کاربر:Salehi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
| خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
شمسالدین در نظریه ولایت امت در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا رهبری جامعه اسلامی و قدرت سیاسی در آن باید در دست یک شخص (پیامبر(ص)، امام(ع) یا فقیه) باشد و مردم تنها ابزاری در اختیار رهبری باشند؟ یا اینکه همه امت اسلامی در شکلدهی به قدرت سیاسی و رهبری جامعه نقش دارند؟<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۴۱-۴۲.</ref> | شمسالدین در نظریه ولایت امت در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا رهبری جامعه اسلامی و قدرت سیاسی در آن باید در دست یک شخص (پیامبر(ص)، امام(ع) یا فقیه) باشد و مردم تنها ابزاری در اختیار رهبری باشند؟ یا اینکه همه امت اسلامی در شکلدهی به قدرت سیاسی و رهبری جامعه نقش دارند؟<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۴۱-۴۲.</ref> | ||
صدور نظریه ولایت امت از سوی شمسالدین بر پایه برخی از منابع و ادله صورت گرفته که فراتر از منابع دیگر فقها بهویژه در حوزه نظریهپردازی درباره حکمرانی سیاسی و دولت است.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۷۳-۷۴.</ref> او علاوه بر استفاده از منابع شناختهشده استنباط در فقه سنتی، (کتاب، سنت، عقل و اجماع) با بهرهگیری از [[منطقة الفراغ|نظریه منطقةالفراغ]] که از سوی استادش [[محمدباقر صدر]] ارائه شده بود و گسترش آن به همه حوزههای زندگی اجتماعی، مبنایی برای نظریهپردازی درباره چگونگی رهبری جامعه ارائه میدهد. طبق این مبنا به اعتقاد شمسالدین هیچ نصی درباره نوع و شکل حکومت و دولت در عصر غیبت نداریم؛ به همین دلیل مسئله حکومت در شمول منطقة الفراغ تشریعی قرار میگیرد که تعیین تکلیف آن بر عهده حاکم جامعه واگذار شده است.<ref>شمسالدین، الاجتهاد و التقلید، ص۱۰۸-۱۱۳.</ref> شمسالدین همچنین در تبیین نظریه ولایت امت به واقعیتهای موجود در جامعه بهویژه جامعه لبنان توجه میکند و آن را از عوامل فهم جدید و متفاوت از نص قرار میدهد.<ref>شمسالدین، الاجتهاد و التجدید فی الفقه الاسلامی، ص۱۲۵؛ مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۷۷-۷۹.</ref> در نهایت توجه به [[مقاصد شریعت]] به عنوان مبنایی برای گذر از فقه فردی به فقه اجتماعی از دیگر منابع مورد اعتماد شمسالدین در تدوین نظریه ولایت امت بر خویش است.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۷۹-۸۲.</ref> | صدور نظریه ولایت امت از سوی شمسالدین بر پایه برخی از منابع و ادله صورت گرفته که فراتر از منابع دیگر فقها بهویژه در حوزه نظریهپردازی درباره حکمرانی سیاسی و دولت است.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۷۳-۷۴.</ref> او علاوه بر استفاده از منابع شناختهشده استنباط در فقه سنتی، (کتاب، سنت، عقل و اجماع) با بهرهگیری از [[منطقة الفراغ|نظریه منطقةالفراغ]] که از سوی استادش [[محمدباقر صدر]] ارائه شده بود<ref>صدر، اقتصاد ما، ج۲، ص۴۱-۴۳</ref> و گسترش آن به همه حوزههای زندگی اجتماعی، مبنایی برای نظریهپردازی درباره چگونگی رهبری جامعه ارائه میدهد. طبق این مبنا به اعتقاد شمسالدین هیچ نصی درباره نوع و شکل حکومت و دولت در عصر غیبت نداریم؛ به همین دلیل مسئله حکومت در شمول منطقة الفراغ تشریعی قرار میگیرد که تعیین تکلیف آن بر عهده حاکم جامعه واگذار شده است.<ref>شمسالدین، الاجتهاد و التقلید، ص۱۰۸-۱۱۳.</ref> شمسالدین همچنین در تبیین نظریه ولایت امت به واقعیتهای موجود در جامعه بهویژه جامعه لبنان توجه میکند و آن را از عوامل فهم جدید و متفاوت از نص قرار میدهد.<ref>شمسالدین، الاجتهاد و التجدید فی الفقه الاسلامی، ص۱۲۵؛ مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۷۷-۷۹.</ref> در نهایت توجه به [[مقاصد شریعت]] به عنوان مبنایی برای گذر از فقه فردی به فقه اجتماعی از دیگر منابع مورد اعتماد شمسالدین در تدوین نظریه ولایت امت بر خویش است.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۷۹-۸۲.</ref> | ||
شمسالدین قبل از پرداختن به نظریه ولایت امت به عنوان دولت مطلوب اسلامی، از ضرورت و وجوب تشکیل حکومت در آموزههای اسلامی سخن میگوید. به باور او مسئله حکومت نه بخشی از شریعت اسلامی، بلکه نتیجه آن است<ref>شمسالدین، فی الاجتماع السیاسی الاسلامی، ص۷۴.</ref> و ادله متعدد عقلی و نقلی برای این مدعا ذکر میکند.<ref>شمسالدین، نظام الحکم الادارة فی الاسلام، ص۲۳۷-۲۴۳؛ مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ۸۹-۹۴.</ref> او پس از اثبات وجوب تشکیل حکومت از منظر آموزههای اسلامی، به بیان الگوی دولت مطلوب میپردازد. به نظر او با توجه به اینکه در اسلام، کمترین حد از سلطه و قدرت بر مردم مورد پذیرش قرار گرفته است، باید به دولت حداقلی اکتفا کرد که وظیفه آن فقط حفظ نظام عمومی است و حق تجسس در زندگی خصوصی مردم را ندارد.<ref>شمسالدین، حوار حول الشوری و الدیمقراطیة، ص۲۳.</ref> به نظر شمسالدین تشکیل چنین دولتی در نظریه ولایت امت بر خویش امکانپذیر خواهد بود.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۹۵.</ref> | شمسالدین قبل از پرداختن به نظریه ولایت امت به عنوان دولت مطلوب اسلامی، از ضرورت و وجوب تشکیل حکومت در آموزههای اسلامی سخن میگوید. به باور او مسئله حکومت نه بخشی از شریعت اسلامی، بلکه نتیجه آن است<ref>شمسالدین، فی الاجتماع السیاسی الاسلامی، ص۷۴.</ref> و ادله متعدد عقلی و نقلی برای این مدعا ذکر میکند.<ref>شمسالدین، نظام الحکم الادارة فی الاسلام، ص۲۳۷-۲۴۳؛ مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ۸۹-۹۴.</ref> او پس از اثبات وجوب تشکیل حکومت از منظر آموزههای اسلامی، به بیان الگوی دولت مطلوب میپردازد. به نظر او با توجه به اینکه در اسلام، کمترین حد از سلطه و قدرت بر مردم مورد پذیرش قرار گرفته است، باید به دولت حداقلی اکتفا کرد که وظیفه آن فقط حفظ نظام عمومی است و حق تجسس در زندگی خصوصی مردم را ندارد.<ref>شمسالدین، حوار حول الشوری و الدیمقراطیة، ص۲۳.</ref> به نظر شمسالدین تشکیل چنین دولتی در نظریه ولایت امت بر خویش امکانپذیر خواهد بود.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۹۵.</ref> | ||
به باور شمسالدین، احکام ثابت الهی متعلق به نظام عبادات، نظام خانواده، مسائل جنسی و برخی از احکام معاملات است و برای غیر از موارد یاد شده، احکام ثابتی در شریعت وجود ندارد. بنابراین آنچه مربوط به نظام سیاسی و دولت است اعم از روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و روابط خارجی احکام متغیر و زمانمندی هستند که اگرچه در فقه ذیل عنوان تبریرات مورد بحث قرار میگیرند؛ ولی داخل احکام شرعی نیستند.<ref>طباطباییفر، «مشروطه شیعی؛ نظریهای برای طرح»، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> | به باور شمسالدین، احکام ثابت الهی متعلق به نظام عبادات، نظام خانواده، مسائل جنسی و برخی از احکام معاملات است و برای غیر از موارد یاد شده، احکام ثابتی در شریعت وجود ندارد. بنابراین آنچه مربوط به نظام سیاسی و دولت است اعم از روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و روابط خارجی احکام متغیر و زمانمندی هستند که اگرچه در فقه ذیل عنوان تبریرات مورد بحث قرار میگیرند؛ ولی داخل احکام شرعی نیستند.<ref>طباطباییفر، «مشروطه شیعی؛ نظریهای برای طرح»، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> | ||
| خط ۲۳: | خط ۲۵: | ||
==مبانی و | |||
=== مبانی فقهی و کلامی === | |||
مرادی رودپشتی در مقالهای با عنوان بررسی و نقد مبانی نظریه سیاسی ولایت امت بر خویش، استدلال برای ولایت امت بر خویش را اینچنین بیان میکند: | مرادی رودپشتی در مقالهای با عنوان بررسی و نقد مبانی نظریه سیاسی ولایت امت بر خویش، استدلال برای ولایت امت بر خویش را اینچنین بیان میکند: | ||
===اصل عدم ولایت=== | ===اصل عدم ولایت=== | ||
| خط ۴۵: | خط ۴۸: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* صدر، محمدباقر، اقتصاد ما، ترجمه سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، قم، نشر دارالصدر، ۱۳۹۳ش. | |||
* مرادی، مجید، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، قم، بوستان کتاب،۱۴۰۱ش. | |||
* | |||