اعتبار عقلی و شرعی رأی اکثریت (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
}} | }} | ||
* '''چکیده''' | |||
'''اعتبار عقلی و شرعی رأی اکثریت''' نوشته [[مسعود امامی]]، پژوهشی درباره [[اعتبار رای اکثریت در حکومت|اعتبار]] یا [[عدم اعتبار رأی اکثریت در حکومت|عدم اعتبار رأی اکثریت]] بر اساس مبانی مختلفی چون حق تعیین سرنوشت، کشف حقیقت، مشروعیت دینی، مصلحت و مقبولیت است. به باور نویسنده، نظریهپردازان درباره اعتبار [[رأی اکثریت]] را نمیتوان در یک تقسیمبندی کلی به موافقان و مخالفان تقسیم کرد؛ بلکه آنها ممکن است بر اساس یک مبنا معتقد به اعتبار رأی اکثریت و بر اساس مبنایی دیگر آن را فاقد اعتبار بدانند. نویسنده، حق تعیین سرنوشت را که با آزادی تکوینی انسان همزاد است، مبنای اصلی برای اعتبار رأی اکثریت دانسته است. در مقابل مبنای کشف حقیقت را مستند اصلی مخالفت با اعتبار رأی اکثریت میداند. به گفته او مبانی مشروعیت دینی، مصلحت و مقبولیت توان محدودی برای اعتباربخشی به رأی اکثریت دارند و نمیتوان از آنها به عنوان داور نهایی در منازعات نام برد. | '''اعتبار عقلی و شرعی رأی اکثریت''' نوشته [[مسعود امامی]]، پژوهشی درباره [[اعتبار رای اکثریت در حکومت|اعتبار]] یا [[عدم اعتبار رأی اکثریت در حکومت|عدم اعتبار رأی اکثریت]] بر اساس مبانی مختلفی چون حق تعیین سرنوشت، کشف حقیقت، مشروعیت دینی، مصلحت و مقبولیت است. به باور نویسنده، نظریهپردازان درباره اعتبار [[رأی اکثریت]] را نمیتوان در یک تقسیمبندی کلی به موافقان و مخالفان تقسیم کرد؛ بلکه آنها ممکن است بر اساس یک مبنا معتقد به اعتبار رأی اکثریت و بر اساس مبنایی دیگر آن را فاقد اعتبار بدانند. نویسنده، حق تعیین سرنوشت را که با آزادی تکوینی انسان همزاد است، مبنای اصلی برای اعتبار رأی اکثریت دانسته است. در مقابل مبنای کشف حقیقت را مستند اصلی مخالفت با اعتبار رأی اکثریت میداند. به گفته او مبانی مشروعیت دینی، مصلحت و مقبولیت توان محدودی برای اعتباربخشی به رأی اکثریت دارند و نمیتوان از آنها به عنوان داور نهایی در منازعات نام برد. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۶: | ||
مسعود امامی با بررسی آیات قرآن درباره رأی اکثریت میگوید از دیدگاه قرآن، رأی اکثریت بر مبنای کشف حقیقت فاقد اعتبار است؛ اما بر مبنای حق تعیین سرنوشت معتبر است.(ص۱۰۷) به گفته نویسنده، اولین دلیل ارائه شده از سوی مخالفان اعتبار رأی اکثریت، آیات متعددی است که به مذت اکثریت انسانها میپردازد و آنها را به بیعقلی، بیایمانی، ناسپاسی، اعراض از حق، پیروی ظن و ... توصیف میکند.(ص۱۰۸-۱۱۰) به باور نویسنده، این آیات جامعه مورد خطاب خویش را از نظر اعتقادی، اخلاقی و رفتاری بر حق نمیداند و در مقام تشخیص حقیقت از اعتبار ساقط میداند؛(ص۱۱۲) ولی ارتباطی به حق تعیین سرنوشت مردم ندارد و آن را مخدوش نمیکند؛ چراکه رأی مردم فارغ از پیرو حق یا باطل بودن بر رأی اقلیت مقدم است.(ص۱۱۳) | مسعود امامی با بررسی آیات قرآن درباره رأی اکثریت میگوید از دیدگاه قرآن، رأی اکثریت بر مبنای کشف حقیقت فاقد اعتبار است؛ اما بر مبنای حق تعیین سرنوشت معتبر است.(ص۱۰۷) به گفته نویسنده، اولین دلیل ارائه شده از سوی مخالفان اعتبار رأی اکثریت، آیات متعددی است که به مذت اکثریت انسانها میپردازد و آنها را به بیعقلی، بیایمانی، ناسپاسی، اعراض از حق، پیروی ظن و ... توصیف میکند.(ص۱۰۸-۱۱۰) به باور نویسنده، این آیات جامعه مورد خطاب خویش را از نظر اعتقادی، اخلاقی و رفتاری بر حق نمیداند و در مقام تشخیص حقیقت از اعتبار ساقط میداند؛(ص۱۱۲) ولی ارتباطی به حق تعیین سرنوشت مردم ندارد و آن را مخدوش نمیکند؛ چراکه رأی مردم فارغ از پیرو حق یا باطل بودن بر رأی اقلیت مقدم است.(ص۱۱۳) | ||
نویسنده کتاب به چند دسته از آیات قرآن بر آزادی تکوینی انسان استناد میکند. به گفته او از این آیات حق تعیین سرنوشت در زندگی جمعی استخراج میشود.(ص۱۱۷-۱۲۹) دسته اول آیات به پیامبر اسلام تذکر میدهد وظیفه او فقط ابلاغ پیام است،(ص۱۱۸-۱۲۳) دسته دیگر آیات به صراحت پیامبر و دیگران را از اجبار مردم بر پذیرش دین بازداشته است(۱۲۳-۱۲۵) و گروه سوم آیات مردم را در پذیرش حق یا باطل آزاد گذاشته است(ص۱۲۵-۱۲۷) و در نهایت در آیه ۲۵۶ سوره بقره به صراحت هرگونه اکراه و اجباری در دین نفی شده است.(ص۱۲۷-۱۲۸) | نویسنده کتاب به چند دسته از آیات قرآن بر آزادی تکوینی انسان استناد میکند. به گفته او از این آیات حق تعیین سرنوشت در زندگی جمعی استخراج میشود.(ص۱۱۷-۱۲۹) دسته اول آیات به پیامبر اسلام تذکر میدهد وظیفه او فقط ابلاغ پیام است، (ص۱۱۸-۱۲۳) دسته دیگر آیات به صراحت پیامبر و دیگران را از اجبار مردم بر پذیرش دین بازداشته است(۱۲۳-۱۲۵) و گروه سوم آیات مردم را در پذیرش حق یا باطل آزاد گذاشته است(ص۱۲۵-۱۲۷) و در نهایت در آیه ۲۵۶ سوره بقره به صراحت هرگونه اکراه و اجباری در دین نفی شده است.(ص۱۲۷-۱۲۸) | ||
==رأی اکثریت در سیره معصومان== | ==رأی اکثریت در سیره معصومان== | ||
سیره معصومان درباره رأی اکثریت نیز در این کتاب بر اساس مبانی مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است. به باور نویسنده کتاب، ممکن است در سیره معصومان، رأی اکثریت بر اساس یک مبنا اعتبار نداشته باشد و بر اساس مبنایی دیگر معتبر باشد.(ص۱۳۹) به گفته او اگرچه در مقام تشریع ممکن است یک مدل حکومتی خاص از سوی معصومان تدوین شده باشد؛ ولی در مقام تکوین این مردم هستند که حق دارند چنین مدلی را بپذیرند یا رد کنند. (ص۱۴۰-۱۴۱) نویسنده، سیره پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) درباره حکومت آنها بر مردم را دلیلی بر اعتبار رأی اکثریت بر مبنای حق تعیین سرنوشت و عدم اعتبار آن بنا بر مبنای کشف حقیقت میداند؛ چراکه معصومان هرچند خود را به عنوان برگزیدگان و منصوبان از جانب خدا سزاوار حکومت میدانستند، ولی این بینش را بر مردم تحمیل نکردند.(ص۱۴۱) به باور نویسنده تأیید برخی از قیامهای علویان و سادات توسط ائمه به معنای عدم اعتبار رأی اکثریت نیست؛ بلکه دفاع اقلیت از حق هویت و حیات مادی و معنوی خود در مقابل ظلم اکثریت است.(ص۱۴۳) | سیره معصومان درباره رأی اکثریت نیز در این کتاب بر اساس مبانی مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است. به باور نویسنده کتاب، ممکن است در سیره معصومان، رأی اکثریت بر اساس یک مبنا اعتبار نداشته باشد و بر اساس مبنایی دیگر معتبر باشد.(ص۱۳۹) به گفته او اگرچه در مقام تشریع ممکن است یک مدل حکومتی خاص از سوی معصومان تدوین شده باشد؛ ولی در مقام تکوین این مردم هستند که حق دارند چنین مدلی را بپذیرند یا رد کنند. (ص۱۴۰-۱۴۱) نویسنده، سیره پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) درباره حکومت آنها بر مردم را دلیلی بر اعتبار رأی اکثریت بر مبنای حق تعیین سرنوشت و عدم اعتبار آن بنا بر مبنای کشف حقیقت میداند؛ چراکه معصومان هرچند خود را به عنوان برگزیدگان و منصوبان از جانب خدا سزاوار حکومت میدانستند، ولی این بینش را بر مردم تحمیل نکردند.(ص۱۴۱) به باور نویسنده تأیید برخی از قیامهای علویان و سادات توسط ائمه به معنای عدم اعتبار رأی اکثریت نیست؛ بلکه دفاع اقلیت از حق هویت و حیات مادی و معنوی خود در مقابل ظلم اکثریت است.(ص۱۴۳) | ||
نویسنده با استناد به مواردی چون دفاعی بودن جنگهای صدر اسلام، هجرت و [[بیعت]] معتقد است رأی اکثریت بر مبنای حق تعیین سرنوشت در سیره پیامبر اسلام(ص) اعتبار دارد.(ص۱۴۵-۱۵۷) او همچنین با استناد به رفتار و گفتار امام علی(ع) در حوادث پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) و عدم اقدام خشونتبار برای کسب خلافت و سیره آن حضرت در زمان خلافت خود، میگوید، در سیره امام علی به وضوح میان دو مبنای کشف حقیقت و حق تعیین سرنوشت تفکیک شده؛ چراکه آن حضرت اگرچه از حقانیت راه خود یاد میکند و اینکه تحت تأثیر خواست مردم از راه حق دست برنمیدارد، ولی در عین حال تأکید دارد که انتخاب حاکم بر عهده مردم است؛ این را نشاندهنده عدم اعتبار رأی اکثریت بر مبنای کشف حقیقت و اعتبار آن بر مبنای حق تعیین سرنوشت میداند.(ص۱۵۷-۱۷۰) کنار کشیدن امام حسن(ع) از حکومت بنا بر خواست مردم در ماجرای صلح با معاویه،(ص۱۷۲) حرکت امام حسین(ع) به سمت کوفه بر پایه خواست مردم،(ص۱۷۵-۱۸۱) عدم تشکیل حکومت توسط امامان بعدی به دلیل عدم استقبال مردم با وجود شایستگی امامان معصوم(ع)(ص۱۸۱-۱۸۲) و تشکیل حکومت توسط امام زمان(ع) منوط به خواست مردم برای ظهور،(ص۱۸۳) از دیگر دلایل نویسنده برای اعتبار رأی اکثریت بر مبنای حق تعیین سرنوشت است. | نویسنده با استناد به مواردی چون دفاعی بودن جنگهای صدر اسلام، هجرت و [[بیعت]] معتقد است رأی اکثریت بر مبنای حق تعیین سرنوشت در سیره پیامبر اسلام(ص) اعتبار دارد.(ص۱۴۵-۱۵۷) او همچنین با استناد به رفتار و گفتار امام علی(ع) در حوادث پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) و عدم اقدام خشونتبار برای کسب خلافت و سیره آن حضرت در زمان خلافت خود، میگوید، در سیره امام علی به وضوح میان دو مبنای کشف حقیقت و حق تعیین سرنوشت تفکیک شده؛ چراکه آن حضرت اگرچه از حقانیت راه خود یاد میکند و اینکه تحت تأثیر خواست مردم از راه حق دست برنمیدارد، ولی در عین حال تأکید دارد که انتخاب حاکم بر عهده مردم است؛ این را نشاندهنده عدم اعتبار رأی اکثریت بر مبنای کشف حقیقت و اعتبار آن بر مبنای حق تعیین سرنوشت میداند.(ص۱۵۷-۱۷۰) کنار کشیدن امام حسن(ع) از حکومت بنا بر خواست مردم در ماجرای صلح با معاویه، (ص۱۷۲) حرکت امام حسین(ع) به سمت کوفه بر پایه خواست مردم، (ص۱۷۵-۱۸۱) عدم تشکیل حکومت توسط امامان بعدی به دلیل عدم استقبال مردم با وجود شایستگی امامان معصوم(ع)(ص۱۸۱-۱۸۲) و تشکیل حکومت توسط امام زمان(ع) منوط به خواست مردم برای ظهور، (ص۱۸۳) از دیگر دلایل نویسنده برای اعتبار رأی اکثریت بر مبنای حق تعیین سرنوشت است. | ||
==ارزیابی و نقد== | ==ارزیابی و نقد== |