کاربر:Salehi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
نظریه ولایت امت بر خویش | نظریه ولایت امت بر خویش | ||
==زمینههای صدور و جایگاه== | ==زمینههای صدور و جایگاه== | ||
محمدمهدی شمسالدین در خلال برخی از آثار خود ازجمله در [[کتاب نظامالحکم و الادارة فی الاسلام]] و [[کتاب فی الاجتماع السیاسی الاسلامی]] نکاتی را درباره چگونگی شکلگیری دولت در فقه شیعه ارائه داده و مدعی ابداع نظریهای با عنوان «ولایت امت بر خویش» است<ref>شمسالدین، نظام الحکم و الادارة فی الاسلام، ص۴۸۲-۴۸۳؛ شمسالدین، فی الاجتماعی السیاسی الاسلامی، ص۹۵-۹۷.</ref> که قبل از او کسی چنین نظریهای را مطرح نکرده است.<ref>فیاض، نظریات السلطه فی الفکر السیاسی الشیعی المعاصر، ص۲۷۶ | محمدمهدی شمسالدین در خلال برخی از آثار خود ازجمله در [[کتاب نظامالحکم و الادارة فی الاسلام]] و [[کتاب فی الاجتماع السیاسی الاسلامی]] نکاتی را درباره چگونگی شکلگیری دولت در فقه شیعه ارائه داده و مدعی ابداع نظریهای با عنوان «ولایت امت بر خویش» است<ref>شمسالدین، نظام الحکم و الادارة فی الاسلام، ص۴۸۲-۴۸۳؛ شمسالدین، فی الاجتماعی السیاسی الاسلامی، ص۹۵-۹۷.</ref> که قبل از او کسی چنین نظریهای را مطرح نکرده است.<ref>فیاض، نظریات السلطه فی الفکر السیاسی الشیعی المعاصر، ص۲۷۶.</ref> گفته شده هدف شمسالدین از طرح این نظریه، از میان برداشتن جدال همیشگی میان دموکراسی و شریعت بود و اینکه قانون شرع باید بتواند خود را با مقتضیات زمان وفق دهد.<ref>طباطباییفر، «مشروطه شیعی؛ نظریهای برای طرح»، ص۱۰۶.</ref> تدوین این نظریه از سوی شمسالدین را همچنین پاسخی به درگیریهای داخلی لبنان دانستهاند که او با طرح این نظریه قصد ایجاد آشتی میان طرفهای درگیر را داشته است.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۳۵.</ref> | ||
شمسالدین در آخرین کتاب تألیفی خود با نام [[ولایة الامة علی نفسها]]، همانطور که در نوشتههای گذشته خود وعده طرح نظریه ولایت امت را در کتابی مستقل داده بود، به پیریزی این نظریه میپردازد. او در این نظریه با رهیافتی فقهی در پی اثبات ولایت سیاسی امت بر خویش در مقابل [[نظریه ولایت فقیه]] بوده است.<ref>شمسالدین، لبنان الکیان و المعنی، ص۱۵۰؛ مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۴۱ و ۹۵.</ref> ارائه نظریه ولایت امت را حاصل تحول اندیشه شمسالدین از مخالفت کامل با دموکراسی در ویرایش اول کتاب نظام الحکم و الادارة تا به رسمیت کامل شناختن دموکراسی بر مبنای شورا در کتاب ولایة الامة علی نفسها دانستهاند.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۴۳-۵۷.</ref> این تحول اساسی در اندیشه شمسالدین را حاصل زیست در دو فضای فکری و فرهنگی متفاوت در دو کشور عراق و لبنان<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۶۱-۷۰.</ref> و همچنین تحت تأثیر [[تنبیه الامة و تنزیه الملة (کتاب)|کتاب تنبیه الامه]] اثر [[محمدحسین غروی نائینی|میرزای نائینی]]<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۵۸-۶۰.</ref> و بازخوانی عهدنامه مدینه میدانند.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۷۰-۷۱.</ref> | شمسالدین در آخرین کتاب تألیفی خود با نام [[ولایة الامة علی نفسها]]، همانطور که در نوشتههای گذشته خود وعده طرح نظریه ولایت امت را در کتابی مستقل داده بود، به پیریزی این نظریه میپردازد. او در این نظریه با رهیافتی فقهی در پی اثبات ولایت سیاسی امت بر خویش در مقابل [[نظریه ولایت فقیه]] بوده است.<ref>شمسالدین، لبنان الکیان و المعنی، ص۱۵۰؛ مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۴۱ و ۹۵.</ref> ارائه نظریه ولایت امت را حاصل تحول اندیشه شمسالدین از مخالفت کامل با دموکراسی در ویرایش اول کتاب نظام الحکم و الادارة تا به رسمیت کامل شناختن دموکراسی بر مبنای شورا در کتاب ولایة الامة علی نفسها دانستهاند.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۴۳-۵۷.</ref> این تحول اساسی در اندیشه شمسالدین را حاصل زیست در دو فضای فکری و فرهنگی متفاوت در دو کشور عراق و لبنان<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۶۱-۷۰.</ref> و همچنین تحت تأثیر [[تنبیه الامة و تنزیه الملة (کتاب)|کتاب تنبیه الامه]] اثر [[محمدحسین غروی نائینی|میرزای نائینی]]<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۵۸-۶۰.</ref> و بازخوانی عهدنامه مدینه میدانند.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۷۰-۷۱.</ref> | ||
به باور مجید مرادی نویسنده کتاب اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، نظریه ولایت امت بر خویش، نظریهای تأسیسی و گسسته از دیگر نظریات سیاسی در اندیشه اسلامی است که در پی به رسمیت شناختن حقوق کامل برای شهروندان تابع یک دولت، بدون در نظر گرفتن تمایزات مذهبی، قومی و نژادی است. به گفته او این نظریه ظرفیت بالایی برای [[مردمسالاری دینی]] فراهم میآورد؛ زیرا نه عنصر مردم را نادیده میگیرد و نه عنصر دین را و با اینکه ولایت را از آن امت میداند، نوعی نظارت را در در قالب ولایت قضائی برای فقیه محفوظ میشمارد.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۱۴.</ref> او همچنین معتقد است در اندیشه شمسالدین دولت دموکراتیک، دولت مطلوب اسلامی است اگرچه او نام دموکراتیک بر آن نمیگذارد و از اصطلاحی برآمده از نصی یعنی ولایت استفاده میکند تا نظریهاش را در حمایت آن قرار دهد. | به باور مجید مرادی نویسنده کتاب اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، نظریه ولایت امت بر خویش، نظریهای تأسیسی و گسسته از دیگر نظریات سیاسی در اندیشه اسلامی است که در پی به رسمیت شناختن حقوق کامل برای شهروندان تابع یک دولت، بدون در نظر گرفتن تمایزات مذهبی، قومی و نژادی است. به گفته او این نظریه ظرفیت بالایی برای [[مردمسالاری دینی]] فراهم میآورد؛ زیرا نه عنصر مردم را نادیده میگیرد و نه عنصر دین را و با اینکه ولایت را از آن امت میداند، نوعی نظارت را در در قالب ولایت قضائی برای فقیه محفوظ میشمارد.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۱۴.</ref> او همچنین معتقد است در اندیشه شمسالدین دولت دموکراتیک، دولت مطلوب اسلامی است اگرچه او نام دموکراتیک بر آن نمیگذارد و از اصطلاحی برآمده از نصی یعنی ولایت استفاده میکند تا نظریهاش را در حمایت آن قرار دهد.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۹۶.</ref> | ||
== تبیین نظریه == | == تبیین نظریه == | ||
شمسالدین در نظریه ولایت امت در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا رهبری جامعه اسلامی و قدرت سیاسی در آن باید در دست یک شخص (پیامبر(ص)، امام(ع) یا فقیه) باشد و مردم تنها ابزاری در اختیار رهبری | شمسالدین در نظریه ولایت امت در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا رهبری جامعه اسلامی و قدرت سیاسی در آن باید در دست یک شخص (پیامبر(ص)، امام(ع) یا فقیه) باشد و مردم تنها ابزاری در اختیار رهبری هستند؟ یا اینکه همه امت اسلامی در شکلدهی به قدرت سیاسی و رهبری جامعه نقش دارند؟<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۴۱-۴۲.</ref> | ||
شمسالدین قبل از پاسخ به این پرسش، ابتدا از ضرورت و وجوب تشکیل حکومت در آموزههای اسلامی سخن میگوید. به باور او مسئله حکومت نه بخشی از شریعت اسلامی، بلکه نتیجه آن است<ref>شمسالدین، فی الاجتماع السیاسی الاسلامی، ص۷۴.</ref> و ادله متعدد عقلی و نقلی برای این مدعا ذکر میکند.<ref>شمسالدین، نظام الحکم الادارة فی الاسلام، ص۲۳۷-۲۴۳؛ مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ۸۹-۹۴.</ref> او پس از اثبات وجوب تشکیل حکومت از منظر آموزههای اسلامی، به بیان الگوی دولت مطلوب میپردازد. به نظر او با توجه به اینکه در اسلام، کمترین حد از سلطه و قدرت بر مردم مورد پذیرش قرار گرفته است، باید به تشکیل دولت حداقلی اکتفا کرد که وظیفه آن فقط حفظ نظام عمومی جامعه است و حق تجسس در زندگی خصوصی مردم را ندارد.<ref>شمسالدین، حوار حول الشوری و الدیمقراطیة، ص۲۳.</ref> به نظر شمسالدین تشکیل چنین دولتی در نظریه ولایت امت بر خویش امکانپذیر خواهد بود.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۹۵.</ref> | |||
صدور نظریه ولایت امت از سوی شمسالدین بر پایه برخی از مبانی و منابع صورت گرفته که فراتر از منابع فقه سنتیِ (کتاب، سنت، عقل و اجماع) مورد استفاده دیگر فقها بهویژه در حوزه نظریهپردازی درباره حکمرانی سیاسی و دولت است.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۷۳-۷۴.</ref> | |||
مهمترین مبنای مورد استفاده شمسالدین برای نظریهپردازی درباره شکل حکومت، بهرهگیری از [[منطقة الفراغ|نظریه منطقة الفراغ]] است که از سوی استادش [[محمدباقر صدر]] ارائه شده بود.<ref>صدر، اقتصاد ما، ج۲، ص۴۱-۴۳</ref> او با گسترش نظریه منطقة الفراغ به همه حوزههای زندگی اجتماعی، مبنایی برای نظریهپردازی درباره چگونگی رهبری جامعه ارائه میدهد.<ref>شمسالدین، الاجتهاد و التقلید، ص۱۰۸-۱۱۳.</ref> شمسالدین در ابتدا با تقسیم احکام شریعت به دو بخش ثابت و متغیر، احکام ثابت الهی را متعلق به نظام عبادات، نظام خانواده، مسائل جنسی و برخی از احکام معاملات میداند و معتقد است برای غیر از موارد یاد شده از جمله مسائل مرتبط با نظام سیاسی و دولت احکام ثابتی در شریعت وجود ندارد؛<ref>کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، صفحه ۱۷۱.</ref> بنابراین آنچه مربوط به نظام سیاسی و دولت است اعم از روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و روابط خارجی احکام متغیر و زمانمندی هستند که اگرچه در فقه ذیل عنوان تبریرات مورد بحث قرار میگیرند؛ ولی داخل احکام ثابت شرعی نیستند.<ref>طباطباییفر، «مشروطه شیعی؛ نظریهای برای طرح»، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> طبق این مبنا به اعتقاد شمسالدین چون هیچ نصی در متون دینی درباره نوع و شکل حکومت و دولت در عصر غیبت نداریم؛ این مسئله در شمول منطقة الفراغ تشریعی قرار میگیرد که تعیین تکلیف آن بر عهده جامعه واگذار شده است.<ref>شمسالدین، الاجتهاد و التقلید، ص۱۰۸-۱۱۳.</ref> | |||
مبنای دیگر مورد استفاده شمسالدین در تبیین نظریه ولایت امت، توجه به واقعیتهای موجود در جامعه بهویژه جامعه لبنان است و آن را از عوامل فهم جدید و متفاوت از نص قرار میدهد.<ref>شمسالدین، الاجتهاد و التجدید فی الفقه الاسلامی، ص۱۲۵؛ مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۷۷-۷۹.</ref> در نهایت توجه به [[مقاصد شریعت]] به عنوان مبنایی برای گذر از فقه فردی به فقه اجتماعی از دیگر مبانی مورد اعتماد شمسالدین در تدوین نظریه ولایت امت بر خویش است.<ref>مرادی، اندیشه سیاسی محمدمهدی شمسالدین، ص۷۹-۸۲.</ref> | |||
شمسالدین، وظیفه فقیهان را منحصر به بیان احکام شرعی و عهدهداری منصب قضاوت کرده است و فراتر از این دو مورد از جمله ولایت در سلطه سیاسی را برای آنان نمیپذیرد.<ref>طباطباییفر، «مشروطه شیعی؛ نظریهای برای طرح»، ص۱۰۷.</ref> | |||
شمسالدین، وظیفه فقیهان را منحصر به بیان احکام شرعی و عهدهداری منصب قضاوت کرده است و فراتر از این دو مورد از جمله ولایت در سلطه سیاسی را برای آنان نمیپذیرد.<ref>طباطباییفر، «مشروطه شیعی؛ نظریهای برای طرح»، ص۱۰۷.</ref>در نظریه ولایت امت با استفاده از مجموعهای از مبانی فقهی و کلامی سعی شده که اثبات شود: ولایت سیاسی در دوره غیبت، حق انحصاری «امت» است و فقیه تنها ازآنرو که عضوی از امت است، حق مشارکت دارد و دارای حق ویژهای نیست.<ref>بررسی و نقد مبانی نظریه سیاسی ولایت امت بر خویش، مجید مرادی رودپشتی، ص۱۶۷</ref> | |||
شمسالدین، ولایت منصوص را ویژه معصومان در عصر حضور میداند و معتقد است این ولایت مقید به انتخاب نیست؛ ولی در عصر غیبت، ولایت به امت تعلق دارد که از طریق انتخاب و مراجعه به آرای عمومی اعمال میشود.<ref>شمسالدین، نظام الحکم و الاداره، ۱۹۹۵م، ص۲۰۹ و ۴۴۸.</ref> به گفته او برپایی دولت در عصر غیبت بر اساس ولایت امت بر خویش، امری ضروری است و مشروعیت نظام سیاسی در عصر غیبت بر پایه اراده ملت استوار است.<ref>نظریات السلطه فی الفکر السیاسی الشیعی المعاصر، علی فیاض، بیروت، ۲۰۰۸م. صفحه ۲۷۶.</ref> در نهایت به اعتقاد شمسالدین دولت باید با طبیعت جامعهای که از آن جوشیده، تناسب داشته باشد و به عقول مردم ایمان داشته باشد و از تجربه بشری استفاده کند.<ref>طباطباییفر، «مشروطه شیعی؛ نظریهای برای طرح»، ص۱۰۷.</ref> | شمسالدین، ولایت منصوص را ویژه معصومان در عصر حضور میداند و معتقد است این ولایت مقید به انتخاب نیست؛ ولی در عصر غیبت، ولایت به امت تعلق دارد که از طریق انتخاب و مراجعه به آرای عمومی اعمال میشود.<ref>شمسالدین، نظام الحکم و الاداره، ۱۹۹۵م، ص۲۰۹ و ۴۴۸.</ref> به گفته او برپایی دولت در عصر غیبت بر اساس ولایت امت بر خویش، امری ضروری است و مشروعیت نظام سیاسی در عصر غیبت بر پایه اراده ملت استوار است.<ref>نظریات السلطه فی الفکر السیاسی الشیعی المعاصر، علی فیاض، بیروت، ۲۰۰۸م. صفحه ۲۷۶.</ref> در نهایت به اعتقاد شمسالدین دولت باید با طبیعت جامعهای که از آن جوشیده، تناسب داشته باشد و به عقول مردم ایمان داشته باشد و از تجربه بشری استفاده کند.<ref>طباطباییفر، «مشروطه شیعی؛ نظریهای برای طرح»، ص۱۰۷.</ref> | ||