کاربر:Ma.sultanmoradi/صفحه تمرین۳: تفاوت میان نسخهها
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
===استدلال بر کرامت ذاتی و اقتضائی=== | ===استدلال بر کرامت ذاتی و اقتضائی=== | ||
از نظر نویسنده این بحث در فقه شیعه سابقه چندانی ندارد؛ پس نخستین نکتهای که باید اثبات کند، اصل بودن مسئله کرامت در فقه است. کتاب با استفاده از شواهد عقلی و ادله قرآنی به استدلال درباره کرامت ذاتی انسان میپردازد | از نظر نویسنده این بحث در فقه شیعه سابقه چندانی ندارد؛ پس نخستین نکتهای که باید اثبات کند، اصل بودن مسئله کرامت در فقه است. کتاب با استفاده از شواهد عقلی و ادله قرآنی به استدلال درباره کرامت ذاتی انسان میپردازد. طبق استدلال عقلی، تمایز انسانها از دیگر موجودات و شرافت او نسبت به آنان، به سبب اراده انسانی است، یعنی آنچه موجب اختیار انسان برای پذیرش یا عدم پذیرش حکم الهی و موافقت یا مخالفت با خیر و انتخاب بهشت یا جهنم است. دلیل اصلی کرامت انسان نیز همین ویژگی ذاتی انسان است. پس کرامت، ذاتیِ انسان است. از مضمون و گاهی تصریح کلام نویسنده نیز چنین بر میآید که «کرامت انسان» را - در کنار اصل حاکمیت اراده و عدالت به مثابه انصاف - اصلی فلسفی یا نهایتاً کلامی میدانند که حاکم بر احکام شرعی است، نه اینکه خود اصلی فقهی باشد. | ||
استدلال قرآنیِ اصل کرامت، مبتنی بر آیه ۷۰ سوره اسرا است. از مفاد این آیه و آیات هممضمونِ آن برمیآید که کرامت در اساس خود متعلق به خداوند است و آن را به انسان افاضه کرده است. این آیه با تعبیر «یا بنیآدم» آغاز میشود، پس حکمی درباره جنس انسان است و نه گروهی خاص از انسانها. هچنین، این آیه در مقام خبر دادن واقعهای در گذشته نیست؛ بلکه کرامت را ویژگی طبیعت انسان برمیشمرد. دیگر نشانههای قرآنی بر کرامت ذاتی انسان را میتوان اینگونه برشمرد: آیه حمل امانت، خلیفة اللهی (در معنای مظهریت اسماء الهی)، تمجید از آفرینش انسان، نفخ روح الهی. به نظر میرسد رأی نهایی نویسنده این است که از دیدگاه قرآن، معنا و اهمیت کرامت ـ در کنار مفاهیمی همچون عدالت، معروف، احسان ـ برای مخاطبش روشن است و فقط از باب ارشاد به حکم عقل است که به آن اشاره میکند (ص۸۳). | |||
به گفته نویسنده، به خلاف ادعای مخالفان اصل بودن کرامت انسان، چندصد روایت از معصومان شامل تبیین کرامت و حوزههای آن است. | سومین استدلال کتاب، استدلال بر مبنای روایات است. به گفته نویسنده، به خلاف ادعای مخالفان اصل بودن کرامت انسان، چندصد روایت از معصومان شامل تبیین کرامت و حوزههای آن است. اگرچه در برخی از این روایات به مفهوم کرامت تصریح نشده است؛ اما شامل مفاهیمی همچون ارجمندی انسان و پاسداشت حقوق انسان، اعم از کافر و مرده و حتی جنین انسان است (ص۶۹). علاوه بر این، بسیاری دیگر از مفاهیمی که امروزه اصلی فقهی خوانده میشوند ـ همچون اصل حلیت و طهارت ـ در ادبیات روایی شیعه تحت عنوان اصل نیامدهاند. | ||
===پاسخ به استدلال مخالفان اصل بودن کرامت === | ===پاسخ به استدلال مخالفان اصل بودن کرامت === |