تكاثر، تفاخر، فقر، تضاد طبقات، لعب با اموال، لهو و دلبستگى به دنيا، بخل، اسراف، تبذير، وابستگى و فراموشى از خدا و خويشتن، جامعه به سمت انفاق، برادرى، مساوات، وارستگى، ايثار، فقرزدايى، خودكفايى، رشد و توسعه سوق یابد و زمينه تحقق قسط | منظور از اقتصاد سیاسی در حوزه فقه سیاسی، سياستهاى كلى دولت اسلامى با هدفهای اسلامى در زمينه توزيع عادلانه ثروت است تا به جاى تكاثر، تفاخر، فقر، تضاد طبقات، لعب با اموال، لهو و دلبستگى به دنيا، بخل، اسراف، تبذير، وابستگى و فراموشى از خدا و خويشتن، جامعه به سمت انفاق، برادرى، مساوات، وارستگى، ايثار، فقرزدايى، خودكفايى، رشد و توسعه سوق یابد و زمينه تحقق قسط فراهم گردد. | ||
مؤلف کتاب پس از تعریف اقتصاد اسلامی و اقتصاد سیاسی در ساختار وابستگی به مدیریت سیاسی نظام امامت، از مسائل جديد و علمی اقتصاد نیز غافل نیست و بلافاصله تأکید میکند که اقتصاد سیاسی باید بتواند این مسائل و مشکلات را حل کند؛ مانند: وابستگى اقتصادى، دوگانگى میان اقتصاد سنتى و مدرن، موازنه بين توليد و توزيع کالا و خدمات، سطح پايين درآمد سرانه، «تورم و گرانى، نرخ رشد جمعيت، فرار سرمايه و بيكارى آشكار و پنهان (ص۱۵). | مؤلف کتاب پس از تعریف اقتصاد اسلامی و اقتصاد سیاسی در ساختار وابستگی به مدیریت سیاسی نظام امامت، از مسائل جديد و علمی اقتصاد نیز غافل نیست و بلافاصله تأکید میکند که اقتصاد سیاسی باید بتواند این مسائل و مشکلات را حل کند؛ مانند: وابستگى اقتصادى، دوگانگى میان اقتصاد سنتى و مدرن، موازنه بين توليد و توزيع کالا و خدمات، سطح پايين درآمد سرانه، «تورم و گرانى، نرخ رشد جمعيت، فرار سرمايه و بيكارى آشكار و پنهان (ص۱۵). | ||
==تعریف فقهی فقر، تابع شرایط و توسعه جوامع است== | ==تعریف فقهی فقر، تابع شرایط و توسعه جوامع است== | ||
نویسنده کتاب اقتصاد سیاسی، چهار فصل دوم تا پنجم را به موضوع فقرزدایی اختصاص داده (حدود ۵۰ صفحه) که شامل تعریف فقر و عوامل آن، سیاستها و استراتژیهای فقرزدایی، محاسبه خط فقر و سیاستهای حمایتی است. وی در ابتدا، فقر را قبل از مشکل اقتصادی، معضلی سیاسی میخواند (ص۷۶) و تعریف فقهی آن را «نداشتن حداقل زندگی متعارف» و ملاک آن را عرفی و تابع شرایط جامعه میداند و از این رو در بعضی جوامع، داشتن وسیله نقلیه شخصی جزو حداقلهای زندگی است نه تشریفاتی (ص۸۶). بنابراین فقر در معنای اول، محرومیت از حداقل نیازهای ضروری و اساسی مانند سرپناه و تغذیه و داروست و در معنای دوم، مفهومی نسبی پیدا میکند و به عدم تعادل در بهرهمندی مردم از امکانات موجود در جامعه تعریف میشود (ص۸۶). | نویسنده کتاب اقتصاد سیاسی، چهار فصل دوم تا پنجم را به موضوع فقرزدایی اختصاص داده (حدود ۵۰ صفحه) که شامل تعریف فقر و عوامل آن، سیاستها و استراتژیهای فقرزدایی، محاسبه خط فقر و سیاستهای حمایتی است. وی در ابتدا، فقر را قبل از مشکل اقتصادی، معضلی سیاسی میخواند (ص۷۶) و تعریف فقهی آن را «نداشتن حداقل زندگی متعارف» و ملاک آن را عرفی و تابع شرایط جامعه میداند و از این رو در بعضی جوامع، داشتن وسیله نقلیه شخصی جزو حداقلهای زندگی است نه تشریفاتی (ص۸۶). بنابراین فقر در معنای اول، محرومیت از حداقل نیازهای ضروری و اساسی مانند سرپناه و تغذیه و داروست و در معنای دوم، مفهومی نسبی پیدا میکند و به عدم تعادل در بهرهمندی مردم از امکانات موجود در جامعه تعریف میشود (ص۸۶). | ||
نویسنده سپس فقر را از بُعد سیاسی به دو فقر ظالمانه و عادی و سپس فقر عادی را به دو نوع تقسیم میکند: یکی فقر ناشی از وضعیت و کاستیهای عمومی جامعه و دوم فقری که با وجود رفاه اجتماعی، به صورت اختیاری و برای ارتقای معنوی انتخاب میشود و در مفاهیم زهد و «الفقر فخری» میگنجد و آن را نباید نارسایی اقتصادی به شمار آورد (ص۸۷ -۸۸). مباحث بعدی، عوامل فقر است و اینکه آیا فقر عامل است یا معلول (ص۸۹ تا ۹۳). | |||
==افزایش سطح درآمد ملی؛ وظیفه امامت و از حقوق امت== | ==افزایش سطح درآمد ملی؛ وظیفه امامت و از حقوق امت== | ||
عمید زنجانی در فصل پنجم به شیوههای عملی فقرزدایی از جمله ارتقای سطح درآمد سرانه ملی (توفیر الفیء) پرداخته است. به نظر وی افزایش سطح درآمد ملی فقط یک هدف اقتصادی نیست بلکه از یک سو، جزو اهداف استراتژیک در زمینه سیاسی و امنیت ملی است و از سوی دیگر، طبق فرموده امام علی(ع)، توفیر الفیء از مسئولیتهای دولت امامت و از حقوق اجتماعی ملت است. | عمید زنجانی در فصل پنجم به شیوههای عملی فقرزدایی از جمله ارتقای سطح درآمد سرانه ملی (توفیر الفیء) پرداخته است. به نظر وی افزایش سطح درآمد ملی فقط یک هدف اقتصادی نیست بلکه از یک سو، جزو اهداف استراتژیک در زمینه سیاسی و امنیت ملی است و از سوی دیگر، طبق فرموده امام علی(ع)، توفیر الفیء از مسئولیتهای دولت امامت و از حقوق اجتماعی ملت است. | ||
مؤلف کتاب اقتصاد سیاسی منظور از افزایش سطح درآمد ملی و نسبت آن با سرمایهداری آزاد و عاری از مسئولیت یا عدالت اجتماعی را توضیح میدهد و به این نکته اشاره میکند که زهد، ترک دنیا نیست بلکه معنای درست آن، زهد در مصرف است نه در تولید با هدف توسعه و ارتقای کمّی و کیفی درآمدها و بهرهوری همه آحاد جامعه از عدالت اقتصادی (ص۱۱۱-۱۱۲). او همچنین هفت باور عقلانی و دینی مؤید توسعه همراه با عدالت اجتماعی را برمیشمرد: قداست کار، رهایی از وابستگی، خودکفایی (که فراتر از عدم وابستگی است)، روح تعاون، روحیه جهادی و ایثار، همراهی علم و عمل، همراهی عمل با تقوا (ص۱۱۳-۱۱۵). | |||
==انباشت ثروت و سرمایه همیشه نامشروع نیست== | ==انباشت ثروت و سرمایه همیشه نامشروع نیست== | ||
به گفته عمید زنجانی در فصل پنجم کتاب، تکاثر و انباشت ثروت و سرمایه ناشی از استثمار و تضییع حقوق دیگران محکوم است، ولی خود سرمایه (جدا از مالکانش)، مایه حیات جامعه و نعمت الهی است. بنابراین وقتی ثروت در دست سرمایهداران نباشد و توسط مدیران کارآمد در چرخش اقتصادی باشد از حوزه ممنوعیت و محکومیت خارج میشود. | به گفته عمید زنجانی در فصل پنجم کتاب، تکاثر و انباشت ثروت و سرمایه ناشی از استثمار و تضییع حقوق دیگران محکوم است، ولی خود سرمایه (جدا از مالکانش)، مایه حیات جامعه و نعمت الهی است. بنابراین وقتی ثروت در دست سرمایهداران نباشد و توسط مدیران کارآمد در چرخش اقتصادی باشد از حوزه ممنوعیت و محکومیت خارج میشود. | ||
عمید زنجانی پس از ذکر این نکته، اشاره میکند که تأکید اسلام بر زارعت بیشر از تجارت، به این دلیل نیست که زراعت سرمایه نمیخواهد و حاصل نیروی کار است و انباشت سرمایه از بین میرود (نگاه مارکسیستی)، بلکه از نظر فقهی، در تجارت نیز لازم نیست مبادله به صورت سرمایه و توسط سرمایهدار صورت گیرد و از این رو مضاربه، شرکت و استخدام توسط صاحبان حرف و مشاغل نیز جزو تجارت و کسب درآمد است. از سوی دیگر، با احکام و نهادهای اقتصادی فقه اسلامی (مانند وقف، حبس، زكات، خمس، اموال مجهول المالك، انفال، مضاربه، شركت و اجاره)، امکان گردش سرمایه و توزیع عادلانه سود میان همه اقشار جامعه وجود دارد. بنابراین نگاه منفی اسلام به انباشت سرمایه، هدفمند است و شامل همه موارد آن نمیشود (ص۱۱۸- ۱۲۰). | |||
==استفاده ابزاری از دین و روحانیت برای کنترل جمعیت== | ==استفاده ابزاری از دین و روحانیت برای کنترل جمعیت== | ||
خط ۸۶: | خط ۹۹: | ||
به باور عمید زنجانی اقتصاد آزاد و اقتصاد دولتی هر دو در نظام اقتصادی اسلامی جایگاه ویژهای دارند و پذیرش هیچ کدام به معنای نفی دیگری نیست. همچنین دخالت دولت در محدودسازی آزادیهای اقتصادی و اعمال قوانینی فراتر از احکام اولیه و در قالب احکام ثانویه و مصلحتی، همگی محدود به احکام شرع و ضوابط کلی حاکم بر جامعه است. عمید زنجانی با تأکید بر این نکات، وارد بحث اقتصاد آزاد و دولتی و نوع اقتصاد اسلامی میگردد. | به باور عمید زنجانی اقتصاد آزاد و اقتصاد دولتی هر دو در نظام اقتصادی اسلامی جایگاه ویژهای دارند و پذیرش هیچ کدام به معنای نفی دیگری نیست. همچنین دخالت دولت در محدودسازی آزادیهای اقتصادی و اعمال قوانینی فراتر از احکام اولیه و در قالب احکام ثانویه و مصلحتی، همگی محدود به احکام شرع و ضوابط کلی حاکم بر جامعه است. عمید زنجانی با تأکید بر این نکات، وارد بحث اقتصاد آزاد و دولتی و نوع اقتصاد اسلامی میگردد. | ||
میتوان گفت مهمترین مباحث فقهی کتاب در فصل اقتصاد آزاد و دولتی است (فصل یازدهم). وی ابتدا نظریه لیبرالیزیم اقتصادی اسلامی (اقتصاد آزاد اسلامی) را با شعار «الناس مسلطون علی اموالهم» مطرح و نقد میکند. سپس نظریه سوسیالیزیم اسلامی را با شعار «مال الله» | میتوان گفت مهمترین مباحث فقهی کتاب در فصل اقتصاد آزاد و دولتی است (فصل یازدهم). وی ابتدا نظریه لیبرالیزیم اقتصادی اسلامی (اقتصاد آزاد اسلامی) را با شعار «الناس مسلطون علی اموالهم» مطرح و نقد میکند. سپس نظریه سوسیالیزیم اسلامی را با شعار «مال الله» طرح و نظر منتقدان را نیز بیان میکند. در نهایت، نظریه تعدیل را اشاره وار بیان میکند که مخالفانش آن را ضد توسعه و مانع رشد اقتصادی میدانند. وی نسبت به گرایش به بازارهای آزاد و خصوصیسازی در برنامههای توسعه ایران که با روح قانون اساسی نیز سازگار نیست هشدار میدهد و از [[شورای نگهبان]] میخواهد مانع شود (ص۱۹۰-۲۰۰). | ||
==روششناسی اقتصاد سیاسی اسلام و پرسشها و چالشهای پیش رو== | ==روششناسی اقتصاد سیاسی اسلام و پرسشها و چالشهای پیش رو== | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۲۵: | ||
# مصلحت و [[حکم حکومتی|احکام حکومتی]] که از نوع دستورالعملهای اجراییاند نه احکام اولی و ثانوی. این احکام را امام و رهبر جامعه اسلامی وقتی صادر میکند که معضلات از طرق عادی حل نمیشوند. وی در اینجا تصویب قانون کار در جمهوری اسلامی را مثال میزند. | # مصلحت و [[حکم حکومتی|احکام حکومتی]] که از نوع دستورالعملهای اجراییاند نه احکام اولی و ثانوی. این احکام را امام و رهبر جامعه اسلامی وقتی صادر میکند که معضلات از طرق عادی حل نمیشوند. وی در اینجا تصویب قانون کار در جمهوری اسلامی را مثال میزند. | ||
عمید زنجانی در | عمید زنجانی در ادامه، به رابطه توسعه و نهادهای مالی میپردازد و در آخر تأکید میکند نهادهای مالی و اقتصادی اسلام (مانند غنائم جنگی، خمس، زکات، جزیه، اراضی موات، خراج، انفال و ضرائب مالی) هرگاه در بستر مناسب قرار گیرند میتوانند در توسعه نقش بسیار مؤثری داشته باشند. همچنین این نهادها که منابع مالی دولت اسلامیاند به تغییرات از درون نیاز ندارند بلکه آنچه باید تغییر و تحول پیدا کند برنامههای اجرایی این نهادهاست که هموراه باید بهروز شوند (ص۲۴۵-۲۵۷). | ||
==اصول اسلامی حاکم در تجارت خارجی== | ==اصول اسلامی حاکم در تجارت خارجی== | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۳۳: | ||
[[رده:مقالات کتابشناسی]] | [[رده:مقالات کتابشناسی]] | ||
[[رده:کتابهای فقه سیاسی به زبان فارسی]] | |||
[[رده:کتابهای عباسعلی عمید زنجانی]] |