کاربر:Salehi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۸۷: خط ۸۷:


==شرایط تحصیل فلسفه==
==شرایط تحصیل فلسفه==
بحث‌های حکمت نظری و فلسفه، بحث‌هایی عمیق و دقیق بوده، و ورود به این مباحث برای هر کسی جایز نیست؛ از این‌رو برای تحصیل علم فلسفه شرایطی لازم است؛ ازجمله: ۱. داشتن تفکر عقلانی و ذوق فلسفی: انسان‌ها از نظر ذوق و تفکر متفاوت‌اند و همگان برخوردار از ذوق و تفکر فلسفی نیستند؛ بنابراین تنها کسانی می‌توانند مباحث فلسفی را درک کنند که از ذوق فلسفی و تفکر خاصی برخوردار باشند؛ ۲. تسلط کافی به مباحث منطق: طالب فلسفه علاوه بر داشتن ذوق فلسفی، باید بر مباحث منطقی نیز تسلط کافی داشته باشد و مباحثی چون [[قیاس]] را به‌خوبی بداند و [[اَشکال اقترانی]] را از [[استثنایی]] بازشناسی کند و بر شرایط انتاج آنها واقف باشد و [[شرایط قیاس]] و اصناف [[مغالطه‌]]های لفظی و معنوی را بداند (ربانی گلپایگانی، ایضاح الحکمه، ۱/۱۹ ـ ۲۰).
بحث‌های حکمت نظری و فلسفه، بحث‌هایی عمیق و دقیق بوده، و ورود به این مباحث برای هر کسی جایز نیست؛ از این‌رو برای تحصیل علم فلسفه شرایطی لازم است؛ ازجمله: ۱. داشتن تفکر عقلانی و ذوق فلسفی: انسان‌ها از نظر ذوق و تفکر متفاوت‌اند و همگان برخوردار از ذوق و تفکر فلسفی نیستند؛ بنابراین تنها کسانی می‌توانند مباحث فلسفی را درک کنند که از ذوق فلسفی و تفکر خاصی برخوردار باشند؛ ۲. تسلط کافی به مباحث منطق: طالب فلسفه علاوه بر داشتن ذوق فلسفی، باید بر مباحث منطقی نیز تسلط کافی داشته باشد و مباحثی چون [[قیاس]] را به‌خوبی بداند و [[اَشکال اقترانی]] را از [[استثنایی]] بازشناسی کند و بر شرایط انتاج آنها واقف باشد و [[شرایط قیاس]] و اصناف [[مغالطه‌]]های لفظی و معنوی را بداند <ref>(ربانی گلپایگانی، ایضاح الحکمه، ۱/۱۹ ـ ۲۰.)</ref>


امام‌خمینی نیز برای تحصیل علم فلسفه، شرایطی قائل است؛ ازجمله:
امام‌خمینی نیز برای تحصیل علم فلسفه، شرایطی قائل است؛ ازجمله:
۱. استعداد و آمادگی: امام‌خمینی در عرضه مباحث دقیق فلسفی بر کسانی که از فطانت و آمادگی لازم فکری برخوردار نبودند، پرهیز می کرد. به اعتقاد ایشان هر علمی را اهلی است و مباحث فلسفه و الهیات از عمیق‌ترین مباحثی است که به ذوق و آمادگی لازم نیاز دارد. این مباحث به قدری عمیق و دقیق است که شیخ الرئیس، [[ابن‌سینا]] که در هوش و استعداد بی‌نظیر است، در برخورد با برخی مباحث فلسفی اظهار عجز و ناتوانی می‌کند؛ چنان‌که او در فهم [[مسائل ما بعد الطبیعه]] [[ارسطو]]، چهل بار کتاب [[فارابی]] را مطالعه می‌کند و با تضرع به درگاه ربوبی، رمز و حل آن مسائل فلسفی را درخواست می‌کند (امام خمینی، مصباح الهدایه، ۶۸ ـ ۶۹؛ ربانی گلپایگانی، ایضاح الحکمه، ۱/۲۰ ـ ۲۱). اهمیت این مطلب به‌حدی است که برای شرکت در درس فلسفه امام‌خمینی که به صورت محدود برگزار می‌شد، افراد با اجازه ایشان در درسی مانند [[اسفار]] شرکت می‌کردند. قابلیت شاگردان را باید یکی از استادان تأیید می‌کرد؛ چنان‌که ایشان پس از مدتی تدریس فلسفه، از شاگردان خواسته بود آن مطالب درسی را بنویسند و برای ملاحظه، به ایشان تحویل دهند و تنها در صورت تأیید، شاگردان می‌توانستند شرکت در درس فلسفه را ادامه دهند (ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۳۲؛ ضیایی، نهضت فلسفی امام‌خمینی، ۱۳) (← مقاله تدریس امام‌خمینی).
۱. استعداد و آمادگی: امام‌خمینی در عرضه مباحث دقیق فلسفی بر کسانی که از فطانت و آمادگی لازم فکری برخوردار نبودند، پرهیز می کرد. به اعتقاد ایشان هر علمی را اهلی است و مباحث فلسفه و الهیات از عمیق‌ترین مباحثی است که به ذوق و آمادگی لازم نیاز دارد. این مباحث به قدری عمیق و دقیق است که شیخ الرئیس، [[ابن‌سینا]] که در هوش و استعداد بی‌نظیر است، در برخورد با برخی مباحث فلسفی اظهار عجز و ناتوانی می‌کند؛ چنان‌که او در فهم [[مسائل ما بعد الطبیعه]] [[ارسطو]]، چهل بار کتاب [[فارابی]] را مطالعه می‌کند و با تضرع به درگاه ربوبی، رمز و حل آن مسائل فلسفی را درخواست می‌کند <ref>(امام خمینی، مصباح الهدایه، ۶۸ ـ ۶۹؛ ربانی گلپایگانی، ایضاح الحکمه، ۱/۲۰ ـ ۲۱.)</ref> اهمیت این مطلب به‌حدی است که برای شرکت در درس فلسفه امام‌خمینی که به صورت محدود برگزار می‌شد، افراد با اجازه ایشان در درسی مانند [[اسفار]] شرکت می‌کردند. قابلیت شاگردان را باید یکی از استادان تأیید می‌کرد؛ چنان‌که ایشان پس از مدتی تدریس فلسفه، از شاگردان خواسته بود آن مطالب درسی را بنویسند و برای ملاحظه، به ایشان تحویل دهند و تنها در صورت تأیید، شاگردان می‌توانستند شرکت در درس فلسفه را ادامه دهند <ref>(ملکوتی، خاطرات آیت‌الله مسلم ملکوتی، ۳۲؛ ضیایی، نهضت فلسفی امام‌خمینی، ۱۳) (← مقاله تدریس امام‌خمینی.)</ref>


۲. تهذیب نفس: امام‌خمینی فراگیری فلسفه بدون تهذیب نفس را موجب حیرانی و سرگردانی می‌داند (امام خمینی، دیوان امام، ۱۱۵؛ ضیایی، نهضت فلسفی امام‌خمینی، ۱۰۰). اینکه شخص بدون تهذیب نفس خود را انبار الفاظ و اصطلاحات فلسفی کند و در مجالس علمی، حاضران را فریفته معلومات فلسفی خود کند، فریب [[شیطان]] را خورده است (ضیایی، نهضت فلسفی امام‌خمینی، ۱۰۰)؛ از این‌رو ایشان شناخت برهان و فلسفه بدون تهذیب را مانند تصدیق قضایا بدون تصور می‌داند؛ یعنی چه بسا شخص مباحث فلسفی را بتواند ثابت کند، ولی از تصور آنها عاجز بماند؛ نظیر ربط [[حادث]] به [[قدیم]]، کیفیت معیت حق با خلق، ظهور حق در خلق و...؛ درحالی‌که تنها طریق راه‌یافتن به مسائل فلسفی، مجاهدت با نفس است (امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۷ ـ ۴۴۸؛ ضیایی، نهضت فلسفی امام‌خمینی، ۱۰۲).
۲. تهذیب نفس: امام‌خمینی فراگیری فلسفه بدون تهذیب نفس را موجب حیرانی و سرگردانی می‌داند <ref>(امام خمینی، دیوان امام، ۱۱۵؛ ضیایی، نهضت فلسفی امام‌خمینی، ۱۰۰.)</ref> اینکه شخص بدون تهذیب نفس خود را انبار الفاظ و اصطلاحات فلسفی کند و در مجالس علمی، حاضران را فریفته معلومات فلسفی خود کند، فریب [[شیطان]] را خورده است؛ <ref>(ضیایی، نهضت فلسفی امام‌خمینی، ۱۰۰.)</ref> از این‌رو ایشان شناخت برهان و فلسفه بدون تهذیب را مانند تصدیق قضایا بدون تصور می‌داند؛ یعنی چه بسا شخص مباحث فلسفی را بتواند ثابت کند، ولی از تصور آنها عاجز بماند؛ نظیر ربط [[حادث]] به [[قدیم]]، کیفیت معیت حق با خلق، ظهور حق در خلق و...؛ درحالی‌که تنها طریق راه‌یافتن به مسائل فلسفی، مجاهدت با نفس است <ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۷ ـ ۴۴۸؛ ضیایی، نهضت فلسفی امام‌خمینی، ۱۰۲.)</ref>


روش فلسفی امام‌خمینی: فکر فلسفی امام‌خمینی نظم خاصی داشته است. اندیشه‌های ایشان در قالب منظومه فکری خاص، تحلیل، تبیین و وصف شده است، نظام فلسفی ایشان منطبق بر اصول و موازین دینی و اسلامی و متأثر از اندیشه‌های فلسفی و [[عرفانی]] پیشینیان است. [[جهان‌بینی الهی]]، توحید و هستی‌شناسی در کنار انسان‌شناسی، مهم‌ترین و زیربنایی‌ترین اصول فلسفی ایشان است که مبتنی بر [[حکمت متعالیه]] است (عروتی موفق، مبانی هستی‌شناسی اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۵۵). ایشان در مطالب و مسائل فلسفی خویش روشی دارد که وی را از دیگر فلاسفه پیشین ممتاز می‌سازد و ازجمله آنها می‌توان به این موارد اشاره کرد:
روش فلسفی امام‌خمینی: فکر فلسفی امام‌خمینی نظم خاصی داشته است. اندیشه‌های ایشان در قالب منظومه فکری خاص، تحلیل، تبیین و وصف شده است، نظام فلسفی ایشان منطبق بر اصول و موازین دینی و اسلامی و متأثر از اندیشه‌های فلسفی و [[عرفانی]] پیشینیان است. [[جهان‌بینی الهی]]، توحید و هستی‌شناسی در کنار انسان‌شناسی، مهم‌ترین و زیربنایی‌ترین اصول فلسفی ایشان است که مبتنی بر [[حکمت متعالیه]] است (عروتی موفق، مبانی هستی‌شناسی اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۵۵). ایشان در مطالب و مسائل فلسفی خویش روشی دارد که وی را از دیگر فلاسفه پیشین ممتاز می‌سازد و ازجمله آنها می‌توان به این موارد اشاره کرد:
۱. پرهیز از تقلید و تلاش در جهت فلسفه‌ورزی: روش امام‌خمینی در فلسفه، علاوه بر وصف و گزارش، همراه و آمیخته با نوآوری بوده است. ایشان در عین حال که به بیان دیدگاه‌های فلاسفه صاحب‌نظر می‌پرداخت، به اجتهاد و نوآوری در این علم نیز توجه داشت (امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۸۳ ـ ۱۸۴؛ لک‌زایی،  روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۵۶).
۱. پرهیز از تقلید و تلاش در جهت فلسفه‌ورزی: روش امام‌خمینی در فلسفه، علاوه بر وصف و گزارش، همراه و آمیخته با نوآوری بوده است. ایشان در عین حال که به بیان دیدگاه‌های فلاسفه صاحب‌نظر می‌پرداخت، به اجتهاد و نوآوری در این علم نیز توجه داشت <ref>(امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۸۳ ـ ۱۸۴؛ لک‌زایی،  روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۵۶.)</ref>


۲. نیامیختن [[علوم حقیقی]] با [[علوم اعتباری]]: امام‌خمینی اگرچه خود هم [[فیلسوف]] و [[عارف]] است و هم [[فقیه]] و [[اصولی]]، از خلط علوم حقیقی با علوم اعتباری به‌شدت پرهیز می‌کند و پرهیز می‌دهد. ایشان چون مسائل فلسفه را جزء علوم حقیقی می‌داند، استفاده از آنها را در علوم اعتباری درست نمی‌داند (امام خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۳۱۸ و ۴۸۸؛ امام خمینی، الاستصحاب، ۲۱۹ ـ ۲۲۰؛ همدانی،  تبیین دیدگاه‌های انتقادی امام‌خمینی رحمه الله در استفاده از روش فلسفی در علم اصول، ۱۱۴). ایشان به آرای [[فقهایی]] چون [[میرزامحمدحسین نایینی]] و [[محمدحسین اصفهانی]]، آنجا که مسائل فلسفی را در مباحث اصولی مطرح کرده‌اند، پرداخته، اشکالات دیدگاه آنان را بیان کرده است (امام خمینی، جواهر الاصول، ۱/۴۳، ۲۸۸؛ امام خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۱۷۵؛ امام خمینی، مناهج الوصول، ۱/۴۰۴ ـ ۴۰۶؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۵۶) (← مقاله اصول فقه).
۲. نیامیختن [[علوم حقیقی]] با [[علوم اعتباری]]: امام‌خمینی اگرچه خود هم [[فیلسوف]] و [[عارف]] است و هم [[فقیه]] و [[اصولی]]، از خلط علوم حقیقی با علوم اعتباری به‌شدت پرهیز می‌کند و پرهیز می‌دهد. ایشان چون مسائل فلسفه را جزء علوم حقیقی می‌داند، استفاده از آنها را در علوم اعتباری درست نمی‌داند <ref>(امام خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۳۱۸ و ۴۸۸؛ امام خمینی، الاستصحاب، ۲۱۹ ـ ۲۲۰؛ همدانی،  تبیین دیدگاه‌های انتقادی امام‌خمینی رحمه الله در استفاده از روش فلسفی در علم اصول، ۱۱۴.)</ref> ایشان به آرای [[فقهایی]] چون [[میرزامحمدحسین نایینی]] و [[محمدحسین اصفهانی]]، آنجا که مسائل فلسفی را در مباحث اصولی مطرح کرده‌اند، پرداخته، اشکالات دیدگاه آنان را بیان کرده است <ref>(امام خمینی، جواهر الاصول، ۱/۴۳، ۲۸۸؛ امام خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۱۷۵؛ امام خمینی، مناهج الوصول، ۱/۴۰۴ ـ ۴۰۶؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۵۶؛ ← مقاله اصول فقه.)</ref>


۳. حفظ حدود و قلمرو فلسفه: امام‌خمینی برای فلسفه قلمرو و حدود مستقلی قائل است و دخالت فلسفه در عرفان و یا دخالت عرفان در فلسفه را سبب نابودی هر دو می‌داند (امام خمینی، تقریرات، ۲/۲۰۰؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۷۱).
۳. حفظ حدود و قلمرو فلسفه: امام‌خمینی برای فلسفه قلمرو و حدود مستقلی قائل است و دخالت فلسفه در عرفان و یا دخالت عرفان در فلسفه را سبب نابودی هر دو می‌داند <ref>(امام خمینی، تقریرات، ۲/۲۰۰؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۷۱.)</ref>


۴. تقدم دلیل عقلی بر نقلی: به باور امام‌خمینی در مسائل اعتقادی و فلسفی تعبد وجهی ندارد؛ زیرا در اعتقادات تا عقل چیزی را باور نکند، به آن اعتقاد پیدا نمی‌کند (امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۱۵؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۵۹). ۵. استفاده از تعابیر و واژگان [[قرآنی]] و روایی در تبیین مباحث فلسفی (امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۶۰؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۵۶): ایشان در زمینه مسائل فلسفی به آیات و روایات و ادعیه توجه تام داشته، در استدلال‌های فلسفی و نقد آرای دیگران از آنها بهره برده است (امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۱۲ ـ ۱۱۴ و ۱۲۶ ـ ۱۲۸؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۶۹)؛ چنان‌که ایشان وقتی [[حدوث زمانی]] عالم را به شیوه [[حکمت متعالیه]] مطرح می‌کند و به نقد دیدگاه [[متکلمان]] می‌پردازد، معتقد است اگر به حدوث زمانی ـ به آن معنا که متکلمان باور دارند ـ قائل شود، اسمای [[«قدیم الاحسان»]] و [[«دائم الفضل»]]بودن خداوند، بدون مظهر خواهند ماند (امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۳۳؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۶۹).
۴. تقدم دلیل عقلی بر نقلی: به باور امام‌خمینی در مسائل اعتقادی و فلسفی تعبد وجهی ندارد؛ زیرا در اعتقادات تا عقل چیزی را باور نکند، به آن اعتقاد پیدا نمی‌کند <ref>(امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۱۵؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۵۹.)</ref> ۵. استفاده از تعابیر و واژگان [[قرآنی]] و روایی در تبیین مباحث فلسفی: <ref>(امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۶۰؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۵۶.)</ref> ایشان در زمینه مسائل فلسفی به آیات و روایات و ادعیه توجه تام داشته، در استدلال‌های فلسفی و نقد آرای دیگران از آنها بهره برده است؛ <ref>(امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۱۲ ـ ۱۱۴ و ۱۲۶ ـ ۱۲۸؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۶۹.)</ref> چنان‌که ایشان وقتی [[حدوث زمانی]] عالم را به شیوه [[حکمت متعالیه]] مطرح می‌کند و به نقد دیدگاه [[متکلمان]] می‌پردازد، معتقد است اگر به حدوث زمانی ـ به آن معنا که متکلمان باور دارند ـ قائل شود، اسمای [[«قدیم الاحسان»]] و [[«دائم الفضل»]]بودن خداوند، بدون مظهر خواهند ماند <ref>(امام خمینی، تقریرات، ۱/۱۳۳؛ لک‌زایی، روش‌شناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روش‌شناسی فلسفی امام‌خمینی و علامه طباطبایی، ۶۹.)</ref>


==پانویس==
==پانویس==