فقه معاصر:پیشنویس مقصدهای شریعت (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
مقاصد الشریعه، اثر دکتر [[طه جابر العلوانی]]، کتابی در حوزه [[فلسفه فقه]] است. این اثر برای نخستینبار در ۱۴۲۱ق به کوشش انتشارات دار الهادی در ۱۸۷ صفحه منتشر شد. | مقاصد الشریعه، اثر دکتر [[طه جابر العلوانی]]، کتابی در حوزه [[فلسفه فقه]] است. این اثر برای نخستینبار در ۱۴۲۱ق به کوشش انتشارات دار الهادی بیروت در ۱۸۷ صفحه منتشر شد. | ||
نویسنده در این اثر با استناد به ادله عقلی و نقلی، شریعت را مبتنی بر مقاصد معرفی میکند و تلاش دارد تا فهم سنتی و ایستا از فقه و شریعت را به سمت رویکرد مقاصدی و منطبق بر مقتضیات زمان و مکان هدایت کند. العلوانی روششناسی خاصی برای فهم مقاصد شریعت ارائه میدهد که مبتنی بر مرجعیت قرآن است. او معتقد است باید ابعاد غیبی و ماورایی دین را به واقعیت مادی و محسوس پیوند زد تا تأثیرات غیب در عالم محسوس قابل درک شود. همچنین به نظر العلوانی، میراث فقهی باید پالایش و تصحیح شود تا با قرآن منطبق و قابلیت جهانی شدن و مشارکت در فرهنگ مشترک جهانی را پیدا کند. او علم مقاصد شریعت را نه فقط ابزاری فقهی، بلکه نظام معرفتی کلی میداند که میتواند در بازسازی فقه اکبر (کلام) و اصول فقه نقش فعال داشته باشد.{{مدرک}} | نویسنده در این اثر با استناد به ادله عقلی و نقلی، شریعت را مبتنی بر مقاصد معرفی میکند و تلاش دارد تا فهم سنتی و ایستا از فقه و شریعت را به سمت رویکرد مقاصدی و منطبق بر مقتضیات زمان و مکان هدایت کند. العلوانی روششناسی خاصی برای فهم مقاصد شریعت ارائه میدهد که مبتنی بر مرجعیت قرآن است. او معتقد است باید ابعاد غیبی و ماورایی دین را به واقعیت مادی و محسوس پیوند زد تا تأثیرات غیب در عالم محسوس قابل درک شود. همچنین به نظر العلوانی، میراث فقهی باید پالایش و تصحیح شود تا با قرآن منطبق و قابلیت جهانی شدن و مشارکت در فرهنگ مشترک جهانی را پیدا کند. او علم مقاصد شریعت را نه فقط ابزاری فقهی، بلکه نظام معرفتی کلی میداند که میتواند در بازسازی فقه اکبر (کلام) و اصول فقه نقش فعال داشته باشد.{{مدرک}} | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
طه جابر در فصل اول به بررسی وضعیت میراث فقهی اسلام و موانع فکری و فرهنگی بازنگری در آن میپردازد و تأکید میکند برای تحول روشمند و مطلوب در فقه اسلامی، باید در میراث گذشته بازنگری کلی و همهجانبه صورت پذیرد(ص۸۶). او میان «وحی» و «میراث» تفاوت قائل میشود و روشن میسازد که منظور از بازاندیشی، فهم و تفسیر انسانهای گذشته از دین و وحی است، نه خود وحی که امری ثابت و تغییرناپذیر است(ص۸۷ و ۸۸). | طه جابر در فصل اول به بررسی وضعیت میراث فقهی اسلام و موانع فکری و فرهنگی بازنگری در آن میپردازد و تأکید میکند برای تحول روشمند و مطلوب در فقه اسلامی، باید در میراث گذشته بازنگری کلی و همهجانبه صورت پذیرد(ص۸۶). او میان «وحی» و «میراث» تفاوت قائل میشود و روشن میسازد که منظور از بازاندیشی، فهم و تفسیر انسانهای گذشته از دین و وحی است، نه خود وحی که امری ثابت و تغییرناپذیر است(ص۸۷ و ۸۸). | ||
سپس العلوانی به علل و اسباب متعددی اشاره میکند که باعث شدهاند اندیشمندان مسلمان تاکنون به بازنگری جدی در میراث فقهی نپردازند و این میراث بدون نقد باقی بماند. او با استناد به شواهد فراوانی از فقه | سپس العلوانی به علل و اسباب متعددی اشاره میکند که باعث شدهاند اندیشمندان مسلمان تاکنون به بازنگری جدی در میراث فقهی نپردازند و این میراث بدون نقد باقی بماند. او با استناد به شواهد فراوانی از فقه اهلسنت، ضرورت ارزیابی و بازبینی این میراث را نشان میدهد و بر تاریخمندی اندیشه اسلامی و روشمندی معرفت قرآنی تأکید دارد(ص ۹۰-۹۸). | ||
از دیگر نکات مهم این فصل، تأکید بر این است که بازنگری در میراث فقهی باید با رعایت اصول و مبانی قرآنی و توجه به مقاصد عالی شریعت صورت گیرد تا فقه بتواند پاسخگوی نیازهای زمانه و مسائل جدید باشد. نویسنده معتقد است که بدون این بازنگری، فقه در برابر تحولات اجتماعی و فکری معاصر ناتوان خواهد ماند و این امر به عقلانیت دینی مسلمانان آسیب میرساند. در ادامه به موضوعاتی چون تاثیر اسرائیلیات بر تفکر فقهی(ص۹۸)، فقه و تدبیرها و حیلههای شرعی(ص۱۰۴) و رهنمودهای آیات به روش قرآن پرداخته است(ص۱۱۲). | از دیگر نکات مهم این فصل، تأکید بر این است که بازنگری در میراث فقهی باید با رعایت اصول و مبانی قرآنی و توجه به مقاصد عالی شریعت صورت گیرد تا فقه بتواند پاسخگوی نیازهای زمانه و مسائل جدید باشد. نویسنده معتقد است که بدون این بازنگری، فقه در برابر تحولات اجتماعی و فکری معاصر ناتوان خواهد ماند و این امر به عقلانیت دینی مسلمانان آسیب میرساند. در ادامه به موضوعاتی چون تاثیر اسرائیلیات بر تفکر فقهی(ص۹۸)، فقه و تدبیرها و حیلههای شرعی(ص۱۰۴) و رهنمودهای آیات به روش قرآن پرداخته است(ص۱۱۲). | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
العلوانی این سه اصل را به عنوان اصول راهنمای کلان در فقه و اجتهاد اسلامی مطرح میسازد که میتوانند به بازسازی و ارتقاء فهم شریعت در جهان معاصر کمک کنند. وی معتقد است هر کسی که خداوند وی را در ضبط قواعد فقه و کلیات و اصول و فروع فقه همراه مقاصد برتر موفق کند، تمام خیر و نیکی را به دست آورده است (ص۱۹۷). نویسنده در این فصل، ۲۵ نکته را با تمسک به شماری از آیات و دیدگاه فقها و متفکران مورد بسط و شرح قرار داده است (ص۱۹۳-۲۴۱). | العلوانی این سه اصل را به عنوان اصول راهنمای کلان در فقه و اجتهاد اسلامی مطرح میسازد که میتوانند به بازسازی و ارتقاء فهم شریعت در جهان معاصر کمک کنند. وی معتقد است هر کسی که خداوند وی را در ضبط قواعد فقه و کلیات و اصول و فروع فقه همراه مقاصد برتر موفق کند، تمام خیر و نیکی را به دست آورده است (ص۱۹۷). نویسنده در این فصل، ۲۵ نکته را با تمسک به شماری از آیات و دیدگاه فقها و متفکران مورد بسط و شرح قرار داده است (ص۱۹۳-۲۴۱). | ||
== ترجمه == | == ترجمه کتاب به زبان فارسی == | ||
[[پرونده:مقصدهای شریعت (کتاب).jpg|200px|بندانگشتی|ترجمه فارسی از کتاب مقاصد الشریعة]] | [[پرونده:مقصدهای شریعت (کتاب).jpg|200px|بندانگشتی|ترجمه فارسی از کتاب مقاصد الشریعة]] | ||
کتاب مقاصد الشریعة را سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا) به زبان فارسی ترجمه کرده و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در سال ۱۳۸۸ش، در ۲۶۱ صفحه منتشر نموده است. ابوالقاسم علیدوست بر این ترجمه، مقدمهای مفصل نگاشته است. او ابتدای به تبیین رابطه شریعت و اهداف کلان آن میپردازد و با استناد به حکمت خدا معتقد است، شارع در تشریع مقررات، مقصد یا مقاصدی را دنبال میکند (ص۱۴). وی با تمسک به شماری از آیات، روایات و دیدگاه برخی فقها، مقاصد شریعت را توضیح داده، تفاوت آن را با علل و حکمتهای خاص احکام شرح میدهد (ص۱۴-۱۹). علیدوست به نقش مقاصد در فهم و استنباط فقهی اشاره میکند و اهمیت توجه به این مقاصد را در مواجهه با مسائل و نیازهای معاصر برجسته ساخته، آن را راهحلی برای چالشهای روز معرفی میکند (ص۱۹-۲۳). | |||
علیدوست در ارتباط با قاعدهانگاشتن مقاصد و سندانگاری ادله مبین مقاصد پنج اندیشه و روش فقهی برشمرده است: | |||
# نصبسند: بر اساس این دیدگاه از بهکارگیری مقاصد شریعت به عنوان منبع یا راهنمای استنباط احکام خودداری شده، تنها به نصوص شرعی بسنده میشود. علیدوست برای توضیح این دیدگاه، عبارت برخی فقیهان و روایات متناسب با آن را بیان کرده است (ص۲۴-۲۸). | |||
# نص محور با گرایش به مقاصد: در این رویکرد فقیه در استنباط احکام، به قرآن و سنت بهعنوان منبع اصلی استناد میکند، اما در تفسیر این نصوص به اهداف شریعت نیز توجه دارد. علیدوست با تمسک به شماری از فتاوا و دیدگاههای فقهای شیعه و اهلسنت به توضیح این روش پرداخته است (ص۲۸-۳۲). | |||
# نص محور با گرایش به مقاصد: | |||
# نص پذیر و مقاصد محور: صاحبان این اندیشه، با وجود پذیرش ادله و نصوص شرعی به عنوان اسناد اجتهاد، به مقاصد کلی شرع توجه بیشتری کرده و بر این باورند نصوص شرعی در استناد، متاخر از مقاصد است نه مفسر آن. سپس علیدوست برای اثبات مدعای خود به شماری از فتاوای فقهای فریقین استناد کرده است (ص۳۲-۳۴). | # نص پذیر و مقاصد محور: صاحبان این اندیشه، با وجود پذیرش ادله و نصوص شرعی به عنوان اسناد اجتهاد، به مقاصد کلی شرع توجه بیشتری کرده و بر این باورند نصوص شرعی در استناد، متاخر از مقاصد است نه مفسر آن. سپس علیدوست برای اثبات مدعای خود به شماری از فتاوای فقهای فریقین استناد کرده است (ص۳۲-۳۴). | ||
# مقاصد بسند: علیدوست در توضیح بیان میکند در استنباط فقهی، مقاصد کلان و اهداف شریعت به عنوان سند و مبنای اصلی عمل میکنند و فقیه باید احکام شرعی را بر اساس این مقاصد بسند قرار دهد. یعنی مقاصد شریعت نه صرفاً به عنوان تفسیر یا ملاک فهم نصوص، بلکه به عنوان منبع و مبنای اصلی استنباط احکام شناخته میشوند. سپس علیدوست برای اثبات مدعای خود به بیان نمادها و نمونههایی از جمله اقامه نماز جمعه در آمریکا که روز جمعه تعطیل نیست روی آورده است. در نگاه علیدوست قائلین به این رویه، ناآشنایان به اصول اجتهاد هستند (ص۳۴-۴۱). | # مقاصد بسند: علیدوست در توضیح بیان میکند در استنباط فقهی، مقاصد کلان و اهداف شریعت به عنوان سند و مبنای اصلی عمل میکنند و فقیه باید احکام شرعی را بر اساس این مقاصد بسند قرار دهد. یعنی مقاصد شریعت نه صرفاً به عنوان تفسیر یا ملاک فهم نصوص، بلکه به عنوان منبع و مبنای اصلی استنباط احکام شناخته میشوند. سپس علیدوست برای اثبات مدعای خود به بیان نمادها و نمونههایی از جمله اقامه نماز جمعه در آمریکا که روز جمعه تعطیل نیست روی آورده است. در نگاه علیدوست قائلین به این رویه، ناآشنایان به اصول اجتهاد هستند (ص۳۴-۴۱). |