شبیهسازی انسان در آینه فقه (کتاب): تفاوت میان نسخهها
جز added Category:کتابهای سید محسن مرتضوی using HotCat |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{نویسنده | {{نویسنده | ||
|نویسنده = | | نویسنده = محمود صادقی | ||
|نویسنده۲ = | | نویسنده۲ = | ||
|نویسنده۳ = | | نویسنده۳ = | ||
|گردآوری = | | گردآوری = | ||
|ویراستار۱ = | | ویراستار۱ = | ||
|ویراستار۲ = | | ویراستار۲ = | ||
|ویراستار۳ = | | ویراستار۳ = | ||
}} | }} | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
خط ۶۰: | خط ۵۸: | ||
در بخش دوم، مباحث مربوط به احکام تکلیفی (ص۱۰۹) و احکام وضعی شبیهسازی اعضای بدن انسان، از جمله طهارت، نجاست (ص۱۱۷) و مالکیت عضو شبیهسازیشده (ص۱۱۹)، بررسی میشود. بخش سوم کتاب به موضوع همزادسازی (ص۱۲۵–۱۲۸) اختصاص دارد و در آن، احکام تکلیفی (ص۱۳۱) و وضعی (ص۱۴۳) این فرایند مورد بحث قرار میگیرد. در نهایت، در بخش چهارم نویسنده به بررسی شبیهسازی حیوانات (ص۱۷۷) و احکام تکلیفی (ص۱۸۳) و وضعی آن (ص۱۹۵) میپردازد. | در بخش دوم، مباحث مربوط به احکام تکلیفی (ص۱۰۹) و احکام وضعی شبیهسازی اعضای بدن انسان، از جمله طهارت، نجاست (ص۱۱۷) و مالکیت عضو شبیهسازیشده (ص۱۱۹)، بررسی میشود. بخش سوم کتاب به موضوع همزادسازی (ص۱۲۵–۱۲۸) اختصاص دارد و در آن، احکام تکلیفی (ص۱۳۱) و وضعی (ص۱۴۳) این فرایند مورد بحث قرار میگیرد. در نهایت، در بخش چهارم نویسنده به بررسی شبیهسازی حیوانات (ص۱۷۷) و احکام تکلیفی (ص۱۸۳) و وضعی آن (ص۱۹۵) میپردازد. | ||
== احکام تکلیفی شبیهسازی انسان == | |||
سید محسن مرتضوی در کتاب خود بیان میکند که [[شبیهسازی انسان]] به معنای تولید مثل از طریق سلول غیرجنسی است که منجر به ایجاد نسخهای مشابه با اصل میشود، بدون نیاز به تلقیح سلولهای جنسی زن و مرد (ص۱۹). او در این زمینه دو دیدگاه مختلف را مطرح میکند: برخی آن را حرام میدانند، در حالیکه گروهی از فقها به جواز آن قائل هستند (ص۳۲). | |||
سید محسن مرتضوی در کتاب خود بیان میکند که شبیهسازی انسان به معنای تولید مثل از طریق سلول غیرجنسی است که منجر به ایجاد نسخهای مشابه با اصل میشود، بدون نیاز به تلقیح سلولهای جنسی زن و مرد (ص۱۹). او در این زمینه دو دیدگاه مختلف را مطرح میکند: برخی آن را حرام میدانند، در حالیکه گروهی از فقها به جواز آن قائل هستند (ص۳۲). مرتضوی هفت دلیل برای حرمت شبیهسازی انسان ذکر میکند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از: شبیهسازی نوعی تشبه به خالق است (ص۳۲)، مصداق تغییر در خلقت الهی محسوب میشود (ص۳۳)، تمایز و تفاوتهای طبیعی بین انسانها را از بین میبرد (ص۳۸)، قانون طبیعی فرزندآوری از طریق ترکیب سلولهای جنسی زن و مرد را نقض میکند (ص۴۲) و نسب و هویت فرزند شبیهسازیشده را از بین میبرد (ص۴۹). | |||
=== دلایل مخالفان شبیهسازی === | |||
مرتضوی هفت دلیل برای حرمت شبیهسازی انسان ذکر میکند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از: شبیهسازی نوعی تشبه به خالق است (ص۳۲)، مصداق تغییر در خلقت الهی محسوب میشود (ص۳۳)، تمایز و تفاوتهای طبیعی بین انسانها را از بین میبرد (ص۳۸)، قانون طبیعی فرزندآوری از طریق ترکیب سلولهای جنسی زن و مرد را نقض میکند (ص۴۲) و نسب و هویت فرزند شبیهسازیشده را از بین میبرد (ص۴۹). | |||
نویسنده تأکید میکند که از بین رفتن نسب و هویت فرزند شبیهسازیشده از مهمترین دلایل مخالفان شبیهسازی است. به باور این افراد، شریعت برای حفظ نسب اهمیت ویژهای قائل است، اما شبیهسازی این اصل را نقض کرده و انسانهایی را به وجود میآورد که هیچ ارتباطی با والدین خود ندارند (ص۴۹). این گروه به احادیثی استناد میکنند که بر لزوم حفظ عده زنان برای جلوگیری از مخلوط شدن نطفهها (ص۵۰) و همچنین روایاتی که حرمت زنا را برای حفظ نسب و هویت فرزندان تأکید دارند (ص۵۱). برخی از فقهای شیعه مانند [[جواد تبریزی]] و [[ناصر مکارم شیرازی]] (ص۵۵) و اکثریت علمای اهل سنت (ص۵۴ و ۵۷–۵۹) با استناد به همین دلایل، شبیهسازی را حرام میدانند. در مقابل، مرتضوی تمامی هفت دلیل حرمت شبیهسازی را رد میکند (ص۵۶). | نویسنده تأکید میکند که از بین رفتن نسب و هویت فرزند شبیهسازیشده از مهمترین دلایل مخالفان شبیهسازی است. به باور این افراد، شریعت برای حفظ نسب اهمیت ویژهای قائل است، اما شبیهسازی این اصل را نقض کرده و انسانهایی را به وجود میآورد که هیچ ارتباطی با والدین خود ندارند (ص۴۹). این گروه به احادیثی استناد میکنند که بر لزوم حفظ عده زنان برای جلوگیری از مخلوط شدن نطفهها (ص۵۰) و همچنین روایاتی که حرمت زنا را برای حفظ نسب و هویت فرزندان تأکید دارند (ص۵۱). برخی از فقهای شیعه مانند [[جواد تبریزی]] و [[ناصر مکارم شیرازی]] (ص۵۵) و اکثریت علمای اهل سنت (ص۵۴ و ۵۷–۵۹) با استناد به همین دلایل، شبیهسازی را حرام میدانند. در مقابل، مرتضوی تمامی هفت دلیل حرمت شبیهسازی را رد میکند (ص۵۶). | ||
=== نتیجهگیری مؤلف === | |||
مرتضوی در انتهای بحث چنین نتیجه میگیرد که شبیهسازی انسان به دلیل از بین رفتن نسب و هویت فرزند شبیهسازیشده و مشکلات اجتماعی و فرهنگی متعدد، حرام است (ص۶۷ و ۷۱). همچنین، شبیهسازی میتواند منجر به از بین رفتن نهاد ازدواج و خانواده شود، چرا که انسانها بدون نیاز به ازدواج صاحب فرزند میشوند (ص۶۴). وی همچنین به فتاوای فقهای شیعه مانند [[سید علی سیستانی|سیستانی]] (ص۶۷)، [[میرزا جواد تبریزی|تبریزی]] (ص۶۸)، [[سیدموسی شبیری زنجانی|شبیری زنجانی]] و [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] (ص۶۹) اشاره میکند که شبیهسازی انسان را حرام دانستهاند. | |||
== احکام وضعی شبیهسازی انسان == | |||
سیدمحسن مرتضوی در صفحه ۷۱ تا ۱۰۵ احکام وضعی شبیهسازی انسان را مطرح میکند که در ادامه به اختصار بیان میشود. | سیدمحسن مرتضوی در صفحه ۷۱ تا ۱۰۵ احکام وضعی شبیهسازی انسان را مطرح میکند که در ادامه به اختصار بیان میشود. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۷: | ||
نویسنده در خصوص انتساب فرزند شبیهسازیشده به مادر، دو دیدگاه را مطرح میکند: برخی صاحب تخمک را مادر میدانند و برخی دیگر، صاحب رحم را مادر میشمارند. به گفته وی، بر اساس مبنای ما، صاحب رحم مادر محسوب میشود؛ بنابراین، انتساب فرزند شبیهسازیشده به زنی که فرزند در رحم او رشد میکند، مجاز است (ص۷۴–۷۵). | نویسنده در خصوص انتساب فرزند شبیهسازیشده به مادر، دو دیدگاه را مطرح میکند: برخی صاحب تخمک را مادر میدانند و برخی دیگر، صاحب رحم را مادر میشمارند. به گفته وی، بر اساس مبنای ما، صاحب رحم مادر محسوب میشود؛ بنابراین، انتساب فرزند شبیهسازیشده به زنی که فرزند در رحم او رشد میکند، مجاز است (ص۷۴–۷۵). | ||
=== | === محرمیت و حرمت ازدواج === | ||
نویسنده بیان میکند که اگر سلول تلقیحشده در رحم زنی قرار گیرد، آن زن، مادر فرزند شبیهسازیشده محسوب میشود. در صورتی که این فرزند دختر باشد، با شوهر زنی که سلول در رحم او رشد کرده، محرم خواهد بود (ص۷۶). | نویسنده بیان میکند که اگر سلول تلقیحشده در رحم زنی قرار گیرد، آن زن، مادر فرزند شبیهسازیشده محسوب میشود. در صورتی که این فرزند دختر باشد، با شوهر زنی که سلول در رحم او رشد کرده، محرم خواهد بود (ص۷۶). وی معتقد است چونکه انتساب فرزند شبیهسازیشده با پدر و مادر منتفی است؛ بنابراین ازدواج زن و شوهر با این فرزند جایز است (ص۷۹). | ||
=== | === ارثبردن فرزند شبیهسازیشده === | ||
نگارنده بر این باور است که اگر انتساب فرزند شبیهسازیشده به پدر و مادر منتفی باشد، فرزند از آنان ارث نمیبرد (ص۷۹). اما اگر انتساب و رابطه فرزند با زن و مرد پذیرفته شود، فرزند در صورتی از پدر و مادر ارث میبرد که در زمان حیات آنان متولد شده باشد (ص۸۰). در صورتی که سلول تلقیحشده در آزمایشگاه نگهداری شود و پس از مرگ مورّث (کسی که ارثی برای دیگران گذاشته باشد) در رحم زنی قرار گیرد و متولد شود، فرزند شبیهسازیشده از مورّث ارث نخواهد برد (ص۸۳). | نگارنده بر این باور است که اگر انتساب فرزند شبیهسازیشده به پدر و مادر منتفی باشد، فرزند از آنان ارث نمیبرد (ص۷۹). اما اگر انتساب و رابطه فرزند با زن و مرد پذیرفته شود، فرزند در صورتی از پدر و مادر ارث میبرد که در زمان حیات آنان متولد شده باشد (ص۸۰). در صورتی که سلول تلقیحشده در آزمایشگاه نگهداری شود و پس از مرگ مورّث (کسی که ارثی برای دیگران گذاشته باشد) در رحم زنی قرار گیرد و متولد شود، فرزند شبیهسازیشده از مورّث ارث نخواهد برد (ص۸۳). | ||
خط ۱۰۶: | خط ۹۹: | ||
== شبیهسازی اعضای بدن انسان == | == شبیهسازی اعضای بدن انسان == | ||
=== احکام تکلیفی شبیهسازی | |||
=== احکام تکلیفی شبیهسازی اعضای بدن === | |||
سید محسن مرتضوی در فصل نخست از بخش دوم، به بررسی احکام تکلیفی شبیهسازی اعضای بدن انسان پرداخته است (ص ۱۰۹). او دو دیدگاه را در این زمینه مطرح میکند: گروهی شبیهسازی اعضای بدن را حرام میدانند و گروهی دیگر آن را جایز میشمارند (ص ۱۱۰). نویسنده پس از بیان دلایل مخالفان و بررسی انتقادی آنها (ص ۱۱۰–۱۱۵)، در نهایت جواز شبیهسازی اعضای بدن را تأیید میکند (ص ۱۱۵). | سید محسن مرتضوی در فصل نخست از بخش دوم، به بررسی احکام تکلیفی شبیهسازی اعضای بدن انسان پرداخته است (ص ۱۰۹). او دو دیدگاه را در این زمینه مطرح میکند: گروهی شبیهسازی اعضای بدن را حرام میدانند و گروهی دیگر آن را جایز میشمارند (ص ۱۱۰). نویسنده پس از بیان دلایل مخالفان و بررسی انتقادی آنها (ص ۱۱۰–۱۱۵)، در نهایت جواز شبیهسازی اعضای بدن را تأیید میکند (ص ۱۱۵). | ||
در فصل دوم از همین بخش، نویسنده به احکام وضعی شبیهسازی اعضای بدن، از جمله طهارت، نجاست و مالکیت عضو شبیهسازیشده میپردازد (ص ۱۱۷). وی تصریح میکند که اگر عضو شبیهسازیشده از اجزای ظاهری بدن باشد، در ابتدا نجس محسوب میشود؛ اما پس از پیوند و تبدیلشدن به بخشی از بدن انسان، پاک خواهد شد (ص ۱۱۸). بنابراین، نماز خواندن با آن بدون اشکال است (ص ۱۱۸–۱۱۹). | در فصل دوم از همین بخش، نویسنده به احکام وضعی شبیهسازی اعضای بدن، از جمله طهارت، نجاست و مالکیت عضو شبیهسازیشده میپردازد (ص ۱۱۷). وی تصریح میکند که اگر عضو شبیهسازیشده از اجزای ظاهری بدن باشد، در ابتدا نجس محسوب میشود؛ اما پس از پیوند و تبدیلشدن به بخشی از بدن انسان، پاک خواهد شد (ص ۱۱۸). بنابراین، نماز خواندن با آن بدون اشکال است (ص ۱۱۸–۱۱۹). | ||
=== احکام وضعی شبیهسازی | === احکام وضعی شبیهسازی اعضای بدن === | ||
در زمینه مالکیت و خرید و فروش اعضای شبیهسازیشده، نویسنده به دو دیدگاه اشاره میکند. گروهی بر این باورند که صاحب سلولی که از آن شبیهسازی انجام شده، مالک عضو تولیدشده است و میتواند آن را بفروشد (ص ۱۱۹). اما مرتضوی این دیدگاه را رد کرده و معتقد است که انسان مالک اعضای بدن خود نیست، بلکه این اعضا امانتی الهی محسوب میشوند؛ ازاینرو، حق خرید و فروش آنها را ندارد. وی تأکید دارد که تنها راه انتقال چنین اعضایی، هبه مشروط است؛ به این معنا که فرد دریافتکننده عضو میتواند مبلغی به صاحب سلول بپردازد، مشروط بر اینکه صاحب سلول از حق اختصاص خود صرفنظر کند (ص ۱۱۹–۱۲۰). | در زمینه مالکیت و خرید و فروش اعضای شبیهسازیشده، نویسنده به دو دیدگاه اشاره میکند. گروهی بر این باورند که صاحب سلولی که از آن شبیهسازی انجام شده، مالک عضو تولیدشده است و میتواند آن را بفروشد (ص ۱۱۹). اما مرتضوی این دیدگاه را رد کرده و معتقد است که انسان مالک اعضای بدن خود نیست، بلکه این اعضا امانتی الهی محسوب میشوند؛ ازاینرو، حق خرید و فروش آنها را ندارد. وی تأکید دارد که تنها راه انتقال چنین اعضایی، هبه مشروط است؛ به این معنا که فرد دریافتکننده عضو میتواند مبلغی به صاحب سلول بپردازد، مشروط بر اینکه صاحب سلول از حق اختصاص خود صرفنظر کند (ص ۱۱۹–۱۲۰). | ||