پرش به محتوا

فقه معاصر:پش‌نویس هنر هفتم و سینمای تعاملی (کتاب)

از دانشنامه فقه معاصر

ابراهیم صالحی حاجی‌ده‌آبادی

  • چکیده

کتاب «هنر هفتم و سینمای تعاملی؛ موضوع شناسی و ابعاد فقهی» به بررسی سینمای تعاملی به عنوان گونه‌ای پیشرفته‌تر از سینمای سنتی می‌پردازد و ضمن موضوع‌شناسی دقیق، ابعاد فقهی، اخلاقی و فرهنگی آن را تحلیل می‌کند. این اثر در سه بخش کلیات و مفاهیم، موضوع‌شناسی و ابعاد فقهی صنعت سینما، و موضوع‌شناسی و ابعاد فقهی سینمای تعاملی تنظیم شده است.

نویسنده کتاب اهمیت سینما را به عنوان صنعتی فرهنگی که در تعامل متقابل با فرهنگ و تمدن است، برجسته می‌کند و تأکید دارد که سینمای تعاملی با فناوری‌های نوین، نقش فعالتری در شکل‌دهی سبک زندگی و فرهنگ جامعه ایفا می‌کند. همچنین ضرورت تدوین چارچوب‌های فقهی برای تولید، توزیع و مصرف سینمای تعاملی به منظور حفظ ارزش‌های دینی و فرهنگی مطرح شده است.

نهاوندی نویسنده کتاب به موضوعاتی مانند نسبت حاکمیت با سینما، پدیده سلبریتیسم، نظارت‌های کنترلی، حریم خصوصی، مهندسی افکار و مالکیت دیجیتال در سینمای تعاملی پرداخته و وضعیت ابتدایی ایران در این حوزه را یادآور شده است. کتاب با هدف تبیین هنجارهای تعاملی و ارتباطی سینمای تعاملی در چارچوب دانش فقهی، نقش مهمی در فرهنگ‌سازی و جامعه‌سازی ایفا می‌کند.

محتوا، ساختار و جایگاه کتاب

کتاب «هنر هفتم و سینمای تعاملی؛ موضوع شناسی و ابعاد فقهی» نوشته حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر علی نهاوندی، اثری پژوهشی است که به همت پژوهشگاه فقه معاصر در سال ۱۴۰۳ و در ۳۸۷ صفحه منتشر شده است.

نویسنده کتاب را در سه بخش اصلی تنظیم کرده است؛

- بخش اول: کلیات و مفاهیم: در این بخش مفاهیم پایه سینما و سینمای تعاملی معرفی و کلیات صنعت سینما بررسی می‌شود.

- بخش دوم: موضوع‌شناسی و ابعاد فقهی صنعت سینما: نهاوندی در این بخش به بررسی تکنولوژی سینما، نسبت حاکمیت و سینما از منظر حکمرانی فرهنگی، پدیده سلبریتی‌ها، پوشش هنرمندان و مسائل کلی صنعت سینما پرداخته است.

- بخش سوم: موضوع‌شناسی و ابعاد فقهی سینمای تعاملی: نویسنده کتاب در این بخش سینمای تعاملی به صورت تخصصی را بررسی کرده است، از جمله داده‌پردازی‌ها که گاهی حریم خصوصی را در بر می‌گیرد و گاهی به مهندسی افکار مرتبط است. ابعاد فقهی تولید، توزیع و مصرف فیلم‌های تعاملی، مالکیت دیجیتال، قاچاق و توزیع غیرقانونی و ژانر کودک نیز مورد تحلیل قرار گرفته است.

مفاهیم کلیدی نویسنده در این کتاب عبارتند از:

- سینما به عنوان صنعتی فرهنگی، در رابطه‌ای دیالکتیک با فرهنگ و تمدن است و تأثیر عمیقی بر سبک زندگی دارد.

- سینمای تعاملی مخاطب را از حالت منفعل به نقش فعال تبدیل می‌کند و این تحول، نیازمند بازنگری فقهی و اخلاقی است.

- کتاب ضرورت تدوین چارچوب‌های فقهی شامل ضوابط اخلاقی، حقوقی و اجتماعی برای سینمای تعاملی را مطرح می‌کند.

- ایران در زمینه سینمای تعاملی هنوز در مراحل ابتدایی است اما با پیشرفت فناوری، نقش مخاطب در انتخاب سوژه و روند فیلم پررنگ‌تر شده است.

- هدف کتاب تبیین هنجارهای تعاملی و ارتباطی سینمای تعاملی در چارچوب دانش فقهی و کمک به فرهنگ‌سازی و جامعه‌سازی است.

بنابراین کتاب «هنر هفتم و سینمای تعاملی» با رویکردی نوین، سینمای تعاملی را از منظر موضوع‌شناسی و ابعاد فقهی به طور جامع واکاوی کرده و ضرورت تدوین ضوابط فقهی برای این پدیده فرهنگی-هنری را برجسته ساخته است. این اثر منبعی ارزشمند برای فقه‌پژوهان، دانشجویان علوم دینی، فعالان فرهنگی و علاقه‌مندان به سینما و رسانه به شمار می‌رود.

کتاب «هنر هفتم و سینمای تعاملی؛ موضوع شناسی و ابعاد فقهی»، ویژگی‌های متمایزی دارد که آن را از آثار مشابه در حوزه فقه هنر و رسانه برجسته می‌کند. این کتاب نخستین اثر جامع و تخصصی است که به صورت دقیق و پژوهشی به موضوع سینمای تعاملی به عنوان گونه‌ای پیشرفته‌تر از سینمای سنتی می‌پردازد و ضمن موضوع‌شناسی، ابعاد فقهی، اخلاقی و فرهنگی آن را بررسی می‌کند.

نویسنده با رویکردی نوین، سینمای تعاملی را از منظر حکمرانی فرهنگی، نسبت حاکمیت با سینما، پدیده سلبریتیسم، نظارت‌های کنترلی، حریم خصوصی، مهندسی افکار و مالکیت دیجیتال واکاوی کرده است. نهاوندی در این کتاب به موضوع‌شناسی فقهی صنعت سینما و سپس به ابعاد فقهی سینمای تعاملی پرداخته است.

برخلاف کتاب‌های پیشین که عمدتاً به سینمای سنتی یا فقه هنر هفتم به طور کلی پرداخته‌اند (مانند «واکاوی سینمای دینی و نظام مسائل فقه هنر هفتم»)، - این کتاب به طور خاص و نخستین بار به سینمای تعاملی و چالش‌های فقهی آن توجه کرده است. - این اثر به مباحث نوظهور و پیچیده‌ای مانند داده‌پردازی، نفوذ در افکار عمومی و مالکیت دیجیتال می‌پردازد که در آثار قبلی کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. - چارچوب‌بندی هنجارهای تعاملی و ارتباطی سینمای تعاملی در حوزه فقه، از وجوه تمایز مهم این کتاب است.

پیش از این، کتاب‌هایی مانند «واکاوی سینمای دینی و نظام مسائل فقه هنر هفتم» و «نظام مسائل فقه، هنر و رسانه» توسط همین نویسنده منتشر شده‌اند که بیشتر به مسائل کلی فقه هنر هفتم و سینما پرداخته‌اند، اما تمرکز ویژه بر سینمای تعاملی و ابعاد فقهی خاص آن در این کتاب جدید منحصر به فرد است.

لذا این کتاب جزو نخستین آثار تخصصی در حوزه فقه سینمای تعاملی به شمار می‌رود و به عنوان یک منبع مرجع برای فقه‌پژوهان، دانشجویان علوم دینی و فعالان فرهنگی در حوزه سینما و رسانه شناخته می‌شود. به دلیل پرداختن به موضوعات نوین و پیچیده در فضای فناوری‌های رسانه‌ای و سینمای تعاملی، این اثر نقش پیشگامانه در گشایش بحث‌های فقهی جدید دارد. در مجموع، «هنر هفتم و سینمای تعاملی» اثری نوآورانه است که با تمرکز بر سینمای تعاملی و ابعاد فقهی آن، جایگاهی متمایز و پیشرو در میان کتب فقه هنر و رسانه یافته است.

نهاوندی در بخش اول کتاب «هنر هفتم و سینمای تعاملی» ضمن بیان کلیات و مفاهیم پایه‌ای، زمینه‌ساز درک دقیق‌تر موضوعات تخصصی‌تر در بخش‌های بعدی است. در این بخش، نویسنده به شرح اهمیت سینما به عنوان یکی از صنایع فرهنگی تأثیرگذار بر جهان فکری، محیط فرهنگی و سبک زندگی می‌پردازد و رابطه دیالکتیک سینما با فرهنگ و تمدن حاکم را تشریح می‌کند (ص۲۵- ۳۵). نویسنده ذیل بیان مفهوم فقه، بعد از بیان معانی لغوی و اصطلاحی بر این باور است: تحلیل لغوی تا حدی در فهم لغات قرآن و حدیث راهگشاست، اما از نظر معرفت شناسی در روش اجتهاد، ارزش اطمینان چندانی ببار نمی آورد ( ص۳۵ و ۳۶).

در ادامه نویسنده مفاهیمی چون سینما، رسانه، اینترنت و فضای مجازی را از جهت لغت و اصطلاح و مفهوم بررسی کرده است ( ص۳۹- ۴۸). همچنین نهاوندی به بیان معنا و مفهوم سینمای تعاملی پرداخته است و بر این باور است: سینمای تعاملی گونه‌ای نوین از سینما است که در آن مخاطب صرفاً تماشاگر منفعل نیست بلکه به صورت فعال در انتخاب سوژه، روند داستان و پایان‌بندی اثر مشارکت می‌کند. این تحول تکنولوژیک، ظرفیت‌های گسترده‌ای برای ارتباط دوسویه میان مخاطب و اثر سینمایی ایجاد کرده که شناخت ابعاد فقهی آن برای فقه‌پژوهان ضروری است ( ص ۴۸ و ۴۹).

نهاوندی ذیل بیان مفهوم «موضوع شناسی فقهی» بیان کرد برخی فقها از جمله وحید بهبهانی بر این باورند که تعیین و تشخیص مصداق بر عهده فقیه نیست (ص۴۹)، هر چند در نگاه شماری از فقهای دیگر، تشخیص موضوع نیز از شوون فقیه است. از منظر نویسنده امروزه اگر تصویر درستی از موضوعات جدید ارائه نشود، استنباط حکم آنها نیز ممکن نیست، از همین روی چون فقها در مسائل مستحدثه تخصص ندارند، برای شناخت موضوعات و صدور احکام، باید به متخصصان مراجعه کنند و در واقع اجتهاد فعالیتی مرکب از موضوع شناسی و حکم شناسی است که رابطه حکم و موضوع نسبت سبب و مسبب است ( ص۵۰- ۵۲).

نویسنده ذیل مفهوم «فقه هنر هفتم و سینمانی تعاملی» به بررسی مسائل فقهی مرتبط با سینما می‌پردازد؛ در نگاه وی سینما به عنوان هنر هفتم، جلوه‌ای مهم از فرهنگ و هنر هر جامعه است که تأثیر گسترده‌ای بر ابعاد فردی و اجتماعی دارد. نهاوندی بر این باور است این شاخه فقهی تلاش می‌کند ضوابط و چارچوب‌های دینی را برای تولید، نمایش و مصرف آثار سینمایی تعیین کند و موضوعاتی مانند تخیل هنری، معنای تصویر سینمایی، حقوق و الزامات سینماگران در حکومت دینی و آزادی بیان هنری را مورد تحلیل قرار می‌دهد. در نگاه نویسنده سینمای تعاملی گونه‌ای پیشرفته‌تر از سینمای سنتی است که در آن مخاطب نقش فعال دارد و می‌تواند در انتخاب سوژه، روند داستان و پایان‌بندی فیلم مشارکت کند. این ویژگی‌ها چالش‌های فقهی جدیدی مانند حفظ حریم خصوصی، مهندسی افکار، مالکیت دیجیتال و توزیع غیرقانونی فیلم‌ها را مطرح می‌کند که نیازمند بررسی و تدوین ضوابط فقهی ویژه است.

نهاوندی بر این باور است: فقه هنر هفتم و سینمای تعاملی، تلاش روشمند برای رسیدن به احکام الهی از ادله قطعی است تا در پرتو آن دستورهای شرعی مرتبط با موضوعات سینمای سنتی و مدرن را در ابعاد فردی و اجتماعی تعیین کند. در مجموع، فقه هنر هفتم و سینمای تعاملی حوزه‌ای نوظهور و پیچیده است که با توجه به تأثیر عمیق سینما و فناوری‌های نوین بر فرهنگ و جامعه، نیازمند پژوهش‌های دقیق و چارچوب‌بندی فقهی برای پاسخگویی به مسائل اخلاقی، حقوقی و اجتماعی مرتبط می‌باشد ( ص۵۲- ۵۷).

موضوع شناسی و ابعاد فقهی صنعت سینما

نهاوندی بخش دوم از کتاب را به موضوع شناسی و ابعاد فقهی و مسائل پیرامون آن در سه فصل، چند مبحث و چندین گفتار اختصاص داده است. این بخش، سینما را به عنوان یک صنعت فرهنگی چندوجهی و پرمخاطب معرفی می‌کند که در رابطه‌ای دیالکتیک با فرهنگ و تمدن حاکم قرار دارد؛ یعنی هم از فرهنگ تأثیر می‌پذیرد و هم بر آن اثر می‌گذارد ( ص ۶۱- ۲۵۴).

نویسنده ذیل فصل اول، ضمن بیان معنا، حقیقت و کارکرد سینما، هشت نظریه در مورد سینما را مطرح کرده و در گفتاری سینما را ابزار قدرت فرهنگی می داند. بررسی فناوری‌های به‌کاررفته در صنعت سینما و تأثیر آن‌ها بر تولید، توزیع و مصرف آثار سینمایی. این فناوری‌ها به ویژه در سینمای تعاملی اهمیت دارند که امکان مشارکت فعال مخاطب را فراهم می‌کنند (ص۶۱- ۸۲).

فقه سینما

فصل دوم کتاب «هنر هفتم و سینمای تعاملی؛ موضوع شناسی و ابعاد فقهی» به موضوع «ماهیت‌شناسی فقه سینما» اختصاص دارد. نویسنده تلاش می‌کند جایگاه و ویژگی‌های فقهی سینما را به‌عنوان هنر هفتم و صنعتی فرهنگ‌ساز تبیین کند. در نگاه نهاوندی فقه سینما شاخه‌ای از فقه معاصر است که به بررسی احکام، ضوابط و مسائل شرعی مرتبط با صنعت سینما می‌پردازد. این فقه تلاش می‌کند پاسخگوی نیازهای دینی و فقهی جامعه در مواجهه با پدیده‌ای باشد که از نظر هنری، فرهنگی، رسانه‌ای و تجاری بسیار تأثیرگذار است.

در این فصل نویسنده به مواردی از جمله نمایش سکس و بازنمایی آن در قالب کلمات که از نظر روان شناسی تاثیری به مراتب مخربتر از نمایش مستقیم فیلم دارد، لمس، پوشش و برهنگی زنان، انعکاس غیر واقعی و اشتباه احکام دینی و نشان دادن چهره معصومین از موارد و مصادیق واقعی سینمای امروز است که ضرورت پرداختن فقها به امری آشکار و غیر قابل انکار است ( ص۸۳- ۸۷).

نویسنده معتقد است با توجه به نفوذ گسترده سینما در ابعاد بینشی، کنشی و گرایشی زندگی فردی و اجتماعی، فقه باید موضعی روشن، ژرف‌نگر و واقع‌بینانه نسبت به سینما اتخاذ کند و چارچوب‌های فقهی لازم را برای تولید، نمایش و مصرف آثار سینمایی تدوین نماید. از همین روی موضوع شناسی در تمام ابواب فقه خاصه در مسائل مستحدثه، بسیار مهم است ( ص۸۷- ۸۹). کاریکاتور و مجسمه سازی، از جمله مسائلی است که ذیل محور تصویر مورد بررسی قرار می گیرد ( ص۸۹).

ابعاد فقهی مسائل سینما

نویسنده در فصل سوم، اهمیت پرداختن به مسائل فقهی سینما را مطرح می‌کند و با توجه به گسترش فناوری‌های جدید و نقش سینما در فرهنگ معاصر، بر لزوم بررسی تخصصی ابعاد فقهی سینما تأکید می‌نماید ( ص۹۵). نویسنده این فصل از چهار مبحث و چندین گفتار ذیل هر مبحث به موضوعات و ابعاد مختلف فقهی پرداخته است.

نهاوندی ذیل عنوان مبحث اول، « حکم تکنولوژی صنعت سینما از دید فقه»، ابتدا مفهوم تکنولوژی را بررسی کرده، سپس نسبت آن با تمدن انسانی و نقش تکنولوژی در تحولات اجتماعی و فرهنگی را تحلیل می‌کند ( ص۹۶- ۹۹). نویسنده در ادامه، ضمن تبیین نگاه اسلام به تکنولوژی از منظر فرصت‌ها و تهدیدها، بحثی تطبیقی میان تکنولوژی‌های مخرب مانند کلاهک هسته‌ای و سلاح‌های کشتار جمعی با تکنولوژی‌های فرهنگی مثل سینما را انجام داده، سپس ادله فقهی حرمت تولید و بهره‌برداری از سلاح‌های کشتار جمعی با استناد به قرآن، روایات و عقل را مطرح نموده و فتاوای مراجع درباره این موضوع را بیان می‌کند ( ص۹۹- ۱۱۰).

در نهایت نهاوندی به طور خاص به تکنولوژی سینما پرداخته و مشروعیت یا عدم مشروعیت آن از منظر فقهی را موردر بررسی قرار داده است. نویسنده با استناد به برخی آیات، عمومات و اطلاقات دال بر اباحه و حلیت و نیز روایات و اصل برائت، مشروع بودن صنعت سینما از نگاه فقه را پذیرفته و مورد تحلیل قرار داده است (ص۱۱۰- ۱۱۸).

نهاوندی ذیل مبحث دوم «فقه حکمرانی صنعت سینما»، ضمن بیان اصول حکمرانی فرهنگی در سینما( سیاست گذاری و مقررات سازی، برنامه ریزی، سامان دهی وهماهنگی، رهبری و هدایت، کنترل و نظارت، گفتمان سازی و اقناع) ( ص ۱۱۸- ۱۲۳)، بحث مدیریت و مهندسی صنعتی و سینما به معنای بکار گیری تمامی امکانات مادی و انسانی جهت تولید و نشر پیام های تاثیر گذار بر مخاطب را طرح و بررسی کرده است.

نویسنده، ذیل عنوان «ماهیت بی‌بدیل» تأکید می‌کند که سینما به دلیل قدرت تصویر، روایت و تأثیرگذاری عمیق اجتماعی و فرهنگی، جایگاهی منحصر به فرد در میان ابزارهای فرهنگی دارد. نهاوندی ضمن طرح این پرسش که وظیفه هدایت، نظارت و مدیریت کلان نهاد سینما برعهده حکمرانان است یا آنکه صنعت عظیم سینما باید به شیوه شورایی و انتخاباتی و بدون نظارت حاکمیت باید اداره شود؟ سپس برای پاسخ به این پرسش دو دیدگاه متفاوت را مطرح و ضمن بیان ادله طرفین به شرح و تحلیل این دو دیدگاه پرداخته است ( ص۱۲۴).

از جمله ادله کسانی که قائل به حاکمیت و نظارت توسط حکمران بر سینما هستند ادله عقلی( وجوب دفع ضرر محتمل و جلوگیری از هرج و مرج) و ادله نقلی است که عبارتند از ۱- دلیل تشکیل حکومت دینی. ۲- ادله ولایت فقیه. ۳- وجوب تبلیغ و ترویج دین به عنوان وظیفه حاکمیت. ۴- پیشرفت صنعتی، حافظ کیان اسلامی. ۵- وجوب حفظ کیان اسلامی. ۶- استیلای جامعه مومنان و طرح و بررسی روایات دفاع در مقابل دشمنان از جهت سند و محتوا ( ص۱۲۵- ۱۳۶).

سپس نویسنده دیدگاه دوم را مطرح و برخی از تبعات مداخله حکومت در حکمرانی، مدیریت و نظارت بر صنعت سینما را بیان کرده است، از جمله ۱- اصل عدالت. ۲- اصل آزادی. ۳- ناسازگاری مداخله حکومت با دلیل «الناس مسلطون علی اموالهم». ۵- طرح قاعده لاضرر و ... که ذیل هر عنوان به نقد و بررسی آن پرداخته است (ص۱۳۶- ۱۴۰).

نهاوندی معتقد است حاکمیت وظایف خاصی در قبال نظام ارتباطی، رسانه ای و هنری دارد و در این باره موضوعات و نکات مهمی در مورد تامین منابع مالی از صنعت سینما و موضوعات دیگری را مطرح کرده است (ص۱۴۱- ۱۹۳). نکته قابل تامل در این مباحث نویسنده آنکه ظاهرا نهاوندی در سامان دهی مطالب کتاب سهوی مرتکب شده و علی رغم آنکه در صفحه ۱۷۵ عنوان « الف) قاعده نفی سبیل» را مطرح کرده، اما در ادامه از ذکر موارد بعدی که در بند سوم مطرح کرده، اشتباهی رخ داده و بجای استفاده از ب) و ج) و د) از اعداد ۵ و ۶ و ۷ استفاده کرده؛ حال آنکه این عناوین مستقل و باید با حروف تیتر خورده باشند نه با اعداد (ص ۱۷۵).

نویسنده در ادامه به بیان و طرح «مسائل ناظر به عناصر تولید و محتوای اثر سینمایی» پرداخته و در پنج گفتار به طرح موضوعاتی چون پوشش هنرپیشگان زن و نمایش آنها، موضوع شناسی پدیده سلبریتی در سینما، حکم فساد عقیدتی از طریق محتوای آثار سینمایی، تفقه حکمی در جهان اثر سینما و فضای تخاطب و موضوع شناسی فقهی بازنمایی شخصیت و چهره معصومان، از جمله موضوعاتی است که نهاوندی مطرح و با بیان ادله مخالفین و موافقین به بررسی مسائل از منظر فقه پرداخته است ( ص۱۹۴- ۲۵۹). نویسنده بر این باور است در میان علما، از نظر حکم اختلافی در نمایش چهره معصومان نیست و همه اتفاق نظر دارند وهن معصومان جایز نیست و دلیل عام فقهای شیعه وهن، قداست زدایی و طبیعی انگاری معصومان است؛ حال اگر این موارد نباشد دلیلی بر منع و حرمت نمایش چهره معصومان نیست (ص۲۵۵).

موضوع شناسی و ابعاد فقهی سینمای تعاملی

بخش سوم و پایانی کتاب که نویسنده آن را در سه فصل و چندین گفتار تنظیم کرده در مورد ۱) ماهیت شناسی رسانه های تعاملی، ۲) تلوزیون های تعاملی و سینمای تعاملی و ۳) ابعاد فقهی آن از جمله موضوعات اصلی است که نهاوندی به طرح و بررسی آنها پرداخته است. نویسنده در گفتار اول ضمن بیان چیستی، تاریخچه، ماهیت و آسیب شناسی رسانه های تعاملی، به بیان برخی موضوعات از جمله تاثیرات هویتی، رواج فرد گرایی و تغییر در روابط انسانی پرداخته است. نهاوندی معتقد است نسل چهارم تعاملات که همان تلوزیون های اینترنتی یا شبکه های اجتماعی اشتراک گذاری ویدیو هست، قابلیت کنش متقابل را برای مخاطبان خود فراهم کرده و هر یک از مخاطبان فرصت اظهار نظر مستقیم در مورد برنامه های تولیدی را پیدا می کنند ( ص۲۶۳- ۲۹۸).

نهاوندی معتقد است فقه به عنوان دستگاه هنجار ساز قانونی که متولی امتداد بخشی شریعت و دین می باشد، درصدد بیان حکم افعال اختیاری انسان از روی ادله است. از جمله افعال انسان، افعال هنری و ارتباطی انسان می باشد که در طول تاریخ از نقاشی و مجسمه سازی گرفته تا عکاسی و سینما، به عنوان فعل انسان دارای حکم فقهی بوده است. از همین روی ماموریت دستگاه فقاهت، برای مکلف – چه به عنوان فیلم ساز یا عوامل تولید و چه به عنوان تماشاگر و مخاطب- دارای احکام و ضوابط خاص خود است که دارای حدود و ثغور شرعی است که فقیه باید بدان ها پاسخگو باشد. نویسنده در فصل سوم از بخش سوم، موضوعاتی همچون حریم خصوصی، ابعاد فقهی مصرف فرهنگی سینمای تعاملی، حرمت محتوای مستهجن، معاملات و توزیع غیر قانونی آثار سینمای تعاملی، نفوذ و مهندسی افکار از طریق سینمای تعاملی و قواعد فقهی دال بر عدم جواز نفوذ را مفصلا مورد بررسی و تحلیل قرار داده است ( ص۳۰۵- ۳۵۵).