موضوع‌شناسی در فقه (منابع مطالعاتی): تفاوت میان نسخه‌ها

Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{منابع مطالعاتی}}
{{منابع مطالعاتی}}
[[موضوع‌شناسی در فقه]] مکمل و ممتم اجتهاد است. درباره اهمیت موضوع‌شناسی گفته شده سلامت اجتهاد منوط به موضوع‌شناسی دقیق و کامل است و اینکه فهم احکام الهی و عمل به آن، علاوه بر اجتهاد به موضوع‌شناسی هم نیاز دارد. موضوع‌شناسی را پایه و اساس توسعه مسائل و از ارکان توسعه فقه نیز دانسته‌اند. موضوع‌شناسی در دوران معاصر اهمیت مضاعفی پیدا کرده است زیرا با پیدایش موضوعات نوظهور در همه عرصه‌های زندگی انسان، تشخیص صحیح این موضوعات نوظهور به استخراج بهتر احکام منجر خواهد شد.
[[موضوع‌شناسی در فقه]] مکمل و ممتم اجتهاد است. درباره اهمیت موضوع‌شناسی گفته شده سلامت اجتهاد منوط به موضوع‌شناسی دقیق و کامل است و اینکه فهم احکام الهی و عمل به آن، علاوه بر اجتهاد به موضوع‌شناسی هم نیاز دارد. موضوع‌شناسی را پایه و اساس توسعه مسائل و از ارکان توسعه فقه نیز دانسته‌اند. موضوع‌شناسی در دوران معاصر اهمیت مضاعفی پیدا کرده است؛ زیرا با پیدایش موضوعات نوظهور در همه عرصه‌های زندگی انسان، تشخیص صحیح این موضوعات نوظهور به استخراج بهتر احکام منجر خواهد شد.


موضوع‌شناسی را به دو دسته پیشینی و پسینی تقسیم کرده‌اند. موضوع‌شناسی پیشینی مقدم بر حکم‌شناسی است و به شناخت دقیق موضوع یک حکم به صورت عقلی و ماهوی یا عرفی اشاره دارد و در آن شرایط و قیدهای یک موضوع کاملا فهم می‌شود. این نوع موضوع‌شناسی وظیفه فقیه است که با لحاظ شرایط زمانی و مکانی به استخراج حکم یک موضوع می‌پردازد. در مقابل، موضوع‌شناسی پسینی متأخر از حکم‌شناسی است و با وجود یا عدم وجود موضوع در خارج سروکار دارد نه ماهیت موضوع و از حدود وظایف فقیه خارج است و بیشتر وظیفه مکلف است که باید به حکم شرعی عمل کند.
موضوع‌شناسی را به دو دسته پیشینی و پسینی تقسیم کرده‌اند. موضوع‌شناسی پیشینی مقدم بر حکم‌شناسی است و به شناخت دقیق موضوع یک حکم به صورت عقلی و ماهوی یا عرفی اشاره دارد و در آن شرایط و قیدهای یک موضوع کاملا فهم می‌شود. این نوع موضوع‌شناسی وظیفه فقیه است که با لحاظ شرایط زمانی و مکانی به استخراج حکم یک موضوع می‌پردازد. در مقابل، موضوع‌شناسی پسینی متأخر از حکم‌شناسی است و با وجود یا عدم وجود موضوع در خارج سروکار دارد نه ماهیت موضوع و از حدود وظایف فقیه خارج است و بیشتر وظیفه مکلف است که باید به حکم شرعی عمل کند.