فقه معاصر:پیشنویس مقصدهای شریعت (کتاب)
ابراهیم صالحی
- چکیده
کتاب «مقصدهای شریعت» به این پرسش پاسخ میدهد که آیا فقه میتواند با حفظ مبانی سنتی خود، پاسخگوی نیازها و دغدغههای انسان معاصر باشد.
این کتاب، بررسی جامع و نوآورانهای از فلسفه فقه و اهداف کلان شریعت اسلامی ارائه میدهد. نویسنده با نقد میراث فقهی سنتی و تأکید بر ضرورت بازنگری در روششناسی اجتهاد، مفهوم «فقه اولویتها» را معرفی میکند که در آن استنباط احکام باید بر اساس مقاصد و مصالح شریعت و اولویتبندی آنها صورت گیرد. العلوانی همچنین به اهمیت توسعه فقه اقلیتها برای پاسخگویی به نیازهای مسلمانان در جوامع غیرمسلمان پرداخته و پیامدهای منفی بیتوجهی به مقاصد شریعت را در فهم دینی و عقلانیت مسلمانان تحلیل میکند. نویسنده در نهایت، سه مقصد کلان و برتر شریعت یعنی یکتاپرستی (توحید)، پاکسازی (تزکیه) و آبادانی (عمران) را به عنوان اساس و محور تمام احکام و اهداف شریعت معرفی میکند. این اثر، چارچوبی نظاممند برای فهم و کاربرد مقاصد شریعت در عصر حاضر ارائه میدهد و منبعی ارزشمند برای پژوهشگران و علاقهمندان به فقه معاصر و فلسفه دین است.
نکتهی قابل تامل آنکه در جلد، شناسنامه و مقدمه محقق، نام نویسنده اصلی کتاب ضبط نشده و تنها در پایان مقدمه مترجم نام طه جابر العلوانی به عنوان نویسنده ثبت شده است(ص۶۸).
معرفی اجمالی و ساختار
مقصدهای شریعت، ترجمه کتاب مقاصد الشریعه نوشته دکتر طه جابر العلوانی، متفکر برجسته اهل سنت عراقی و استاد است که در حوزه فلسفه فقه و مقاصد شریعت آثار متعددی دارد. العلوانی رئیس شورای فقه آمریکا (North American Fiqh Council) و بنیانگذار آن که یکی از نهادهای مهم فقهی در آمریکای شمالی، رئیس دانشگاه علوم اسلامی و اجتماعی (SISS) در هرندن، ویرجینیا، ایالات متحده آمریکا، مؤسس و رئیس «المعهد العالمی للفکر الاسلامی» (مرکز جهانی اندیشه اسلامی) در آمریکا و استاد و پژوهشگر برجسته در دانشگاه ها بود.
این کتاب اولین پژوهش در زمینه فقه مقاصدی نیست، اما از بهترین کتب در این زمینه است که توسط سید ابوالقاسم حسینی(ژرفا) به زبان فارسی ترجمه شده و به همت پژوهشکده نظام های اسلامی: فقه و حقوق، توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در سال ۱۳۸۸ و در ۲۶۱ صفحه منتشر شده است. این پژوهش با مقدمه طولانی و پنجاه صفحهای ابوالقاسم علیدوست و زیر نظر ارزیابان محمود علیدانی، ناصر قربان نیا و محمود حکمت نیا به سرانجام رسیده است.
نویسنده کتاب را در پنج فصل تدوین کرده است:
• فصل اول: «فقه و میراث؛ برخی به سود وی و برخی در برابر وی» است. طه جابر در این فصل، به نقد و بررسی میراث فقهی میپردازد و موانع فکری و فرهنگی که بازنگری در میراث را دشوار ساختهاند، شناسایی میکند. وی بر ضرورت بازبینی همهجانبه میراث فقهی تأکید دارد و معتقد است فقه سنتی به دلایل مختلفی از جمله محافظهکاری، تعصب و عدم توجه به مقتضیات زمان و مکان، دچار ایستایی شده است و نویسنده از فقه سنتی میخواهد که با بازنگری و نقد، خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. نویسنده در این فصل به شواهد فراوانی از معارف اسلامی اهل سنت و شیعه برای اثبات این ضرورت استناد کرده است (ص۷۷-۱۲۴).
• فصل دوم: به بررسی «فقه اولویتها» اختصاص داده شده و تأکید میکند اجتهاد باید بر اساس اولویتها و مصالح شریعت بهصورت نظاممند انجام شود، نه فقط بر ظواهر نصوص. او معتقد است فقه اولویتها باید در استنباط احکام نقش اساسی داشته باشد و به اهمیت توجه به مصالح و مفاسد در اجتهاد تأکید میکند.
• فصل سوم: العلوانی در این فصل به «فقه اقلیتها» و چگونگی استنباط احکام برای مسلمانان ساکن جوامع غیرمسلمان و چالشهای فقهی، اجتماعی و سیاسی می پردازد (ص۱۵۵- ۱۷۸).
• فصل چهارم: العلوانی به پیامدهای منفی بیتوجهی به مقاصد و اولویتهای شریعت میپردازد که موجب سردرگمی، تعارض فتاوی و کاهش عقلانیت دینی میشود (ص۱۸۳- ۱۹۱).
• فصل پنجم: به معرفی سه مقصد کلان شریعت یعنی یکتاپرستی، پاکسازی و آبادانی میپردازد که نویسنده آنها را محور اصلی تمام مقاصد قرآنی و احکام شرعی میداند (ص۱۹۳- ۲۴۱).
اهمیت و جایگاه
کتاب «مقصدهای شریعت» نوشته دکتر طه جابر العلوانی، یکی از آثار برجسته و تأثیرگذار در حوزه فلسفه فقه و نظریه مقاصد شریعت است که جایگاه و اهمیت ویژهای در مطالعات معاصر فقهی و اصولی دارد. این کتاب با رویکردی نوین و تحلیلی، تلاش میکند تا فهم سنتی و ایستا از فقه و شریعت را به سمت رویکردی مقاصدی، پویا و منطبق با مقتضیات زمان و مکان هدایت کند، از جمله اموری که بر اهمیت و جایگاه کتاب می افزاید عبارتند از:
۱. بازخوانی و بازسازی فلسفه فقه و مقاصد شریعت: طه جابر العلوانی در این کتاب، فلسفه فقه را از منظر مقاصد شریعت بازخوانی میکند و نشان میدهد که فهم دقیق اهداف و غایات شارع، کلید حل بسیاری از مشکلات فقه معاصر است. این اثر یکی از نخستین تلاشهای منسجم برای بازسازی نظریه مقاصد شریعت به صورت نظاممند در جهان اسلام معاصر است.
۲. پیشگامی در نظریه مقاصد شریعت با رویکرد سهگانه: برخلاف رویکردهای سنتی که مقاصد شریعت را در پنج یا چند مورد محدود میدانستند، العلوانی سه مقصد کلان و بنیادین «توحید (یکتاپرستی)، تزکیه (پاکسازی) و عمران (آبادانی)» را به عنوان محور تمام مقاصد معرفی میکند. این رویکرد نوآورانه، چارچوبی جامع، ساده و قابل تعمیم برای فهم شریعت فراهم میآورد که با تمامی زمانها و مکانها سازگار است (ص۱۹۳- ۲۳۸).
۳. تأثیرگذاری بر اجتهاد معاصر و فقه مقاصدی: العلوانی با تأکید بر «فقه اولویتها» و ضرورت توجه به مصالح و مفاسد در استنباط احکام، مسیر اجتهاد را از ایستایی و صرفاً نصمحوری به سمت اجتهادی پویا و مقاصدی هدایت میکند. این رویکرد، امکان پاسخگویی بهتر به مسائل نوین اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را فراهم میآورد و به توسعه فقه اقلیتها نیز توجه ویژه دارد (ص۱۲۵- ۱۴۶).
۴. پاسخ به نیازهای روز و تعامل شریعت با زمانه: العلوانی با نقد میراث فقهی و موانع تحول آن، ضرورت بازنگری روشمند و علمی در مبانی فقه و اصول را مطرح میکند تا فقه بتواند نقش مؤثر خود را در اداره جامعه و تحقق عدالت ایفا کند. این کتاب به عنوان پلی میان سنت و نوآوری، به ویژه در شرایط پیچیده جهان معاصر، اهمیت فراوان دارد.
۵. مبانی عقلی و نقلی مستحکم: نویسنده با استناد به ادله عقلی و نقلی، اثبات میکند که شریعت مبتنی بر مقاصد است و این مقاصد نه فقط تحلیلهای نظری، بلکه اصولی عملی و راهنمای اجتهاد و قانونگذاری را شکل میدهند.
۶. حل تعارضات فقهی و اولویتبندی احکام: با معرفی مفهوم فقه اولویتها، کتاب امکان حل تعارضات میان ادله و احکام را فراهم میآورد و معیار جدیدی برای ارزیابی فتاوی ارائه میدهد که بر اساس مصالح و مقاصد شریعت استوار است (ص۱۲۵-۱۴۶).
ابوالقاسم علیدوست، در مقدمه به اهمیت بحث مقاصد شریعت اشاره میکند و ضرورت توجه به این موضوع را در مواجهه با چالشهای فقهی و اجتماعی معاصر بیان میدارد. وی توضیح میدهد که مقاصد شریعت، اهداف و غایات شارع در وضع احکام است که فهم آن برای اجتهاد پویا و پاسخگو به مسائل نوین حیاتی است. همچنین نسبت میان شریعت، فقه و مقاصد شریعت به تفصیل بررسی میشود و اهمیت بازخوانی این مباحث در شرایط کنونی برجسته میگردد (ص۱-۱۵).
علیدوست در مقدمه کتاب «مقصدهای شریعت العلوانی» به چند محور اصلی پرداخته است: • نسبت شریعت و مقاصد: علیدوست به تبیین رابطه میان شریعت و اهداف کلان آن میپردازد و توضیح میدهد که شریعت دارای اهداف کلان و کلی است که به عنوان «مقاصد شریعت» شناخته میشوند و این اهداف کلان، چارچوب و جهتدهنده به احکام خاص و جزئی فقهی هستند. از منظر علیدوست چون خداوند حکیم است، در تشریع مقررات، مقصد یا مقاصدی را دنبال می کند (ص۱۳ و ۱۴).
• توضیح مقاصد شریعت: او به تشریح مفهوم مقاصد شریعت میپردازد و تفاوت آن را با علل و حکمتهای خاص احکام بیان میکند؛ مقاصد شریعت اهداف کلی و عقلمحور هستند که بر همه احکام ناظرند و به عنوان پارادایم یا لباس کلی برای فهم احکام عمل میکنند. از نظر علیدوست در تفسیر مقاصد شریعت بایه به سه منبع و اصل معتبر یعنی درک عقل، تفسیر آیات و تفسیر احادیث وارده توجه کرد. علیدوست با تمسک به شماری از آیات، روایات و دیدگاه برخی فقها، درصدد توضیح مقاصد شریعت برآمده است (ص۱۴- ۱۹).
• مقاصد شریعت و فقه: علیدوست به نقش مقاصد در فهم و استنباط فقهی اشاره میکند و اهمیت توجه به این مقاصد را در مواجهه با مسائل و نیازهای معاصر برجسته میسازد. و با تمسک به برخی آیات(بقره/ ۴۲ و ۴۳ و نیز نساء/۱۷۶) و همچنین تمسک به مستندات مقبول میان شیعه و اهل سنت، برای روشن شدن بهتر بحث با توجه به رابطه فقه و شریعت از یک سو ورابطه شریعت و مقاصد از سوی دیگر، پرسش هایی را مطرح می کند (ص۱۹-۲۲).
• علیدوست اهمیت توجه به مقاصد شریعت را به عنوان راهی برای پاسخگویی به چالشهای روز و حفظ اصالت مبانی دینی در عین مواجهه با مسائل جدید بیان میکند (ص۲۳). علیدوست در مقدمه مفصل خود پنج اندیشه و روش فقهی در ارتباط با قاعده انگاشتن مقاصد یا سند انگاری ادله مبین مقاصد را اینگونه برشمرده است:
۱. نص بسند: دیدگاهی است که به طور مطلق و قاطع تنها به نصوص شرعی (متون دینی) به عنوان سند و دلیل قطعی احکام و فهم شریعت اتکا میکند و از پذیرش یا بهکارگیری مقاصد شریعت به عنوان منبع یا راهنمای استنباط احکام خودداری میکند. علیدوست برای توضیح نص بسند، به روایات و دیدگاه برخی از فقها استناد کرده است (ص۲۴-۲۸).
۲. نص محور با گرایش به مقاصد: از نظر علیدوست این مورد، رویکردی است که در آن فقیه در استنباط احکام، به نصوص شرعی (قرآن و سنت) به عنوان منبع اصلی و سند قطعی استناد میکند، اما در فهم و تفسیر این نصوص به مقاصد کلی و اهداف شریعت نیز توجه دارد. این دیدگاه میان دو رویکرد مطلقاً نصمحور (که فقط به نصوص بدون توجه به مقاصد تکیه میکند) و رویکرد صرفاً مقصدمحور (که نصوص را در حاشیه قرار میدهد) قرار میگیرد. علیدوست با تمسک به شماری از فتاوای و دیدگاه های فقهای شیعه و اهل سنت به توضیح این مورد پرداخته است (ص۲۸-۳۲).
۳. نص پذیر و مقاصد محور: صاحبان این اندیشه، با وجود پذیرش ادله و نصوص شرعی به عنوان اسناد اجتهاد، به مقاصد کلی شرع توجه بیشتری کرده و بر این باورند نصوص شرعی در استناد، متاخر از مقاصد است نه مفسر آن. سپس علیدوست برای اثبات مدعای خود به شماری از فتاوای فقهای فریقین استناد کرده است (ص۳۲-۳۴).
۴. مقاصد بسند: علیدوست در توضیح بیان می کند در استنباط فقهی، مقاصد کلان و اهداف شریعت به عنوان سند و مبنای اصلی عمل میکنند و فقیه باید احکام شرعی را بر اساس این مقاصد بسند قرار دهد. یعنی مقاصد شریعت نه صرفاً به عنوان تفسیر یا ملاک فهم نصوص، بلکه به عنوان منبع و مبنای اصلی استنباط احکام شناخته میشوند. سپس علیدوست برای اثبات مدعای خود به بیان نمادها و نمونه هایی از جمله اقامه نماز جمعه در آمریکا که روز جمعه تعطیل نیست روی آورده است. در نگاه علیدوست قائلین به این رویه، ناآشنایان به اصول اجتهاد هستند (ص۳۴-۴۱).
۵. نص بسند با توجه به مقاصد: این رویه به رویکردی در استنباط فقهی اشاره دارد که در آن فقیه محوریت و سندیت اصلی را به نصوص شرعی (قرآن و سنت) میدهد، اما این نصوص را با نظارت و توجه به مقاصد کلان شریعت تحلیل و تفسیر میکند (ص۴۳-۴۶). در پایان علیدوست اندیشه صحیح را اکتفا کردن به نصوص مبین حکم در اجتهاد و تمام پنج مورد فوق می داند که نصوص باید مستند فقیه قرار گیرند، هرچند توجه فقیه به مقاصد و تفسیر نصوص مبین حکم، در سایه مقاصد و فهم مجموعه دین و ادله مفید است (ص۴۶ و ۴۷).
العلوانی روششناسی خاصی برای فهم مقاصد شریعت ارائه میدهد که مبتنی بر مرجعیت قرآن است. او معتقد است باید ابعاد غیبی و ماورایی دین را به واقعیت مادی و محسوس پیوند زد تا تأثیرات غیب در عالم محسوس قابل درک شود. این رویکرد میان دو قرائت غیبی و تجربی وفاق ایجاد میکند و روش فعلی فقه را از بحران نجات میدهد. همچنین العلوانی بر ضرورت بازنگری و تجدیدنظر در میراث فقهی و فرهنگی اسلامی تأکید دارد و موانع فکری و فرهنگی این بازنگری را بررسی میکند. به نظر او، میراث فقهی باید پالایش و تصحیح شود تا با قرآن منطبق و قابلیت جهانی شدن و مشارکت در فرهنگ مشترک جهانی را پیدا کند. او علم مقاصد شریعت را نه فقط ابزاری فقهی، بلکه نظام معرفتی کلی میداند که میتواند در بازسازی فقه اکبر (کلام) و اصول فقه نقش فعال و کنشگر داشته باشد.
در مجموع، کتاب «مقاصد الشریعة» دکتر طه جابر العلوانی رویکردی نوآورانه و انتقادی به علم مقاصد شریعت دارد که تلاش میکند این علم را به عنوان نظامی معرفتی و تمدنی در خدمت بازسازی فقه و فرهنگ اسلامی معاصر قرار دهد و از محدودیتها و موانع فکری گذشته عبور کند.
مقایسه کتاب العلوانی با سایر نظریات مقاصد الشریعه
ویژگی | دیدگاه طه جابر العلوانی | دیدگاههای سنتی (غزالی، ابنعاشور، ریسونی) |
---|---|---|
تعداد مقاصد اصلی | سه مقصد کلان: توحید، تزکیه، عمران | پنج مقصود کلان (حفظ دین، جان، عقل، نسل، مال) یا تعداد بیشتر مقاصد فرعی |
رویکرد به مقاصد | نظام معرفتی کلی و همهجانبه، مبتنی بر قرآن | بیشتر تمرکز بر مصالح و مفاسد جزئی و فقهی |
جایگاه مقاصد در فقه | مبنای بازسازی اصول فقه و فقه اکبر | ابزاری برای استنباط فقهی و تعیین مصالح |
نگاه به میراث فقهی | نیازمند بازنگری، پالایش و تصحیح فراگیر | پذیرش نسبی میراث به عنوان منبع اصلی بدون نقد بنیادین |
ارتباط با زمان و شرایط روز | تأکید بر تعامل مستمر شریعت و زمانه | گاه نگاه ایستا و کمتر توجه به تغییرات زمانه |
روششناسی | تلفیق غیب و واقعیت، وفاق بین قرائتهای غیبی و تجربی | غالباً جدایی میان ابعاد غیبی و تجربی در فهم شریعت |
فقه و میراث؛ برخی به سود وی و برخی در برابر وی
طه جابر در فصل اول به بررسی وضعیت میراث فقهی اسلام و موانع فکری و فرهنگی بازنگری در آن میپردازد و تأکید میکند برای تحول روشمند و مطلوب در فقه اسلامی، باید در میراث گذشته بازنگری کلی و همهجانبه صورت پذیرد(ص۸۶). او میان «وحی» و «میراث» تفاوت قائل میشود و روشن میسازد که منظور از بازاندیشی، فهم و تفسیر انسانهای گذشته از دین و وحی است، نه خود وحی که امری ثابت و تغییرناپذیر است(ص۸۷ و ۸۸).
سپس العلوانی به علل و اسباب متعددی اشاره میکند که باعث شدهاند اندیشمندان مسلمان تاکنون به بازنگری جدی در میراث فقهی نپردازند و این میراث بدون نقد باقی بماند. او با استناد به شواهد فراوانی از فقه اهل سنت، ضرورت ارزیابی و بازبینی این میراث را نشان میدهد و بر تاریخمندی اندیشه اسلامی و روشمندی معرفت قرآنی تأکید دارد(ص ۹۰-۹۸).
از دیگر نکات مهم این فصل، تأکید بر این است که بازنگری در میراث فقهی باید با رعایت اصول و مبانی قرآنی و توجه به مقاصد عالی شریعت صورت گیرد تا فقه بتواند پاسخگوی نیازهای زمانه و مسائل جدید باشد. نویسنده معتقد است که بدون این بازنگری، فقه در برابر تحولات اجتماعی و فکری معاصر ناتوان خواهد ماند و این امر به عقلانیت دینی مسلمانان آسیب میرساند. در ادامه به موضوعاتی چون تاثیر اسرائیلیات بر تفکر فقهی(ص۹۸)، فقه و تدبیرها و حیله های شرعی(ص۱۰۴) و رهنمودهای آیات به روش قرآن پرداخته است(ص۱۱۲).
فقه اولویتها یا دانش اولویتها؟
العلوانی در این فصل به بررسی مفهوم «فقه اولویتها» میپردازد. سؤال اصلی این است: آیا فقه اولویتها علمی مستقل است یا بخشی از دانش فقه؟ نویسنده معتقد است در فرآیند استنباط احکام باید اولویتها و مصالح شریعت به صورت نظاممند مدنظر قرار گیرند و اجتهاد باید بر اساس این اولویتها انجام شود. نویسنده به نقد فقهی میپردازد که صرفاً به ظواهر نصوص توجه میکند و به اهمیت توجه به مصالح و مفاسد در اجتهاد تأکید دارد و موضوعاتی چون ماهیت موضوع، فقه اولویت ها، دانش اولویت ها، آثار بی اعتنایی به دانش اولویت ها و اقتصاد در فقه را بررسی کرده است (ص۱۲۵- ۱۴۶).
در نگاه نویسنده فقه اولویت ها به معنای اعم از شناخت احکام، اعمال شرعی و اعتقادات است و منظور از فقه اکبر، فقه شناخت تمام این مسائل است(ص۱۲۸) و بخشی از فقه اولویت ها، تاسیس معنایی است که آن را به دانش اولویت نامگذاری می کنیم(ص۱۳۸). العلوانی معتقد است اسلام رسالتی جهانی دارد و برای تحقق این جهان شمولی باید از محدوده عمل و ظاهر و هیئت گذشت تا به حوزه ی حقیقتی برسد که دارای حقایقی بنیادین و اساسی است(ص۱۴۴).
در نگاه نویسنده بیشترین چیزی که در نقش دانش و مبانی شریعت در زمان ما رواج دارد، کتاب های دوره ششم ادوار فقه است. این مرحله با سقوط بغداد در سال ۶۵۶ آغاز و تا کنون ادامه دارد که مرحله تقلیدی محض می باشد(ص۱۵۰).
درآمدی بر فقه اقلیتها؛ نظریاتی بنیادین
العلوانی در فصل سوم موضوع «درآمدی بر فقه اقلیتها؛ نظریاتی بنیادین» را مطرح و در مورد چگونگی استنباط احکام برای مسلمانانی که در جوامع غیرمسلمان زندگی میکنند می پردازد. وی چالشهای فقهی، اجتماعی و سیاسی مرتبط با فقه اقلیتها را بررسی میکند و ضرورت توسعه این حوزه فقهی را برای حفظ حقوق و مصالح اقلیتهای مسلمان مطرح میسازد. این فصل شامل نظریات بنیادین و راهکارهای نوین برای پاسخ به مسائل اقلیتها است که فقه باید انعطافپذیر و متناسب با شرایط خاص اقلیتها باشد و موضوعاتی چون فقه اقلیت ها، ضرورت اجتهاد، اصول فقه اقلیت ها و دادخواهی و عمل گرایی فعال و مثبت را مطرح کرده است (ص۱۵۵- ۱۷۸).
برنامه ریزی برای مسلمانان هر کشور، پرهیز فرزندان مسلمانان اقلیت از گرفتار شدن در بند اصطلاحات فقهی و تاریخی که ریشه در وحی ندارد مانند دار الاسلام و دار الکفر، بیان کردن حقایق زیبای اسلام توسط اقلیت های مسلمان از جمله نتایجی است که در این فصل بیان شده است(ص۱۷۸- ۱۸۱).
بیتوجهی به مقاصد و اولویتها و تأثیر منفی بر عقل مسلمان
العلوانی در فصل چهارم، به پیامدهای منفی بیتوجهی به مقاصد شریعت و اولویتها در فقه میپردازد و توضیح میدهد که عدم توجه به این مقاصد، موجب سردرگمی، تعارض در فتاوی، کاهش کارآمدی فقه و تضعیف عقلانیت دینی میشود. همچنین تأثیر این بیتوجهی بر فهم و درک مسلمانان از دین و شریعت مورد بررسی قرار گرفته است. در این فصل، موضوعاتی چون تبیین علتهای احکام و اهداف اسلام، مقاصد شریعت، ترتیب اولویتهای شرعی و آثار منفی غفلت از مقاصد و اولویتها توسط نویسنده تشریح شده است (ص۱۸۳-۱۹۱).
مقاصد شرعی برتر و حاکم: یکتاپرستی، پاکسازی و آبادانی
نویسنده در فصل پنجم به معرفی سه مقصد کلان و برتر شریعت پرداخته و آنها را محور تمام مقاصد عالی قرآنی میداند. وی معتقد است این سه مقصد کلان از طریق استقراء در متون قرآنی و روایی استخراج شدهاند و باید محور تمام احکام و اجتهادات شرعی قرار گیرند (ص۱۹۳-۲۴۱).
۱. یکتاپرستی (توحید): محور اصلی شریعت، تأکید بر یگانگی خداوند و پرستش او بهتنهایی است. بنابراین، همه احکام و قوانین شرعی باید در خدمت حفظ و تقویت این اصل بنیادین قرار گیرند. یکتاپرستی به عنوان پایه و اساس ایمان، زمینهساز ارتباط مستقیم انسان با خدا و راهنمای زندگی فردی و اجتماعی است
۲. پاکسازی (تزکیه): شریعت با احکام و دستورات خود تلاش میکند انسانها را از گناهان، فساد و انحرافات دور کند و به سوی فضایل و ارزشهای اخلاقی سوق دهد.
۳. آبادانی (عمران): آبادانی به معنای ساختن جامعهای سالم، عادلانه و پویا است که در آن انسانها بتوانند زندگی شایسته و متعادل داشته باشند.
العلوانی این سه اصل را به عنوان اصول راهنمای کلان در فقه و اجتهاد اسلامی مطرح میسازد که میتوانند به بازسازی و ارتقاء فهم شریعت در جهان معاصر کمک کنند. وی معتقد است هر کسی که خداوند وی را در ضبط قواعد فقه و کلیات و اصول و فروع فقه همراه مقاصد برتر موفق کند، تمام خیر و نیکی را به دست آورده است (ص۱۹۷). نویسنده در این فصل، ۲۵ نکته را با تمسک به شماری از آیات و دیدگاه فقها و متفکران مورد بسط و شرح قرار داده است (ص۱۹۳-۲۴۱).